سایت قدرتی طراحی

اس ام اس و جوک طنز و باحال

سایت قدرتی طراحی

اس ام اس و جوک طنز و باحال

اشعار عبدالجبار کاکایی

اشعار عبدالجبار کاکایی

اشعار عبدالجبار کاکایی,دانلود اشعار عبدالجبار کاکایی,اشعار زیبای عبدالجبار کاکایی,اشعار عاشقانه عبدالجبار کاکایی,زیباترین اشعار عبدالجبار کاکایی,اشعار کوتاه عبدالجبار کاکایی,دانلود اشعار عبدالجبار کاکایی Pdf,تمامی اشعار عبدالجبار کاکایی,جستجوی اشعار عبدالجبار کاکایی,اشعار دفاع مقدس عبدالجبار کاکایی,دانلود مجموعه اشعار عبدالجبار کاکایی,شعرهای زیبای عبدالجبار کاکایی,شعر عاشقانه عبدالجبار کاکایی,شعر های عاشقانه عبدالجبار کاکایی,زیباترین شعر عبدالجبار کاکایی,شعر کوتاه از عبدالجبار کاکایی,شعر عبدالجبار کاکایی,شعر عبدالجبار کاکایی,شعر قلاقیران عبدالجبار کاکایی,شعر کردی عبدالجبار کاکایی,شعر جدید عبدالجبار کاکایی,شعر عاشورایی عبدالجبار کاکایی,کتاب شعر عبدالجبار کاکایی,شعر پروانه عبدالجبار کاکایی,شعر نو عبدالجبار کاکایی,بهترین شعر عبدالجبار کاکایی,شعرهای عبدالجبار کاکایی,شعر قلاقیران عبدالجبار کاکایی,شعر کردی قلاقیران از عبدالجبار کاکایی,متن شعر کردی قلاقیران عبدالجبار کاکایی,اشعار جدید عبدالجبار کاکایی,شعر جدید از عبدالجبار کاکایی,شعر های جدید عبدالجبار کاکایی,بهترین اشعار عبدالجبار کاکایی

اشعار عبدالجبار کاکایی

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد عبدالجبار کاکایی برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

چند سالی‌ست که تکلیف دلم روشن نیست

جا به اندازه تنهایی من در من نیست

چشم می‌دوزم در چشم رفیقانی که

عشق در باورشان قد سر سوزن نیست

شعر امام حسن , شعر در مورد امام حسن , شعر در وصف امام حسن , شعر درباره امام حسن

اشعار عبدالجبار کاکایی

دست برداشتم از عشق که هر دست سلام

لمس آرامش سردی ست که در آهن نیست

حس بی قاعده عقل و جنون با من بود

درک این حال به هم ریخته تقریبا نیست

شعر کوچه , شعر در مورد کوچه , شعر درباره کوچه , شعر در وصف کوچه

دانلود اشعار عبدالجبار کاکایی

سال ها بود ازین فاصله می‌ترسیدم

که به کوتاهی دل کندن و دل بستن نیست

رفتم از دست و به آغوش خودم برگشتم

جا به اندازه تنهایی من در من نیست

شعر فکر کردن , شعر در مورد فکر کردن , شعر درباره فکر کردن , شعر در وصف فکر کردن

اشعار زیبای عبدالجبار کاکایی

مثل عشقی که به داد دل تنها نرسد

ترسم این است که این رود به دریا نرسد

این که آویخته از دامنه کوه به دشت

می‌خرامد همه جا غلت زنان تا…، نرسد

شعر فاصله , شعر در مورد فاصله , شعر درباره فاصله , شعر در وصف فاصله

اشعار عاشقانه عبدالجبار کاکایی

ترسم این است که با خاک بیامیزد و سنگ

از زمین کام بگیرد… به من اما، نرسد

پشت هر سنگ، درنگی، پس هر خار، خسی

حتم دارم که به همصحبتی ما نرسد

شعر کعبه دل , شعر در مورد کعبه دل , شعر درباره کعبه دل , شعر در وصف کعبه دل

زیباترین اشعار عبدالجبار کاکایی

ماه مایوس شد و موج به دریا برگشت

بی سبب نیست که حتی به تماشا نرسد

من به هر صخره ازین فاصله می‌کوبم، سر

ترسم این است که این رود به دریا نرسد

شعر فراق , شعر در مورد فراق , شعر درباره فراق , شعر در وصف فراق

اشعار کوتاه عبدالجبار کاکایی

من تشنه‌ام ولی، در کوزه آب نیست

حال خراب هست، جان خراب نیست

چون سایه روز و شب، در آب و آتشم

آرامش جهان، بی اضطراب نیست

شعر فرشته , شعر در مورد فرشته , شعر درباره فرشته , شعر در وصف فرشته

دانلود اشعار عبدالجبار کاکایی Pdf

جا مانده‌ی شما، وامانده‌ی‌ دل است

پاداش زندگیش غیر از عذاب نیست

پرسیدی و دریغ، حرفی نداشتم

باید سکوت کرد، وقتی جواب نیست

شعر قدر نشناسی , شعر در مورد قدر نشناسی , شعر درباره قدر نشناسی , شعر در وصف قدر نشناسی

تمامی اشعار عبدالجبار کاکایی

تُنگم شکسته است بر ساحل شما

تاب ِ عذاب من بیرون از آب نیست

شعر امام حسین , شعر در مورد امام حسین , شعر درباره امام حسین , شعر در وصف امام حسین

جستجوی اشعار عبدالجبار کاکایی

حاجت به اشارات و زبان نیست، مترسک

پیداست که در جسم تو جان نیست، مترسک

با باد به رقص آمده پیراهنت اما

در عمق وجودت هیجان نیست، مترسک

شعر امام سجاد , شعر در مورد امام سجاد , شعر درباره امام سجاد , شعر در وصف امام سجاد

اشعار دفاع مقدس عبدالجبار کاکایی

شب پای زمینی و زمین سفره خالی ست

این بی هنری، نام و نشان نیست، مترسک

تا صبح در این مزرعه تاراج ملخ بود

چشمان تو حتی نگران نیست، مترسک

شعر قدر یکدیگر را دانستن , شعر در مورد قدر یکدیگر را دانستن , شعر درباره قدر یکدیگر را دانستن , شعر در وصف قدر یکدیگر را دانستن

دانلود مجموعه اشعار عبدالجبار کاکایی

پیش از تو و بعد از تو زمان سطر بلندی ست

پایان تو پایان جهان نیست، مترسک

این مزرعه آلوده کفتار و کلاغ است

بیدار شو از خواب زمان نیست، مترسک

شعر ماه خرداد , شعر در مورد ماه خرداد , شعر درباره ماه خرداد , شعر در وصف ماه خرداد

شعرهای زیبای عبدالجبار کاکایی

من جز شما، گلایه به صحن ِکجا برم؟

راز غریب را به کدام آشنا برم؟

ای جان و دل به گنبد و گلدسته‌ات مقیم

جان را کجا گذارم و دل را کجا برم؟

شعر گیسو , شعر در مورد گیسو , شعر درباره گیسو , شعر در وصف گیسو

شعر عاشقانه عبدالجبار کاکایی

از تاب جعد و نافه‌ی آهو صبا چه برد؟

من آمدم که بویی از آن ماجرا برم

چشم امید دارم ازین جسم ناتوان

جان را به آستانه‌ی دارالشّفا برم

شعر لیلی و مجنون , شعر در مورد لیلی و مجنون , شعر درباره لیلی و مجنون , شعر در وصف لیلی و مجنون

شعر های عاشقانه عبدالجبار کاکایی

دل را به بحر تو بسپارم حباب‌وار

مس را به آتش تو بسوزم، طلا برم

حاجت نگیرم از تو به جایی نمی‌روم

ای گنج درد! آمدم از تو دوا برم

شعر ثریا , شعر در مورد ثریا , شعر درباره ثریا , شعر در وصف ثریا

زیباترین شعر عبدالجبار کاکایی

ای دل مقیم صحن رضا باش و صبر کن

نگذار از تو شکوه به پیش خدا برم

شعر گذشته , شعر در مورد گذشته , شعر درباره گذشته , شعر در وصف گذشته

شعر کوتاه از عبدالجبار کاکایی

باز می‌رسم به شهر در جهنمی ز دود

با مسافرانِ خواب با قطار صبح زود

خواب های نا تمام، حرف های بین راه

بی تبسم و نگاه، بی ترانه و سرود

شعر گذشت , شعر در مورد گذشت , شعر درباره گذشت , شعر در وصف گذشت

شعر عبدالجبار کاکایی

پشت صندلی پر از نام های ناشناس

خاطرات بی صدا، عقده های یادبود

جاده ها به شهرها کاشکی نمی رسید

خواب های بین راه کاش واقعی نبود

شعر قلب , شعر در مورد قلب , شعر درباره قلب , شعر در وصف قلب

شعر قلاقیران عبدالجبار کاکایی

روستای من کجاست شهرزاد قصه ها

گم شده بهشت من در جهنمی ز دود

شعر یاد خدا , شعر در مورد یاد خدا , شعر درباره یاد خدا , شعر در وصف یاد خدا

شعر کردی عبدالجبار کاکایی

پرسیدی و شرحی به جز حال خرابم نیست

بیدارم و خاموش غیر از این جوابم نیست

زهری به غایت تلخ در رگ جای خون دارم

در خویش می‌پیچم گریز از پیچ و تابم نیست

شعر یار , شعر در مورد یار , شعر درباره یار , شعر در وصف یار

شعر جدید عبدالجبار کاکایی

فانوس سرگردان این شهرم ولی افسوس

جانم برامد از دهان و آفتابم نیست

تا شب هراسانم غرورم هست و شورم نه

تا صبح بیدارم خیالم هست و خوابم نیست

شعر وطن , شعر در مورد وطن , شعر درباره وطن , شعر در وصف وطن

شعر عاشورایی عبدالجبار کاکایی

در پای خود می‌ریزم و خاموش می‌سوزم

پروای این اندوه بیرون از حسابم نیست

آنقدر نومیدم که وقت تشنگی حتی

ذوق توهم بین دریا و سرابم نیست

شعر باران , شعر در مورد باران , شعر درباره باران , شعر در وصف باران

کتاب شعر عبدالجبار کاکایی

پنداشتی دریای آرامم ولی از ترس

روحم ترک برداشت و دیدی حبابم نیست

شعر بچه , شعر در مورد بچه , شعر درباره بچه , شعر در وصف بچه

شعر پروانه عبدالجبار کاکایی

در خویش می‌سازم تو را، در خویش ویران می‌کنم

می‌ترسم از حرفی که باید گفت و پنهان می‌کنم

جانی به تلخی می‌کَنم، جسمی به سختی می‌کشم

روزی به آخر می‌برم، خوابی پریشان می‌کنم

شعر ماه فروردین , شعر در مورد ماه فروردین , شعر درباره ماه فروردین , شعر در وصف ماه فروردین

شعر نو عبدالجبار کاکایی

در تار و پود عقل و جان، آب است و آتش، توامان

یک روز عاقل می‌شوم، یک روز طغیان می‌کنم

یا جان کافر کیش را تا مرز مردن می‌برم

یا عقل دور اندیش را تسلیم شیطان می‌کنم

شعر کافه , شعر در مورد کافه , شعر درباره کافه , شعر در وصف کافه

بهترین شعر عبدالجبار کاکایی

دیوار رویاروی من از جنس خاک و سنگ نیست

یک عمر زندان توام، یک عمر کتمان می‌کنم

از عشق از آیین ِتو، از جهل ِتو، از دین ِتو

انگشتری دارم که دیوان را سلیمان می‌کنم

شعر حج , شعر در مورد حج , شعر درباره حج , شعر در وصف حج

شعرهای عبدالجبار کاکایی

یا تو مسلمان نیستی یا من مسلمان نیستم

می‌ترسم از حرفی که باید گفت و پنهان می‌کنم

شعر جوانی , شعر در مورد جوانی , شعر درباره جوانی , شعر در وصف جوانی

شعر قلاقیران عبدالجبار کاکایی

ساده از دست ندادم دل پر مشغله را

تا تو خندیدی و مجبور شدم مسئله را…

من «برادر» شده بودم و «برادر» باید

وقت دیدار، رعایت بکند «فاصله» را

شعر بهشت , شعر در مورد بهشت , شعر درباره بهشت , شعر در وصف بهشت

شعر کردی قلاقیران از عبدالجبار کاکایی

دهه شصتی دیوانه یکبار عاشق

خواست تا خرج کند این کوپن باطله را

عشق! آن هم وسط نفرت و باروت و تفنگ

دانه انداخت و از شرم ندیدم تله را

شعر چرخ گردون , شعر در مورد چرخ گردون , شعر درباره چرخ گردون , شعر در وصف چرخ گردون

متن شعر کردی قلاقیران عبدالجبار کاکایی

و تو خندیدی و از خاطره ها جا ماندم

با تو برگشتم و مجبور شدم قافله را…

عشق گاهی سبب گم شدن خاطره هاست

خواستم باز کنم با تو سر این گله را

شعر جدایی , شعر در مورد جدایی , شعر درباره جدایی , شعر در وصف جدایی

اشعار جدید عبدالجبار کاکایی

دنیا تاریکه یه جوری

که نه فانوسه نه مهتاب

دلمُ به کی ببندم

ته این دهکده خواب

شعر جاده , شعر در مورد جاده , شعر درباره جاده , شعر در وصف جاده

شعر جدید از عبدالجبار کاکایی

اگه یه اتاق کوچیک

اگه یه پنجره باشه

پای اسم کی بمونم

که برام خاطره باشه

شعر چهره زیبا , شعر در مورد چهره زیبا , شعر درباره چهره زیبا , شعر در وصف چهره زیبا

شعر های جدید عبدالجبار کاکایی

دنیا تاریکه یه جوری

که چشامُ هم می‌ذارم

تا که دستمُ بگیری

پامُ تو حرم می‌ذارم

شعر چای , شعر در مورد چای , شعر درباره چای , شعر در وصف چای

بهترین اشعار عبدالجبار کاکایی

صحنتون پر از پرنده

آفتاب صلات ظهره

زیر گنبد طلاتون

سر عاشقا رو مهره

شعر دختر , شعر در مورد دختر , شعر درباره دختر , شعر در وصف دختر

اشعار عبدالجبار کاکایی

برج کاشیای رنگی

طاق نصرتای آبی

سایه روشنای آروم

ایوونای آفتابی

شعر استاد , شعر در مورد استاد , شعر درباره استاد , شعر در وصف استاد

دانلود اشعار عبدالجبار کاکایی

پای حوض نقره پوشت

پیچیده عطر پرنده

سایه ها کوتاهن اما

قد گلدسته بلنده

شعر باد , شعر در مورد باد , شعر درباره باد , شعر در وصف باد

اشعار زیبای عبدالجبار کاکایی

دنیا تاریکه بجز تو

که چراغ راه دوری

برا هرکی هر چی هستی

برا من سنگ صبوری

شعر یاد دوست , شعر در مورد یاد دوست , شعر درباره یاد دوست , شعر در وصف یاد دوست

اشعار عاشقانه عبدالجبار کاکایی

تو درست آخر حرفی

اونجا که ساکته دنیا

خط بین عقل و عشقی

مرز بیداری و رویا

شعر آرامش , شعر در مورد آرامش , شعر درباره آرامش , شعر در وصف آرامش

زیباترین اشعار عبدالجبار کاکایی

مث بهت یه کبوتر

لب ایوون طلاتم

بین این همه هیاهو

زائر امام رضاتم

شعر آفتاب , شعر در مورد آفتاب , شعر درباره آفتاب , شعر در وصف آفتاب

اشعار کوتاه عبدالجبار کاکایی

یه کلید کهنه چرخید توی قفل سینه م انگار

یه دل شکسته افتاد زیر دست و پای زوار

دلمُ نذر تو کردم که هنوز دل نگرونم

چی می‌شد مثل کبوتر، زیر ایوونت بمونم

شعر آینه , شعر در مورد آینه , شعر درباره آینه , شعر در وصف آینه

دانلود اشعار عبدالجبار کاکایی Pdf

مث خواب بود مث رویا، مث لمس آسمون بود

تو هیاهوی صدا ها، یه سکوت مهربون بود

پای حوض نقره پوشت، رو به گلدسته نشستم

دلمُ به قفلای پنجره فولاد تو بستم

شعر دروغ , شعر در مورد دروغ , شعر درباره دروغ , شعر در وصف دروغ

تمامی اشعار عبدالجبار کاکایی

نه سر گلایه کردن، نه دل شکوه شنیدن

نه امید دل سپردن، نه توان دل بریدن

یه کلید کهنه چرخید توی قفل سینه م انگار…

شعر یتیم نوازی , شعر در مورد یتیم نوازی , شعر درباره یتیم نوازی , شعر در وصف یتیم نوازی

جستجوی اشعار عبدالجبار کاکایی

بمون ولی به خاطر غرور خسته‌ام برو

برو ولی به خاطر دل شکسته‌ام بمون

به موندن تو عاشقم به رفتن تو مبتلا

شکسته‌ام ولی برو، بریده‌ام ولی بیا

شعر حسود , شعر در مورد حسود , شعر درباره حسود , شعر در وصف حسود

اشعار دفاع مقدس عبدالجبار کاکایی

چه گیج حرف می‌زنم، چه ساده درد می‌کشم

اسیر قهر و آشتی میون آب و آتشم

چه عاشقانه زیستم چه بی صدا گریستم

چه ساده با تو هستم و چه ساده بی تو نیستم

شعر حماقت , شعر در مورد حماقت , شعر درباره حماقت , شعر در وصف حماقت

دانلود مجموعه اشعار عبدالجبار کاکایی

تو را نفس کشیدم و به گریه با تو ساختم

چه دیر عاشقت شدم چه دیرتر شناختم

تو با منی و بی توأم ببین چه گریه آوره

سکوت کن سکوت کن سکوت حرف آخره

شعر خاطره , شعر در مورد خاطره , شعر درباره خاطره , شعر در وصف خاطره

شعرهای زیبای عبدالجبار کاکایی

ببین چه سرد و بی صدا ببین چه صاف و ساده‌ام

گلی که دوست داشتم به دست باد داده‌ام

بمون که بی تو زندگی تقاص اشتباهمه

عذاب دوست داشتن تلافی گناهمه

شعر خانواده , شعر در مورد خانواده , شعر درباره خانواده , شعر در وصف خانواده

شعر عاشقانه عبدالجبار کاکایی

پا به پات تا هر جای دنیا میام

آخه دوست داشتنتو دلم میخواد

شعر دنیا , شعر در مورد دنیا , شعر درباره دنیا , شعر در وصف دنیا

شعر های عاشقانه عبدالجبار کاکایی

مثه یادت که نمیتونه بره مثه سایه‌ات که نمی‌تونه نیاد

پاشو دل تنگیاتو بهونه کن پاشو بی هوا به خواب من بیا

تو که احساس غریبی می‌کنی به هوای آشنا شدن بیا

شعر دیدار , شعر در مورد دیدار , شعر درباره دیدار , شعر در وصف دیدار

زیباترین شعر عبدالجبار کاکایی

ما بدون هم دو حرف ناتموم

ما بدون هم دو اسم ساکتیم

ما بدون هم دو احساسه غریب

پشت دو نگاه بی تفاوتیم

شعر دست , شعر در مورد دست , شعر درباره دست , شعر در وصف دست

شعر کوتاه از عبدالجبار کاکایی

ساعت رسیدنت قلب منه که دقیقه ها رو محکم میزنه

با تو دستو پامو گم میکنمو تازه این اول عاشق شدنه

شعر بخت و اقبال , شعر در مورد بخت و اقبال , شعر درباره بخت و اقبال , شعر در وصف بخت و اقبال

شعر عبدالجبار کاکایی

دل من از عشق تو دل نمی‌کنه دلم از خواب تو بیدار نمیشه

بی هوا یه شب به خواب من بیا دیگه این دقیقه تکرار نمیشه

شعر دوست داشتن , شعر در مورد دوست داشتن , شعر درباره دوست داشتن , شعر در وصف دوست داشتن

شعر عبدالجبار کاکایی

به همین خاطره از تو قانعم به همین دلخوشی حتی ساده تر

منو از گوشه نشینیه شبام منو از خستگیه خودم ببخش

شعر یزد , شعر در مورد یزد , شعر درباره یزد , شعر در وصف یزد

شعر قلاقیران عبدالجبار کاکایی

ما بدون هم دو حرف ناتموم

ما بدون هم دو اسم ساکتیم

ما بدون هم دو احساسه غریب

پشت دو نگاه بی تفاوتیم

شعر خانه , شعر در مورد خانه , شعر درباره خانه , شعر در وصف خانه

شعر کردی عبدالجبار کاکایی

شوری که در جهان من افتاد ، این نبود

نامی که بر زبان من افتاد ، این نبود

  آن راز سر به مهر که سی سال پیش ازین

چون آتشی به جان من افتاد ، این نبود

شعر روزگار , شعر در مورد روزگار , شعر درباره روزگار , شعر در وصف روزگار

شعر جدید عبدالجبار کاکایی

پیغمبری که با نفحات شبانی اش

یک شب از آسمان من افتاد ، این نبود 

 آن شعله های سر کش آتش که با وقار

در پای دودمان من افتاد ، این نبود

شعر صلح و آشتی , شعر در مورد صلح و آشتی , شعر درباره صلح و آشتی , شعر در وصف صلح و آشتی

شعر عاشورایی عبدالجبار کاکایی

وان کشتی نجات که در باد هولناک 

از موج بی امان من افتاد ، این نبود

دستی که از تلاطم دریا مرا گرفت

وقتی که بادبان من افتاد ، این نبود 

شعر حضرت ابوالفضل العباس , شعر در مورد حضرت ابوالفضل العباس , شعر درباره حضرت ابوالفضل العباس , شعر در وصف حضرت ابوالفضل العباس

کتاب شعر عبدالجبار کاکایی

حرفی که بر زبان تو لغزید ، آن نشد

شعری که در دهان من افتاد ، این نبود

شعر ثروت , شعر در مورد ثروت , شعر درباره ثروت , شعر در وصف ثروت

شعر پروانه عبدالجبار کاکایی

بمون ولی به خاطر غرور خسته ام برو

برو ولی به خاطر دل شکسته ام بمون

 به موندن تو عاشقم به رفتن تو مبتلا

شکسته ام ولی برو ، بریده ام ولی بیا

شعر حضرت فاطمه , شعر در مورد حضرت فاطمه , شعر درباره حضرت فاطمه , شعر در وصف حضرت فاطمه

شعر نو عبدالجبار کاکایی

چه گیج حرف می زنم ، چه ساده درد می کشم

اسیر قهر و آشتی میون آب و آتشم

 چه عاشقانه زیستم چه بی صدا گریستم

چه ساده با تو هستم و چه ساده بی تو نیستم

شعر حضرت زینب , شعر در مورد حضرت زینب , شعر درباره حضرت زینب , شعر در وصف حضرت زینب

بهترین شعر عبدالجبار کاکایی

تو را نفس کشیدم و  به گریه با تو ساختم

چه دیر عاشقت شدم چه دیرتر شناختم

 تو با منی و بی توأم ببین چه گریه آوره

سکوت کن سکوت کن سکوت حرف آخره

شعر ماه آبان , شعر در مورد ماه آبان , شعر درباره ماه آبان , شعر در وصف ماه آبان

شعرهای عبدالجبار کاکایی

ببین چه سرد و بی صدا ببین چه صاف و ساده ام

گلی که دوست داشتم به دست باد داده ام

 بمون که بی تو زندگی تقاص اشتباهمه

عذاب دوست داشتن تلافی گناهمه

شعر ماه آذر , شعر در مورد ماه آذر , شعر درباره ماه آذر , شعر در وصف ماه آذر

شعر قلاقیران عبدالجبار کاکایی

در خویش می سازم تو را ، در خویش ویران می کنم

می ترسم از حرفی که باید گفت و پنهان می کنم

 جانی به تلخی می کَنم ، جسمی به سختی می کشم

روزی به آخر می برم ، خوابی پریشان می کنم

شعر تواضع , شعر در مورد تواضع , شعر درباره تواضع , شعر در وصف تواضع

شعر کردی قلاقیران از عبدالجبار کاکایی

در تار و پود عقل و جان ، آب است و آتش، توامان

 یک روز عاقل می شوم ، یک روز طغیان می کنم

 یا جان کافر کیش را تا مرز مردن می برم

 یا عقل دور اندیش را تسلیم شیطان می کنم

شعر مو , شعر در مورد مو , شعر درباره مو , شعر در وصف مو

متن شعر کردی قلاقیران عبدالجبار کاکایی

دیوار رویاروی من از جنس خاک و سنگ نیست

یک عمر زندان توام ، یک عمر کتمان می کنم

 از عشق از آیین تو، از جهل تو، از دین تو

انگشتری دارم که دیوان را سلیمان می کنم

شعر تابستان , شعر در مورد تابستان , شعر درباره تابستان , شعر در وصف تابستان

اشعار جدید عبدالجبار کاکایی

یا تو مسلمان نیستی یا من مسلمان نیستم

می ترسم از حرفی که باید گفت و پنهان می کنم

شعر یلدا , شعر در مورد یلدا , شعر درباره یلدا , شعر در وصف یلدا

شعر جدید از عبدالجبار کاکایی

یک شهر دعا کرد و بلا کم نشد امسال

خون شد جگر خلق و محرم نشد امسال

ای ماه چه دیر آمدی از راه و عجیب است

دل واپس تو  عالم و آدم نشد امسال

شعر اعتماد , شعر در مورد اعتماد , شعر درباره اعتماد , شعر در وصف اعتماد

شعر های جدید عبدالجبار کاکایی

پیش از تو محرم شد و پیش از تو عزا بود

مویی ز عزاداری تو کم نشد امسال

جایی ننشستیم که یادی نشد از درد

شعری نسرودیم که ماتم نشد امسال

شعر روزه , شعر در مورد روزه , شعر درباره روزه , شعر در وصف روزه

بهترین اشعار عبدالجبار کاکایی

صد خیمه ی خاموش به تاراج جنون رفت

یک خاطر آسوده فراهم نشد امسال

در گریه نهفتیم عزای شب خود را

تاوان تو زخمی ست که مرهم نشد امسال

شعر سفر , شعر در مورد سفر , شعر درباره سفر , شعر در وصف سفر

اشعار عبدالجبار کاکایی

نقش ِکاشیای نقاشی شدی

سنگ ِمسجدای بی نام ونشون

عطر ِسجاده ی نخ نمای من

شمع ِسقا خونه های این واون

شعر ماه شهریور , شعر در مورد ماه شهریور , شعر درباره ماه شهریور , شعر در وصف ماه شهریور

دانلود اشعار عبدالجبار کاکایی

پای منبرای کهنه گم شدی

توی کشکول ِکتابای عتیق

حل شدی درست مث یه حبه قند

ته استکانِ ِحرفای عمیق

شعر طبیعت , شعر در مورد طبیعت , شعر درباره طبیعت , شعر در وصف طبیعت

اشعار زیبای عبدالجبار کاکایی

پاتوق ِندیمه های بی گناه

نخ ِتسبیح ستاره ها شدی

مهرتُ گرفتی و روز ازل

از من ِبی سر وپا جدا شدی

شعر ماه تیر , شعر در مورد ماه تیر , شعر درباره ماه تیر , شعر در وصف ماه تیر

اشعار عاشقانه عبدالجبار کاکایی

تو کجایی که فرشته ها می گن

من اگه توبه کنم میای پیشم

پر کن آغوشمُ از عطر ِتنت

من از این فاصله عاشق نمی شم

اشعار عبدالجبار کاکایی

اشعار فروغ فرخزاد

اشعار فروغ فرخزاد

شعر در مورد فروغ فرخزاد,شعر در مورد زن فروغ فرخزاد,شعر در مورد عشق فروغ فرخزاد,شعر در مورد عشق از فروغ فرخزاد,شعری در باره فروغ فرخزاد,شعری درمورد فروغ فرخزاد,شعر در مورد پاییز از فروغ فرخزاد,شعر در مورد باران از فروغ فرخزاد,شعر در مورد تولد از فروغ فرخزاد,شعر درباره مادر فروغ فرخزاد,شعر درباره فروغ فرخزاد,شعری در مورد بهار از فروغ فرخزاد,شعری درباره فروغ فرخزاد,درباره شعرهای فروغ فرخزاد,شعر درباره باران از فروغ فرخزاد,شعر فروغ فرخزاد,شعر فروغ فرخزاد با صدای خودش,شعر فروغ فرخزاد و حمید مصدق,شعر فروغ فرخزاد سیب,شعر فروغ فرخزاد و جواب حمید مصدق,شعر سیب حمید مصدق و فروغ فرخزاد,اشعار فروغ فرخزاد و حمید مصدق,شعرهای عاشقانه فروغ فرخزاد و حمید مصدق برای یکدیگر,شعرهای عاشقانه و جالب فروغ فرخزاد و حمید مصدق برای یکدیگر,شعر سیب فروغ فرخزاد,شعر باغ سیب فروغ فرخزاد,پاسخ فروغ فرخزاد به شعر سیب,اشعار فروغ فرخزاد سیب,شعر فروغ فرخزاد در مورد سیب,شعر درخت سیب فروغ فرخزاد,شعر سیب سرخ فروغ فرخزاد,دانلود شعر سیب فروغ فرخزاد,شعر سیب و پاسخ فروغ فرخزاد,اشعار فروغ فرخزاد,اشعار فروغ فرخزاد Pdf,اشعار فروغ فرخزاد تولدی دیگر,اشعار فروغ فرخزاد به زبان انگلیسی,اشعار فروغ فرخزاد اسیر,اشعار فروغ فرخزاد عصیان,شعر فروغ فرخزاد Pdf,دیوان اشعار فروغ فرخزاد Pdf,مجموعه اشعار فروغ فرخزاد Pdf,کتاب اشعار فروغ فرخزاد Pdf,دانلود کتاب اشعار فروغ فرخزاد Pdf,دانلود دیوان اشعار فروغ فرخزاد Pdf,دانلود رایگان اشعار فروغ فرخزاد Pdf,دانلود شعر فروغ فرخ زاد Pdf,دانلود فایل Pdf اشعار فروغ فرخزاد,شعر فروغ فرخزاد تولدی دیگر,دانلود اشعار فروغ فرخ زاد تولدی دیگر,دانلود تولدی دیگر، اشعار فروغ فرخزاد(جاوا،آندروید،تبلت وpdf),شعر فروغ فرخزاد اسیر,اشعار فروغ فرخزاد دیوار,شعر فروغ فرخزاد عصیان

اشعار فروغ فرخزاد

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد فروغ فرخزاد برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

یک روزِ بلند آفتابى

در آبى بیکران دریا

امواج تو را به من رساندند …!

شعر کوچه , شعر در مورد کوچه , شعر درباره کوچه , شعر در وصف کوچه

شعر در مورد فروغ فرخزاد

از من است این غم که بر جان من است

دیگر این خود کرده راتدبیر نیست

پای در زنجیر می نالم که هیچ

الفتم با حلقهٔ زنجیر نیست

شعر فکر کردن , شعر در مورد فکر کردن , شعر درباره فکر کردن , شعر در وصف فکر کردن

شعر در مورد زن فروغ فرخزاد

چرا من این‌همه کوچک هستم

که در خیابان‌ها گم می‌شوم

چرا پدر که این‌همه کوچک نیست

و در خیابان‌ها هم گم نمی‌شود

کاری نمی‌کند که آنکسی که بخواب من آمده‌ست

روزِ‌ آمدنش را جلو بیاندازد

شعر فاصله , شعر در مورد فاصله , شعر درباره فاصله , شعر در وصف فاصله

شعر در مورد عشق فروغ فرخزاد

آیا دوباره من از پله های کنجکاوی خود

بالا خواهم رفت

تا به خدای خوب ،

که در پشت بام خانه قدم می زند سلام بگویم ؟

شعر فراق , شعر در مورد فراق , شعر درباره فراق , شعر در وصف فراق

شعر در مورد عشق از فروغ فرخزاد

به چمنزار بیا

به چمنزار بزرگ

و صدایم کن ، از پشت نفس های گل ابریشم

همچنان آهو که جفتش را

شعر فرشته , شعر در مورد فرشته , شعر درباره فرشته , شعر در وصف فرشته

شعری در باره فروغ فرخزاد

در جذبه ای که حاصلِ زیبایی

شب است

رویایِ دور دستِ تو

نزدیک می شود

شعر امام حسین , شعر در مورد امام حسین , شعر درباره امام حسین , شعر در وصف امام حسین

شعری درمورد فروغ فرخزاد

انگار

آن شعله های بنفش

که در ذهن پاک پنجره ها می سوخت

چیزی بجز تصور معصومی از چراغ نبود

شعر امام سجاد , شعر در مورد امام سجاد , شعر درباره امام سجاد , شعر در وصف امام سجاد

شعر در مورد پاییز از فروغ فرخزاد

نگه دگر به سوی من چه می کنی؟

چو در بر رقیب من نشسته ای

به حیرتم که بعد از این فریب ها

تو هم پی فریب من نشسته ای

شعر قدر یکدیگر را دانستن , شعر در مورد قدر یکدیگر را دانستن , شعر درباره قدر یکدیگر را دانستن , شعر در وصف قدر یکدیگر را دانستن

شعر در مورد باران از فروغ فرخزاد

در حالِ …

دوست داشتن

تواَم

مثل پیچک

بى

دیوار …

شعر ماه خرداد , شعر در مورد ماه خرداد , شعر درباره ماه خرداد , شعر در وصف ماه خرداد

شعر در مورد تولد از فروغ فرخزاد

تمام شب آنجا میان سینه من کسی

ز نومیدی نفس نفس می زد

کسی به پا می خاست

کسی تو را میخواست…

شعر گیسو , شعر در مورد گیسو , شعر درباره گیسو , شعر در وصف گیسو

شعر درباره مادر فروغ فرخزاد

آه…

سهم من اینست

سهم من اینست

سهم من

آسمانیست که آویختن پرده‌ای آن را از من می‌گیرد

شعر لیلی و مجنون , شعر در مورد لیلی و مجنون , شعر درباره لیلی و مجنون , شعر در وصف لیلی و مجنون

شعر درباره فروغ فرخزاد

بر لبانم قفل خاموشی زدم

با کلیدی آشنا بازش کنید

کودک دل رنجهٔ دست جفاست

با سر انگشت وفا نازش کنید

شعر ثریا , شعر در مورد ثریا , شعر درباره ثریا , شعر در وصف ثریا

شعری در مورد بهار از فروغ فرخزاد

و خاک

خاک پذیرنده

اشارتیست به آرامش…

شعر گذشته , شعر در مورد گذشته , شعر درباره گذشته , شعر در وصف گذشته

شعری درباره فروغ فرخزاد

سلام ای شب معصوم !

میان پنجره و دیدن

همیشه فاصله ای ست …

شعر گذشت , شعر در مورد گذشت , شعر درباره گذشت , شعر در وصف گذشت

درباره شعرهای فروغ فرخزاد

دانی از زندگی چه می خواهم؟

من، تو باشم

تو

پای تا سر تو !

زندگی گر هزار باره بُوَد

بار دیگر تو

بار دیگر تو ..!

شعر قلب , شعر در مورد قلب , شعر درباره قلب , شعر در وصف قلب

شعر فروغ فرخزاد

آه اگر باز به

سویم آیی…

دگر از کف ندهم

آسانت….!

شعر یاد خدا , شعر در مورد یاد خدا , شعر درباره یاد خدا , شعر در وصف یاد خدا

شعر درباره باران از فروغ فرخزاد

پاییز، ای مسافر خاک آلوده

در دامنت چه چیز نهان داری

جز برگهای مرده و خشکیده

دیگر چه ثروتی به جهان داری

شعر یار , شعر در مورد یار , شعر درباره یار , شعر در وصف یار

شعر فروغ فرخزاد با صدای خودش

کتابی ، خلوتی ، شعری ، سکوتی

مرا مستی و سکر زندگانی است

چه غم گر در بهشتی ره ندارم

که در قلبم بهشتی جاودانی است

شعر وطن , شعر در مورد وطن , شعر درباره وطن , شعر در وصف وطن

شعر فروغ فرخزاد و حمید مصدق

شانه‌های تو …

همچو صخره‌های سخت و پر غرور

موج گیسوان من در این نشیب

سینه می‌کشد چو آبشار نور

شعر باران , شعر در مورد باران , شعر درباره باران , شعر در وصف باران

شعر فروغ فرخزاد سیب

شانه‌های تو…

در خروش آفتاب داغ پرشکوه

زیر دانه‌های گرم و رو‌شن عرق

برق می‌زند چو قله‌های کوه

شعر بچه , شعر در مورد بچه , شعر درباره بچه , شعر در وصف بچه

شعر فروغ فرخزاد و جواب حمید مصدق

شانه‌های تو …

قبله‌گاه دیدگان پرنیاز من

شانه‌های تو،

مُهر سنگی نماز من!

شعر ماه فروردین , شعر در مورد ماه فروردین , شعر درباره ماه فروردین , شعر در وصف ماه فروردین

شعر سیب حمید مصدق و فروغ فرخزاد

همچون نسیمِ صبح

لرزان و بی قرار وزیدم به سوی تو

اما تو هیچ بودی و دیدم هنوز هم

در سینه هیچ نیست

بجز آرزوی تو…

شعر کافه , شعر در مورد کافه , شعر درباره کافه , شعر در وصف کافه

اشعار فروغ فرخزاد و حمید مصدق

ای لبانـــم بــــوسه گاه  بوسه‌ات،

خیــره چشمانــم به راه بوسه‌ات…!

شعر چپ دست ها , شعر در مورد چپ دست ها , شعر درباره چپ دست ها , شعر در وصف چپ دست ها

شعرهای عاشقانه فروغ فرخزاد و حمید مصدق برای یکدیگر

باز لب های عطش کرده ی من

لب ِسوزان تو را می جوید

می تپد قلبم و با هر تپشی

قصه ی عشق تو را می گوید.

شعر حج , شعر در مورد حج , شعر درباره حج , شعر در وصف حج

شعرهای عاشقانه و جالب فروغ فرخزاد و حمید مصدق برای یکدیگر

بعد از آن دیوانگی ها ای دریغ

باورم ناید که عاشق گشته ام

گوئیا «او» مرده در من کاینچنین

خسته و خاموش و باطل گشته ام

شعر چاپلوسی , شعر در مورد چاپلوسی , شعر درباره چاپلوسی , شعر در وصف چاپلوسی

شعر سیب فروغ فرخزاد

امشب از آسمان دیده ی تو

روی شعرم ستاره می بارد

در سکوت سپید کاغذها

پنجه هایم جرقه می کارد

شعر جوانی , شعر در مورد جوانی , شعر درباره جوانی , شعر در وصف جوانی

شعر باغ سیب فروغ فرخزاد

شعر دیوانه ی تب آلودم

شرمگین از شیار خواهش ها

پیکرش را دوباره می سوزد

عطش جاودان آتش ها

شعر بهشت , شعر در مورد بهشت , شعر درباره بهشت , شعر در وصف بهشت

پاسخ فروغ فرخزاد به شعرسیب

آری آغاز، دوست داشتن است

گرچه پایان راه ناپیداست

من به پایان، دگر نیندیشم

که همین دوست داشتن زیباست.

شعر چرخ گردون , شعر در مورد چرخ گردون , شعر درباره چرخ گردون , شعر در وصف چرخ گردون

اشعار فروغ فرخزاد سیب

از سیاهی چرا هراسیدن

شب پر از قطره های الماس است

آنچه از شب بجای می ماند

عطر سُکر آور گل یاس است

شعر جدایی , شعر در مورد جدایی , شعر درباره جدایی , شعر در وصف جدایی

شعر فروغ فرخزاد در مورد سیب

آه! بگذار گم شوم در تو

کس نیابد ز من نشانه ی من

روح سوزان و آه مرطوبت

بوزد بر تن ترانه ی من

شعر جاده , شعر در مورد جاده , شعر درباره جاده , شعر در وصف جاده

شعر درخت سیب فروغ فرخزاد

آه! بگذار زین دریچه ی باز

خفته در پرنیان رویاها

با پر روشنی سفر گیرم

بگذرم از حصار دنیاها

شعر چهره زیبا , شعر در مورد چهره زیبا , شعر درباره چهره زیبا , شعر در وصف چهره زیبا

شعر سیب سرخ فروغ فرخزاد

دانی از زندگی چه می خواهم؟

من تو باشم، پای تا سر تو

زندگی گر هزار باره بوَد

بار دیگر تو، بار دیگر تو

شعر چای , شعر در مورد چای , شعر درباره چای , شعر در وصف چای

دانلود شعر سیب فروغ فرخزاد

آنچه در من نهفته دریایی ست

کی توان نهفتنم باشد

با تو زین سهمگین طوفانی

کاش یارای گفتنم باشد

شعر دختر , شعر در مورد دختر , شعر درباره دختر , شعر در وصف دختر

شعر سیب و پاسخ فروغ فرخزاد

بس که لبریزم از تو می خواهم

بدوم در میان صحرا ها

سر بسایم به سنگ کوهستان

تن بکوبم به موج دریاها

شعر استاد , شعر در مورد استاد , شعر درباره استاد , شعر در وصف استاد

اشعار فروغ فرخزاد

بس که لبریزم از تو می خواهم

چون غباری ز خود فرو ریزم

زیر پای تو سر نهم آرام

به سبک سایه ی تو ْآویزم

شعر باد , شعر در مورد باد , شعر درباره باد , شعر در وصف باد

اشعار فروغ فرخزاد Pdf

برای کفشی که

همیشه پایت را می زند

فرقی نمی کند

تو راهت را درست رفته باشی یا اشتباه

هر مسیری را با او

همقدم شوی

باز هم

دست آخر

به تاول های پایت می رسی

آدم ها هم به کفش ها بی شباهت نیستند

کفشی که همیشه پایت را می زند

آدمی که همیشه آزارت می دهد

هیچ وقت نخواهد فهمید

تو چه دردی را تحمل کردی

تا با او همقدم باشی.

شعر یاد دوست , شعر در مورد یاد دوست , شعر درباره یاد دوست , شعر در وصف یاد دوست

اشعار فروغ فرخزاد تولدی دیگر

چون سنگ ها صدای مرا گوش می کنی

سنگی و ناشنیده فراموش می کنی

شعر آرامش , شعر در مورد آرامش , شعر درباره آرامش , شعر در وصف آرامش

اشعار فروغ فرخزاد به زبان انگلیسی

هیچ صیادی

در جوی حقیری

که به گودالی می ریزد

مرواریدی صید نخواهد کرد.

شعر آفتاب , شعر در مورد آفتاب , شعر درباره آفتاب , شعر در وصف آفتاب

اشعار فروغ فرخزاد اسیر

من از نهایت شب حرف می زنم

من از نهایت تاریکی

و از نهایت شب حرف می زنم…

شعر آینه , شعر در مورد آینه , شعر درباره آینه , شعر در وصف آینه

اشعار فروغ فرخزاد عصیان

اگر به خانه ی من آمدی

برای من

ای مهربان!

چراغ بیاور

و یک دریچه که از آن

به ازدحام کوچه ی خوشبخت بنگرم 

شعر دروغ , شعر در مورد دروغ , شعر درباره دروغ , شعر در وصف دروغ

شعر فروغ فرخزاد Pdf

و این منم

زنی تنها

در آستانه ی فصلی سرد

در ابتدای درک هستی آلوده ی زمین

و یأس ساده و غمناک آسمان

و ناتوانی این دست‌های سیمانی.

شعر خبر خوش , شعر در مورد خبر خوش , شعر درباره خبر خوش , شعر در وصف خبر خوش

دیوان اشعار فروغ فرخزاد Pdf

ای شب از رویای تو رنگین شده

سینه از عطر توام سنگین شده

ای به روی چشم من گسترده خویش

شادیم بخشیده از اندوه بیش

همچو بارانی که شوید جسم خاک

هستیم زآلودگی ها کرده پاک

شعر یتیم نوازی , شعر در مورد یتیم نوازی , شعر درباره یتیم نوازی , شعر در وصف یتیم نوازی

مجموعه اشعار فروغ فرخزاد Pdf

ای تپش های تن سوزان من

آتشی در سایهء مژگان من

ای ز گندمزارها سرشارتر

ای ز زرین شاخه ها پر بارتر

ای در بگشوده بر خورشیدها

در هجوم ظلمت تردیدها

با توام دیگر ز دردی بیم نیست

هست اگر، جز درد خوشبختیم نیست

شعر حسود , شعر در مورد حسود , شعر درباره حسود , شعر در وصف حسود

کتاب اشعار فروغ فرخزاد Pdf

ای دل تنگ من و این بار نور؟

هایهوی زندگی در قعر گور؟

شعر حماقت , شعر در مورد حماقت , شعر درباره حماقت , شعر در وصف حماقت

دانلود کتاب اشعار فروغ فرخزاد Pdf

درد تاریکیست درد خواستن

رفتن و بیهوده خود را کاستن

سر نهادن بر سیه دل سینه ها

سینه آلودن به چرک کینه ها

در نوازش، نیش ماران یافتن

زهر در لبخند یاران یافتن

زر نهادن در کف طرارها

شعر خاطره , شعر در مورد خاطره , شعر درباره خاطره , شعر در وصف خاطره

دانلود دیوان اشعار فروغ فرخزاد Pdf

تو را می خواهم و دانم که هرگز

به کام دل در آغوشت نگیرم

توئی آن آسمان صاف و روشن

من این کنج قفس، مرغی اسیرم…

شعر خانواده , شعر در مورد خانواده , شعر درباره خانواده , شعر در وصف خانواده

دانلود رایگان اشعار فروغ فرخزاد Pdf

شبانگاهان که مه می رقصد آرام

میان آسمان گنگ و خاموش

تو در خوابی و من مست هوس ها

تن مهتاب را گیرم در آغوش

شعر دنیا , شعر در مورد دنیا , شعر درباره دنیا , شعر در وصف دنیا

دانلود شعر فروغ فرخ زاد Pdf

نگاه کن

که غم درون دیده ام چگونه قطره قطره آب می شود

چگونه سایه سیاه سرکشم اسیر دست آفتاب می شود

نگاه کن

تمام هستی ام خراب می شود

شراره ای مرا به کام می کشد

مرا به اوج می برد

مرا به دام می کشد

شعر دیدار , شعر در مورد دیدار , شعر درباره دیدار , شعر در وصف دیدار

دانلود فایل Pdf اشعار فروغ فرخزاد

ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺍﻣﺎ ﻣﻦ

ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﻝ

ﺧﻮﺩ می فهمم!

ﻋﺸﻖ ﯾﻌﻨﯽ ﺭﻧﮓ

ﺯﯾﺒﺎﯼ ﺍﻧﺎﺭ

شعر دست , شعر در مورد دست , شعر درباره دست , شعر در وصف دست

شعر فروغ فرخزاد تولدی دیگر

ﺣﯿﺎﻁ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎ ﺗﻨﻬﺎﺳﺖ

ﺣﯿﺎﻁ ﺧﺎﻧﻪ ﯼ ﻣﺎ

ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺑﺎﺭﺵ ﯾﻚ ﺍﺑﺮ ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ

ﺧﻤﯿﺎﺯﻩ ﻣﯿﻜﺸﺪ

ﻭ ﺣﻮﺽ ﺧﺎﻧﻪ ﯼ ﻣﺎ ﺧﺎﻟﯽ ﺍﺳﺖ.

شعر بخت و اقبال , شعر در مورد بخت و اقبال , شعر درباره بخت و اقبال , شعر در وصف بخت و اقبال

دانلود اشعار فروغ فرخ زاد تولدی دیگر

دیدگان تو در قاب اندوه

سرد و خاموش

خفته بودند

زودتر از تو

ناگفته ها را

با زبان نگه گفته بودند

شعر دوست داشتن , شعر در مورد دوست داشتن , شعر درباره دوست داشتن , شعر در وصف دوست داشتن

دانلود تولدی دیگر

آن کلاغی که پرید

از فراز سر ما

و فرو رفت

در اندیشهٔ آشفتهٔ ابری ولگرد

و صدایش

همچون نیزهٔ کوتاهی،

پهنای افق را پیمود

خبر ما را با خود خواهد برد به شهر

شعر یزد , شعر در مورد یزد , شعر درباره یزد , شعر در وصف یزد

اشعار فروغ فرخزاد(جاوا،آندروید،تبلت وpdf)

ما رفته ایم در دل شب های ماهتاب

بـا قـایـقـی بـه سـینه امـواج بـیکـران

بشکفت در سکوت پریشان نیمه شب

بـر بــزم مـا نـگـاه سـپـیـد سـتـارگـان

شعر خانه , شعر در مورد خانه , شعر درباره خانه , شعر در وصف خانه

شعر فروغ فرخزاد اسیر

هیچ میدانی؛

که من در قلب خویش،

نقشی از عشق تو پنهان داشتم؟

شعر روزگار , شعر در مورد روزگار , شعر درباره روزگار , شعر در وصف روزگار

اشعار فروغ فرخزاد دیوار

کاش چون پرتو خورشید بهار

سحر از پنجره می تابیدم

از پس پرده لرزان حریر

رنگ چشمان تو را می دیدم

شعر صلح و آشتی , شعر در مورد صلح و آشتی , شعر درباره صلح و آشتی , شعر در وصف صلح و آشتی

شعر فروغ فرخزاد عصیان

ﺁﻩ

ﺁﺭﯼ ، ﺍﯾﻦ ﻣﻨﻢ

ﺍﻣﺎ ﭼﻪ ﺳﻮﺩ

ﺍﻭ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﻦ ﺑﻮﺩ

ﺩﯾﮕﺮ ﻧﯿﺴﺖ، ﻧﯿﺴﺖ…!!

شعر حضرت ابوالفضل العباس , شعر در مورد حضرت ابوالفضل العباس , شعر درباره حضرت ابوالفضل العباس , شعر در وصف حضرت ابوالفضل العباس

شعر در مورد فروغ فرخزاد

لب من از ترانه می سوزد

سینه ام عاشقانه می سوزد

پوستم می شکافد از هیجان

پیکرم از جوانه می سوزد

شعر ثروت , شعر در مورد ثروت , شعر درباره ثروت , شعر در وصف ثروت

شعر در مورد زن فروغ فرخزاد

از من است این غم که بر جان من است

دیگر این خود کرده راتدبیر نیست

پای در زنجیر می نالم که هیچ

الفتم با حلقهٔ زنجیر نیست

شعر حضرت فاطمه , شعر در مورد حضرت فاطمه , شعر درباره حضرت فاطمه , شعر در وصف حضرت فاطمه

شعر در مورد عشق فروغ فرخزاد

هم زبانی نیست تا برگویمش

راز این اندوه وحشتبار خویش

بی گمان هرگز کسی چون من نکرد

خویشتن را مایهٔ آزار خویش

شعر حضرت زینب , شعر در مورد حضرت زینب , شعر درباره حضرت زینب , شعر در وصف حضرت زینب

شعر در مورد عشق از فروغ فرخزاد

رفته است و مهرش از دلم نمی رود

ای ستاره ها چه شد که او مرا نخواست؟

ای ستاره ها، ستاره ها، ستاره ها

پس دیار عاشقان جاودان کجاست؟

شعر ماه آبان , شعر در مورد ماه آبان , شعر درباره ماه آبان , شعر در وصف ماه آبان

شعری در باره فروغ فرخزاد

من به مردی وفا نمودم و او

پشت پا زد به عشق و امیدم

هر چه دادم به او حلالش باد

غیر از آن دل که مفت بخشیدم

شعر ماه آذر , شعر در مورد ماه آذر , شعر درباره ماه آذر , شعر در وصف ماه آذر

شعری درمورد فروغ فرخزاد

دل من کودکی سبکسر بود

خود ندانم چگونه رامش کرد

او که می گفت دوستت دارم

پس چرا زهر غم بجامش کرد

شعر تواضع , شعر در مورد تواضع , شعر درباره تواضع , شعر در وصف تواضع

شعر در مورد پاییز از فروغ فرخزاد

اگر از شهد آتشین لب من

جرعه ای نوش کرد و شد سرمست

حسرتم نیست زآنکه این لب را

بوسه های نداده بسیار است

شعر مو , شعر در مورد مو , شعر درباره مو , شعر در وصف مو

شعر در مورد باران از فروغ فرخزاد

باز هم در نگاه خاموشم

قصه های نگفته ای دارم

باز هم چون به تن کنم جامه

فتنه های نهفته ای دارم

شعر تابستان , شعر در مورد تابستان , شعر درباره تابستان , شعر در وصف تابستان

شعر در مورد تولد از فروغ فرخزاد

باز هم می توان به گیسویم

چنگی از روی عشق ومستی زد

باز هم می توان در آغوشم

پشت پا بر جهان هستی زد

شعر یلدا , شعر در مورد یلدا , شعر درباره یلدا , شعر در وصف یلدا

شعر درباره مادر فروغ فرخزاد

باز هم می دود به دنبالم

دیدگانی پر از امید و نیاز

باز هم با هزار خواهش گنگ

می دهندم بسوی خویش آواز

شعر اعتماد , شعر در مورد اعتماد , شعر درباره اعتماد , شعر در وصف اعتماد

شعر درباره فروغ فرخزاد

باز هم دارم آنچه را که شبی

ریختم چون شراب در کامش

دارم آن سینه را که او می گفت

تکیه گاهیست بهر آلامش

شعر روزه , شعر در مورد روزه , شعر درباره روزه , شعر در وصف روزه

شعری در مورد بهار از فروغ فرخزاد

تو را می خواهم و دانم که هرگز

به کام دل در آغوشت نگیرم

شعر سفر , شعر در مورد سفر , شعر درباره سفر , شعر در وصف سفر

شعری درباره فروغ فرخزاد

میروم خسته و افسرده و زار

سوی منزلگه ویرانه ی خویش

بخدا میبرم از شهر شما

دل شوریده و دیوانه ی خویش

شعر ماه شهریور , شعر در مورد ماه شهریور , شعر درباره ماه شهریور , شعر در وصف ماه شهریور

درباره شعرهای فروغ فرخزاد

شادم که در شرار تو می سوزم

شادم که در خیال تو می گریم

شادم که بعد وصل تو باز اینسان

در عشق بی زوال تو می گریم

شعر طبیعت , شعر در مورد طبیعت , شعر درباره طبیعت , شعر در وصف طبیعت

شعر درباره باران از فروغ فرخزاد

پنداشتی که چون ز تو بگسستم

دیگر مرا خیال تو در سر نیست

اما چه گویمت که جز این آتش

بر جان من شراره دیگر نیست

شعر ماه تیر , شعر در مورد ماه تیر , شعر درباره ماه تیر , شعر در وصف ماه تیر

شعر فروغ فرخزاد

شعر گفتم که ز دل بردارم

بار سنگین غم عشقش را

شعر خود جلوه ئی از رویش شد

با که گویم ستم عشقش را…

شعر امام محمد باقر , شعر در مورد امام محمد باقر , شعر درباره امام محمد باقر , شعر در وصف امام محمد باقر

شعر فروغ فرخزاد با صدای خودش

من اتفاقی بودم

که انگار

تنها

در چشمان تو رخ میداد

اشعار فروغ فرخزاد

اشعار پروین اعتصامی

اشعار پروین اعتصامی

شعر پروین اعتصامی,شعر پروین اعتصامی سنگ قبر,شعر پروین اعتصامی اشک یتیم,نقد شعر اشک یتیم پروین اعتصامی,اشعار پروین اعتصامی اشک یتیم,معنی شعر پروین اعتصامی اشک یتیم,شعر های پروین اعتصامی اشک یتیم,شعر پروین اعتصامی به نام اشک یتیم,شعر اشک یتیم پروین اعتصامی با معنی,شعر کامل اشک یتیم پروین اعتصامی,متن شعر اشک یتیم پروین اعتصامی,اشعار پروین اعتصامی,اشعار پروین اعتصامی اشک یتیم,اشعار پروین اعتصامی کوتاه,اشعار پروین اعتصامی,اشعار پروین اعتصامی سیاسی,اشعار پروین اعتصامی گنجور,شعر پروین اعتصامی سنگ قبر,شعر پروین اعتصامی اشک یتیم,معنی شعر پروین اعتصامی اشک یتیم,شعر های پروین اعتصامی اشک یتیم,شعر پروین اعتصامی به نام اشک یتیم,شعر از پروین اعتصامی کوتاه,شعر های پروین اعتصامی کوتاه,اشعار کوتاه عاشقانه پروین اعتصامی,کوتاه ترین اشعار پروین اعتصامی,اشعار کوتاه زیبا پروین اعتصامی,اشعار کوتاه ناب پروین اعتصامی,شعر پروین اعتصامی گنجور,شعر در مورد بهار از پروین اعتصامی,شعر درباره بهار از پروین اعتصامی,شعر در باره مادر پروین اعتصامی,شعری در مورد مادر از پروین اعتصامی,شعر در مورد مادر از پروین اعتصامی,شعر درباره مادر از پروین اعتصامی,شعری در مورد نوجوانی از پروین اعتصامی,شعری درباره ی نوجوانی از پروین اعتصامی,شعر در مورد نوجوانی از پروین اعتصامی,شعر درباره ی نوجوانی از پروین اعتصامی,شعر درباره ی مادر از پروین اعتصامی,شعری در مورد پروین اعتصامی,شعری در باره پروین اعتصامی,درباره شعر پروین اعتصامی,شعر شهریار در مورد پروین اعتصامی,شعر کوتاه در مورد پروین اعتصامی,شعر درمورد پروین اعتصامی,درباره اشعار پروین اعتصامی,درمورد شعر پروین اعتصامی,شعر درباره ی پروین اعتصامی,شعری درباره ی پروین اعتصامی,شعر پروین اعتصامی درباره ایران,شعر پروین اعتصامی درباره حضرت موسی,شعر پروین اعتصامی درباره مسلمانی,شعری در باره ی پروین اعتصامی,شعر در مورد پروین اعتصامی,شعر پروین اعتصامی در مورد مادر مادر

اشعار پروین اعتصامی

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد پروین اعتصامی برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

اینکه خاک سیهش بالین است

اختر چرخ ادب پروین است

گرچه جز تلخی از ایام ندید

هر چه خواهی سخنش شیرین است

صاحب آن همه گفتار امروز

سائل فاتحه و یاسین است

دوستان به که ز وی یاد کنید

دل بی دوست دلی غمگین است

خاک در دیده بسی جان فرساست

سنگ بر سینه ، بسی سنگین است

هر که باشی و ز هرجا برسی

آخرین منزل هستی این است

آدمی هرچه توانگر باشد

چو بدین نقطه رسد مسکین است

خرم آنکس که در این محنت گاه

خاطری را سبب تسکین است

اشعار صائب تبریزی , شعر صائب تبریزی , شعر صائب تبریزی بهشت , شعر صائب تبریزی در مورد بهشت

شعر پروین اعتصامی

کاهلی در گوشه‌ای افتاد سست

خسته و رنجور، اما تندرست

عنکبوتی دید بر در، گرم کار

گوشه گیر از سرد و گرم روزگار

دوک همت را به کار انداخته

جز ره سعی و عمل نشناخته

پشت در افتاده، اما پیش بین

از برای صید، دائم در کمین

شعر ابوسعید ابوالخیر , اشعار ابوسعید ابوالخیر , شعر عاشقانه از ابوسعید ابوالخیر , کتاب شعر ابوسعید ابوالخیر , زیباترین شعر ابوسعید ابوالخیر

شعر پروین اعتصامی سنگ قبر

رشته‌ها رشتی ز مو باریکتر

زیر و بالا، دورتر، نزدیکتر

پرده می ویخت پیدا و نهان

ریسمان می تافت از آب دهان

درس ها می داد بی نطق و کلام

فکرها می‌پخت با نخ های خام

کاردانان، کار زین سان می کنند

تا که گویی هست، چوگان می زنند

اشعار سعدی , اشعار سعدی شیرازی , شعر سعدی شیرازی عاشقانه , غزلیات سعدی شیرازی

شعر پروین اعتصامی اشک یتیم

گه تبه کردی، گهی آراستی

گه درافتادی، گهی برخاستی

کار آماده ولی افزار نه

دایره صد جا ولی پرگار نه

زاویه بی حد، مثلث بی شمار

این مهندس را که بود آموزگار؟!

کار کرده، صاحب کاری شده

اندر آن معموره معماری شده

شعر ظهر عاشورا , شعر در مورد ظهر عاشورا , شعر در وصف ظهر عاشورا , شعر درباره ظهر عاشورا

نقد شعر اشک یتیم پروین اعتصامی

این چنین سوداگری را سودهاست

وندرین یک تار، تار و پودهاست

پای کوبان در نشیب و در فراز

ساعتی جولا، زمانی بندباز

پست و بی مقدار، اما سربلند

ساده و یک دل، ولی مشکل پسند

اوستاد اندر حساب رسم و خط

طرح و نقشی خالی از سهو و غلط

شعر ضربان قلب , شعر در مورد ضربان قلب , شعر در وصف ضربان قلب , شعر درباره ضربان قلب

اشعار پروین اعتصامی اشک یتیم

گفت کاهل کاین چه کار سرسری ست؟

آسمان، زین کار کردنها بری ست

کوها کارست در این کارگاه

کس نمی‌بیند ترا، ای پر کاه

می تنی تاری که جاروبش کنند؟

می کشی طرحی که معیوبش کنند؟

هیچ گه عاقل نسازد خانه‌ای

که شود از عطسه‌ای ویرانه‌ای

شعر ذوالفقار , شعر در مورد ذوالفقار , شعر در وصف ذوالفقار , شعر درباره ذوالفقار

معنی شعر پروین اعتصامی اشک یتیم

پایه می سازی ولی سست و خراب

نقش نیکو می زنی، اما بر آب

رونقی می جوی گر ارزنده‌ای

دیبه‌ای می باف گر بافنده‌ای

کس ز خلقان تو پیراهن نکرد

وین نخ پوسیده در سوزن نکرد

کس نخواهد دیدنت در پشت در

کس نخواهد خواندنت ز اهل هنر

شعر ذوالجناح , شعر در مورد ذوالجناح , شعر در وصف ذوالجناح , شعر درباره ذوالجناح

شعر های پروین اعتصامی اشک یتیم

بی سر و سامانی از دود و دمی

غرق در طوفانی از آه و نمی

کس نخواهد دادنت پشم و کلاف

کس نخواهد گفت کشمیری بباف

بس زبر دست ست چرخ کینه‌توز

پنبه ی خود را در این آتش مسوز

چون تو نساجی، نخواهد داشت مزد

دزد شد گیتی، تو نیز از وی بدزد

شعر ظاهر و باطن , شعر در مورد ظاهر و باطن , شعر در وصف ظاهر و باطن , شعر درباره ظاهر و باطن

شعر پروین اعتصامی به نام اشک یتیم

خسته کردی زین تنیدن پا و دست

رو بخواب امروز، فردا نیز هست

تا نخوردی پشت پایی از جهان

خویش را زین گوشه گیری وارهان

گفت آگه نیستی ز اسرار من

چند خندی بر در و دیوار من؟!

علم ره بنمودن از حق، پا ز ما

قدرت و یاری از او، یارا ز ما

شعر عاشورا , شعر در مورد عاشورا , شعر در وصف عاشورا , شعر درباره عاشورا

شعر اشک یتیم پروین اعتصامی با معنی

تو به فکر خفتنی در این رباط

فارغی زین کارگاه و زین بساط

در تکاپوییم ما در راه دوست

کارفرما او و کارآگاه اوست

گر چه اندر کنج عزلت ساکنم

شور و غوغایی ست اندر باطنم

دست من بر دستگاه محکمی ست

هر نخ اندر چشم من ابریشمی است

شعر ژاله , شعر در مورد ژاله , شعر در وصف ژاله , شعر درباره ژاله

شعر کامل اشک یتیم پروین اعتصامی

کار ما گر سهل و گر دشوار بود

کارگر می خواست، زیرا کار بود

صنعت ما پرده‌های ما بس است

تار ما هم دیبه و هم اطلس است

ما نمی‌بافیم از بهر فروش

ما نمی گوییم کاین دیبا بپوش

عیب ما زین پرده‌ها پوشیده شد

پرده ی پندار تو پوسیده شد

شعر ضمیر ناخودآگاه , شعر در مورد ضمیر ناخودآگاه , شعر در وصف ضمیر ناخودآگاه , شعر درباره ضمیر ناخودآگاه

متن شعر اشک یتیم پروین اعتصامی

گر، درد این پرده، چرخ پرده در

رخت بر بندم، روم جای دگر

گر سحر ویران کنند این سقف و بام

خانه ی دیگر بسازم وقت شام

گر ز یک کنجم براند روزگار

گوشه ی دیگر نمایم اختیار

ما که عمری پرده‌داری کرده‌ایم

در حوادث، بردباری کرده‌ایم

شعر ژن , شعر در مورد ژن , شعر در وصف ژن , شعر درباره ژن

اشعار پروین اعتصامی

گاه جاروبست و گه گرد و نسیم

کهنه نتوان کرد این عهد قدیم

ما نمی‌ترسیم از تقدیر و بخت

آگهیم از عمق این گرداب سخت

آنکه داد این دوک، ما را رایگان

پنبه خواهد داد بهر ریسمان

هست بازاری دگر، ای خواجه تاش

کاندر آنجا می‌شناسند این قماش

شعر ضحاک , شعر در مورد ضحاک , شعر در وصف ضحاک , شعر درباره ضحاک

اشعار پروین اعتصامی اشک یتیم

صد خریدار و هزاران گنج زر

نیست چون یک دیده ی صاحب نظر

تو ندیدی پرده ی دیوار را

چون ببینی پرده ی اسرار را

خرده می‌گیری همی بر عنکبوت

خود نداری هیچ جز باد بروت

ما تمام از ابتدا بافنده‌ایم

حرفت ما این بود تا زنده‌ایم

شعر ذهن , شعر در مورد ذهن , شعر در وصف ذهن , شعر درباره ذهن

اشعار پروین اعتصامی کوتاه

سعی کردیم آنچه فرصت یافتیم

بافتیم و بافتیم و بافتیم

پیشه‌ام این ست، گر کم یا زیاد

من شدم شاگرد و ایام اوستاد

کار ما اینگونه شد، کار تو چیست؟

بار ما خالی است، دربار تو چیست؟

می نهم دامی، شکاری می زنم

جوله‌ام، هر لحظه تاری می‌تنم

شعر لیله الرغائب , شعر در مورد لیله الرغائب , شعر در وصف لیله الرغائب , شعر درباره لیله الرغائب

اشعار پروین اعتصامی

خانه ی من از غباری چون هباست

آن سرایی که تو می سازی کجاست؟

خانه ی من ریخت از باد هوا

خرمن تو سوخت از برق هوی

من بری گشتم ز آرام و فراغ

تو فکندی باد نخوت در دماغ

ما زدیم این خیمه ی سعی و عمل

تا بدانی قدر وقت بی بدل

شعر کلاه , شعر در مورد کلاه , شعر در وصف کلاه , شعر درباره کلاه

اشعار پروین اعتصامی سیاسی

گر که محکم بود و گر سست این بنا

از برای ماست، نز بهر شما

گر به کار خویش می‌پرداختی

خانه‌ای زین آب و گل می‌ساختی

می گرفتی گر به همت رشته‌ای

داشتی در دست خود سر رشته‌ای

عارفان، از جهل رخ برتافتند

تار و پودی چند در هم بافتند

شعر عید قربان , شعر در مورد عید قربان , شعر در وصف عید قربان , شعر درباره عید قربان

اشعار پروین اعتصامی گنجور

دوختند این ریسمان ها را به هم

از دراز و کوته و بسیار و کم

رنگرز شو، تا که در خم هست رنگ

برق شد فرصت، نمی داند درنگ

گر بنایی هست باید برفراشت

ای بسا امروز کان فردا نداشت

نقد امروز ار ز کف بیرون کنیم

گر که فردایی نباشد، چون کنیم؟

عنکبوت، ای دوست، جولای خداست

چرخه‌اش می گردد، اما بی صداست

شعر طبیب , شعر در مورد طبیب , شعر در وصف طبیب , شعر درباره طبیب

شعر پروین اعتصامی سنگ قبر

پدر آن تیشه که برخاک  تو زد دست اجل

تیشه ای بـود که شـد  باعـث ویرانـی مـن

یوسـفـت نـام  نهادند و بـه  گـرگت  دادنــد

مرگ گرگ توشد، ای یوسف کنعانی مـن

شعر فوت پدر , شعر در مورد فوت پدر , شعر در وصف فوت پدر , شعر درباره فوت پدر

شعر پروین اعتصامی اشک یتیم

مـه گردون ادب بـودی و در خـاک شــدی

خـاک زندان توگشـت، ای مه زنـدانی مـن

 از نـدانسـتن مـن، دزد قـضـا آگـه بــود

چـو تـو را برد، بخـنـدیـد به نادانـی مـن

شعر لاله , شعر در مورد لاله , شعر در وصف لاله , شعر درباره لاله

معنی شعر پروین اعتصامی اشک یتیم

آنـکه در زیر زمین، داد سر و سامانـت

کاش میخورد غم بی سر و سامانی مـن

 به سر خاک تو رفتم، خط پاکش خواندم

آه از این خـط که نوشتند به پیشـانی مـن

شعر نوزاد , شعر در مورد نوزاد , شعر در وصف نوزاد , شعر درباره نوزاد

شعر های پروین اعتصامی اشک یتیم

رفـتی و روز مـرا تیره تـر از شـب کردی

بـی تــو در ظـلمتم ای دیــدۀ نــورانی مــن

 بی تو اشک و غم حسرت، همه مهمان منند

قـدمی رنجه کـن از مـهر، به مهمـانی مـن

شعر گل آفتابگردان , شعر در مورد گل آفتابگردان , شعر در وصف گل آفتابگردان , شعر درباره گل آفتابگردان

شعر پروین اعتصامی به نام اشک یتیم

صــفحه  رو  ز انـظار،  نـهان  مـیدارم

تـا نـخوانند در این صـفحه، پریشانی مـن

 دَهر بسیار چو من سر به گریبـان دیده است

چـه تـفاوت  کـندش سـر به  گـریبانی  مـن؟

شعر گل نیلوفر , شعر در مورد گل نیلوفر , شعر در وصف گل نیلوفر , شعر درباره گل نیلوفر

شعر از پروین اعتصامی کوتاه

عضو جمعیت حق گشتـی و دیگر نخوری

غـم تـنهــایی و مهجـوری و حـیرانـی مـن

 گـل و ریـحـان کــدامین چـمنت بــنمودنـد؟

کـه شکستی قـفـس، ای مرغ گلستـانی مـن

شعر ضربه خوردن , شعر در مورد ضربه خوردن , شعر در وصف ضربه خوردن , شعر درباره ضربه خوردن

شعر های پروین اعتصامی کوتاه

مــن کـه قــدر گـهر پــاک تــو مـیدانستم

ز چـه مـفقود شـدی، ای گـُهر کــانی مـن

 مـن کـه آب تـو ز سـر چـشـمه دل مـیـدادم

آب و رنگت چه شد، ای لاله نعمانی مـن؟

شعر شادی , شعر در مورد شادی , شعر در وصف شادی , شعر درباره شادی

اشعار کوتاه عاشقانه پروین اعتصامی

من یکی مرغ غزل خوان تو بودم، چه فِتـاد

که دگـر گـوش نـدادی  به  نواخـوانی مـن؟

 گـنج خود خـواندیم و رفـتی و بگذاشــتیم

ای عـجب بعد تـو با کیست نگهبـانی مـن؟

شعر شب بیداری , شعر در مورد شب بیداری , شعر در وصف شب بیداری , شعر درباره شب بیداری

کوتاه ترین اشعار پروین اعتصامی

براهی در، سلیمان دید موری

که با پای ملخ میکرد زوری

بزحمت، خویش را هر سو کشیدی

وزان بار گران، هر دم خمیدی

شعر طاووس , شعر در مورد طاووس , شعر در وصف طاووس , شعر درباره طاووس

اشعار کوتاه زیبا پروین اعتصامی

ز هر گردی، برون افتادی از راه

ز هر بادی، پریدی چون پر کاه

چنان در کار خود، یکرنگ و یکدل

که کارآگاه، اندر کار مشکل

شعر طمع , شعر در مورد طمع , شعر در وصف طمع , شعر درباره طمع

اشعار کوتاه ناب پروین اعتصامی

چنان بگرفته راه سعی در پیش

که فارغ گشته از هر کس، جز از خویش

نه‌اش پروای از پای اوفتادن

نه‌اش سودای کار از دست دادن

شعر ظاهر بینی , شعر در مورد ظاهر بینی , شعر در وصف ظاهر بینی , شعر درباره ظاهر بینی

شعر پروین اعتصامی گنجور

بتندی گفت کای مسکین نادان

چرائی فارغ از ملک سلیمان

مرا در بارگاه عدل، خوانهاست

بهر خوان سعادت، میهمانهاست

شعر عاشق , شعر در مورد عاشق , شعر در وصف عاشق , شعر درباره عاشق

شعر در مورد بهار از پروین اعتصامی

بیا زین ره، بقصر پادشاهی

بخور در سفرهٔ ما، هر چه خواهی

به خار جهل، پای خویش مخراش

براه نیکبختان، آشنا باش

شعر عکس , شعر در مورد عکس , شعر در وصف عکس , شعر درباره عکس

شعر درباره بهار از پروین اعتصامی

ز ما، هم عشرت آموز و هم آرام

چو ما، هم صبح خوشدل باش و هم شام

چرا باید چنین خونابه خوردن

تمام عمر خود را بار بردن

شعر عزیز از دست رفته , شعر در مورد عزیز از دست رفته , شعر در وصف عزیز از دست رفته , شعر درباره عزیز از دست رفته

شعر در باره مادر پروین اعتصامی

رهست اینجا و مردم رهگذارند

مبادا بر سرت پائی گذارند

مکش بیهوده این بار گران را

میازار از برای جسم، جان را

اشعار خیام , شعری در وصف خیام , شعری از خیام در وصف خدا , شعر خیام در وصف پدر

شعری در مورد مادر از پروین اعتصامی

بگفت از سور، کمتر گوی با مور

که موران را، قناعت خوشتر از سور

چو اندر لانهٔ خود پادشاهند

نوال پادشاهان را نخواهند

شهریار , شعار شهریار شعر شهریار,شعر شهریار ترکی , شعر شهریار حیدر بابا , شعر شهریار عاشقانه

شعر در مورد مادر از پروین اعتصامی

برو جائیکه جای چاره‌سازیست

که ما را از سلیمان، بی نیازیست

نیفتد با کسی ما را سر و کار

که خود، هم توشه داریم و هم انبار

بابا طاهر , اشعار بابا طاهر , شعر بابا طاهر , دوبیتی های بابا طاهر , اشعار عاشقانه بابا طاهر

شعر درباره مادر از پروین اعتصامی

بجای گرم خود، هستیم ایمن

ز سرمای دی و تاراج بهمن

چو ما، خود خادم خویشیم و مخدوم

بحکم کس نمیگردیم محکوم

شعر شب قدر , شعر در مورد شب قدر , شعر در وصف شب قدر , شعر درباره شب قدر

شعری در مورد نوجوانی از پروین اعتصامی

مرا امید راحتهاست زین رنج

من این پای ملخ ندهم بصد گنج

مرا یک دانهٔ پوسیده خوشتر

ز دیهیم و خراج هفت کشور

شعر شکوفه های بهاری , شعر در مورد شکوفه های بهاری , شعر در وصف شکوفه های بهاری , شعر درباره شکوفه های بهاری

شعری درباره ی نوجوانی از پروین اعتصامی

گرت همواره باید کامکاری

ز مور آموز رسم بردباری

مرو راهی که پایت را ببندند

مکن کاری که هشیاران بخندند

شعر بوسه , شعر در مورد بوسه , شعر در وصف بوسه , شعر درباره بوسه

شعر در مورد نوجوانی از پروین اعتصامی

گه تدبیر، عاقل باش و بینا

راه امروز را مسپار فردا

بکوش اندر بهار زندگانی

که شد پیرایهٔ پیری، جوانی

شعر بی معرفتی دوستان , شعر در مورد بی معرفتی دوستان , شعر در وصف بی معرفتی دوستان , شعر درباره بی معرفتی دوستان

شعر درباره ی نوجوانی از پروین اعتصامی

حساب خود، نه کم گیر و نه افزون

منه پای از گلیم خویش بیرون

اگر زین شهد، کوته‌داری انگشت

نکوبد هیچ دستی بر سرت مشت

شعر ابر , شعر در مورد ابر , شعر در وصف ابر , شعر درباره ابر

شعر درباره ی مادر از پروین اعتصامی

چه در کار و چه در کار آزمودن

نباید جز بخود، محتاج بودن

هر آن موری که زیر پای زوریست

سلیمانیست، کاندر شکل موریست

شعر پسر , شعر در مورد پسر , شعر در وصف پسر , شعر درباره پسر

شعری در مورد پروین اعتصامی

بلبلی از جلوه ی گل بی قرار

گشت طربناک بفصل بهار

در چمن آمد غزلی نغز خواند

رقص کنان بال و پری برفشاند

شعر امام محمد تقی و امام جواد , شعر در مورد امام محمد تقی و امام جواد , شعر در وصف امام محمد تقی و امام جواد , شعر درباره امام محمد تقی و امام جواد

شعری در باره پروین اعتصامی

بیخود از این سوی بدانسو پرید

تا که بشاخ گل سرخ آرمید

پهلوی جانان چو بیفکند رخت

مورچه‌ای دید بپای درخت

شعر امام علی نقی و امام هادی , شعر در مورد امام علی نقی و امام هادی , شعر در وصف امام علی نقی و امام هادی , شعر درباره امام علی نقی و امام هادی

درباره شعر پروین اعتصامی

با همه هیچی، همه تدبیر و کار

با همه خردی، قدمش استوار

ز انده ایام نگردد زبون

رایت سعیش نشود واژگون

شعر ماه اسفند , شعر در مورد ماه اسفند , شعر در وصف ماه اسفند , شعر درباره ماه اسفند

شعر شهریار در مورد پروین اعتصامی

قصه نراند ز بتان چمن

پا ننهد جز بره خویشتن

مرغک دلداده بعجب و غرور

کرد یکی لحظه تماشای مور

شعر پیامبر و حضرت محمد , شعر در مورد پیامبر و حضرت محمد , شعر در وصف پیامبر و حضرت محمد , شعر درباره پیامبر و حضرت محمد

شعر کوتاه در مورد پروین اعتصامی

خنده کنان گفت که ای بیخبر

مور ندیدم چو تو کوته نظر

روز نشاط است، گه کار نیست

وقت غم و توشهٔ انبار نیست

شعر ماه مرداد , شعر در مورد ماه مرداد , شعر در وصف ماه مرداد , شعر درباره ماه مرداد

شعر درمورد پروین اعتصامی

همرهی طالع فیروزبین

دولت جان پرور نوروز بین

هان مکش این زحمت و مشکن کمر

هین بنشین، می‌شنو و می‌نگر

شعر ماه بهمن , شعر در مورد ماه بهمن , شعر در وصف ماه بهمن , شعر درباره ماه بهمن

درباره اشعار پروین اعتصامی

نغمهٔ مرغان سحرخیز را

معجزهٔ ابر گهرریز را

مور بدو گفت بدینسان جواب

غافلی، ای عاشق بیصبر و تاب

شعر ثانیه ها , شعر در مورد ثانیه ها , شعر در وصف ثانیه ها , شعر درباره ثانیه ها

درمورد شعر پروین اعتصامی

ای خوش از تن کوچ کردن، خانه در جان داشتن

روی مانند پری از خلق پنهان داشتن

شعر ثواب , شعر در مورد ثواب , شعر در وصف ثواب , شعر درباره ثواب

شعر درباره ی پروین اعتصامی

همچو عیسی بی پر و بی بال بر گردون شدن

همچو ابراهیم در آتش گلستان داشتن

شعر ثمر , شعر در مورد ثمر , شعر در وصف ثمر , شعر درباره ثمر

شعری درباره ی پروین اعتصامی

کشتی صبر اندرین دریا افکندن چو نوح

دیده و دل فارغ از آشوب طوفان داشتن

شعر تجربه , شعر در مورد تجربه , شعر در وصف تجربه , شعر درباره تجربه

شعر پروین اعتصامی درباره ایران

در هجوم ترکتازان و کمانداران عشق

سینه‌ای آماده بهر تیرباران داشتن

شعر صورت و سیرت زیبا , شعر در مورد صورت و سیرت زیبا , شعر در وصف صورت و سیرت زیبا , شعر درباره صورت و سیرت زیبا

شعر پروین اعتصامی درباره حضرت موسی

روشنی دادن دل تاریک را با نور علم

در دل شب، پرتو خورشید رخشان داشتن

شعر حضرت معصومه , شعر در مورد حضرت معصومه , شعر در وصف حضرت معصومه , شعر درباره حضرت معصومه

شعر پروین اعتصامی درباره مسلمانی

همچو پاکان، گنج در کنج قناعت یافتن

مور قانع بودن و ملک سلیمان داشتن

شعر ثنا , شعر در مورد ثنا , شعر در وصف ثنا , شعر درباره ثنا

شعری در باره ی پروین اعتصامی

ای خوش اندر گنج دل زر معانی داشتن

نیست گشتن، لیک عمر جاودانی داشتن

عقل را دیباچهٔ اوراق هستی ساختن

علم را سرمایهٔ بازارگانی داشتن

شعر مهاجرت , شعر در مورد مهاجرت , شعر در وصف مهاجرت , شعر درباره مهاجرت

شعر در مورد پروین اعتصامی

کشتن اندر باغ جان هر لحظه‌ای رنگین گلی

وندران فرخنده گلشن باغبانی داشتن

دل برای مهربانی پروراندن لاجرم

جان بتن تنها برای جانفشانی داشتن

شعر ثارالله , شعر در مورد ثارالله , شعر در وصف ثارالله , شعر درباره ثارالله

شعر پروین اعتصامی در مورد مادر مادر

ناتوانی را به لطفی خاطر آوردن بدست

یاد عجز روزگار ناتوانی داشتن

در مدائن میهمان جغد گشتن یکشبی

پرسشی از دولت نوشیروانی داشتن

صید بی پر بودن و از روزن بام قفس

گفتگو با طائران بوستانی داشتن

شعر طلاق , شعر در مورد طلاق , شعر در وصف طلاق , شعر درباره طلاق

شعر از پروین اعتصامی کوتاه

ای خوشا خاطر ز نور علم مشحون داشتن

تیرگیها را ازین اقلیم بیرون داشتن

همچو موسی بودن از نور تجلی تابناک

گفتگوها با خدا در کوه و هامون داشتن

شعر پل , شعر در مورد پل , شعر در وصف پل , شعر درباره پل

شعر های پروین اعتصامی کوتاه

پاک کردن خویش را ز آلودگیهای زمین

خانه چون خورشید در اقطار گردون داشتن

عقل را بازارگان کردن ببازار وجود

نفس را بردن برین بازار و مغبون داشتن

شعر رفیق , شعر در مورد رفیق , شعر در وصف رفیق , شعر درباره رفیق

اشعار کوتاه عاشقانه پروین اعتصامی

بی حضور کیمیا، از هر مسی زر ساختن

بی وجود گوهر و زر، گنج قارون داشتن

گشتن اندر کان معنی گوهری عالمفروز

هر زمانی پرتو و تابی دگرگون داشتن

شعر عید , شعر در مورد عید , شعر در وصف عید , شعر درباره عید

کوتاه ترین اشعار پروین اعتصامی

عقل و علم و هوش را بایکدیگر آمیختن

جان و دل را زنده زین جانبخش معجون داشتن

چون نهالی تازه، در پاداش رنج باغبان

شاخه‌های خرد خویش از بار، وارون داشتن

هر کجا دیوست، آنجا نور یزدانی شدن

هر کجا مار است، آنجا حکم افسون داشتن

شعر رنگ ها , شعر در مورد رنگ ها , شعر در وصف رنگ ها , شعر درباره رنگ ها

اشعار کوتاه زیبا پروین اعتصامی

بلبل آهسته به گل گفت شبی

که مرا از تو تمنائی هست

من به پیوند تو یک رای شدم

گر ترا نیز چنین رائی هست

شعر رقصیدن , شعر در مورد رقصیدن , شعر در وصف رقصیدن , شعر درباره رقصیدن

اشعار کوتاه ناب پروین اعتصامی

گفت فردا به گلستان باز آی

تا ببینی چه تماشائی هست

گر که منظور تو زیبائی ماست

هر طرف چهرهٔ زیبائی هست

شعر رفتن , شعر در مورد رفتن , شعر در وصف رفتن , شعر درباره رفتن

شعر پروین اعتصامی گنجور

پا بهرجا که نهی برگ گلی است

همه جا شاهد رعنائی هست

باغبانان همگی بیدارند

چمن و جوی مصفائی هست

شعر ترس , شعر در مورد ترس , شعر در وصف ترس , شعر درباره ترس

شعر در مورد بهار از پروین اعتصامی

قدح از لاله بگیرد نرگس

همه جا ساغر و صهبائی هست

نه ز مرغان چمن گمشده‌ایست

نه ز زاغ و زغن آوائی هست

شعر پرواز , شعر در مورد پرواز , شعر در وصف پرواز , شعر درباره پرواز

شعر درباره بهار از پروین اعتصامی

نه ز گلچین حوادث خبری است

نه به گلشن اثر پائی هست

هیچکس را سر بدخوئی نیست

همه را میل مدارائی هست

شعر قاصدک , شعر در مورد قاصدک , شعر در وصف قاصدک , شعر درباره قاصدک

شعر در باره مادر پروین اعتصامی

گفت رازی که نهان است ببین

اگرت دیده ی بینائی هست

هم از امروز سخن باید گفت

که خبر داشت که فردائی هست

شعر فوت مادر , شعر در مورد فوت مادر , شعر در وصف فوت مادر , شعر درباره فوت مادر

شعری در مورد مادر از پروین اعتصامی

عدسی وقت پختن، از ماشی

روی پیچید و گفت این چه کسی است

 ماش خندید و گفت غره مشو

زانکه چون من فزون و چون تو بسی است

شعر وفای به عهد , شعر در مورد وفای به عهد , شعر در وصف وفای به عهد , شعر درباره وفای به عهد

شعر در مورد مادر از پروین اعتصامی

هر چه را میپزند، خواهد پخت

چه تفاوت که ماش یا عدسی است

 جز تو در دیگ، هر چه ریخته‌اند

تو گمان میکنی که خار و خسی است …

اشعار پروین اعتصامی

اشعار سلمان ساوجی

اشعار سلمان ساوجی

اشعار سلمان ساوجی,اشعار سلمان ساوجی,شعر سلمان ساوجی,دیوان اشعار سلمان ساوجی,شعر سلمان ساوجی درباره بهار,بهترین اشعار سلمان ساوجی,اشعار نوروزی سلمان ساوجی,گزیده اشعار سلمان ساوجی,اشعار معروف سلمان ساوجی,یکی از اشعار سلمان ساوجی,دیوان اشعار سلمان ساوجی,شعر های سلمان ساوجی,شعر چشم سلمان ساوجی,شعر عاشقانه سلمان ساوجی,سبک شعری سلمان ساوجی,شعر زیبا از سلمان ساوجی,معروف ترین شعر سلمان ساوجی,یک شعر از سلمان ساوجی,چند شعر از سلمان ساوجی,یکی از شعر های سلمان ساوجی,شعر سلمان ساوجی,شعر سلمان ساوجی درباره بهار,شعر های سلمان ساوجی,شعر چشم سلمان ساوجی,شعر عاشقانه سلمان ساوجی,سبک شعری سلمان ساوجی,شعر زیبا از سلمان ساوجی,معروف ترین شعر سلمان ساوجی,یک شعر از سلمان ساوجی,چند شعر از سلمان ساوجی,یکی از شعر های سلمان ساوجی,شعری زیبا از سلمان ساوجی

اشعار سلمان ساوجی

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد سلمان ساوجی برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

ای جان نازنین من ، ای آرزوی دل

میل من است سوی تو ، میل تو سوی دل

اشعار صائب تبریزی , شعر صائب تبریزی , شعر صائب تبریزی بهشت , شعر صائب تبریزی در مورد بهشت

اشعار سلمان ساوجی

ما را به جز خیالت ، فکری دگر نباشد

در هیچ سر خیالی ، زین خوبتر نباشد

شعر ابوسعید ابوالخیر , اشعار ابوسعید ابوالخیر , شعر عاشقانه از ابوسعید ابوالخیر , کتاب شعر ابوسعید ابوالخیر , زیباترین شعر ابوسعید ابوالخیر

شعر سلمان ساوجی

بی‌وفا می‌خواندم ، آن بی‌وفا پیداست کیست

من به مهرش می‌دهم جان ، بی‌وفا پیداست کیست

اشعار سعدی , اشعار سعدی شیرازی , شعر سعدی شیرازی عاشقانه , غزلیات سعدی شیرازی

دیوان اشعار سلمان ساوجی

این چه داغی است که از عشق تو بر جان من است

وین چه دردی است که سرمایه درمان من است

شعر ظهر عاشورا , شعر در مورد ظهر عاشورا , شعر در وصف ظهر عاشورا , شعر درباره ظهر عاشورا

شعر سلمان ساوجی درباره بهار

امشب من و تو هر دو مستیم زمی ، اما

تو مست می حسنی ، من مست می سودا

شعر ضربان قلب , شعر در مورد ضربان قلب , شعر در وصف ضربان قلب , شعر درباره ضربان قلب

بهترین اشعار سلمان ساوجی

محتسب گوید که بشکن ، ساغر و پیمانه را

غالباً دیوانه می داند ، من فرزانه را

شعر ذوالفقار , شعر در مورد ذوالفقار , شعر در وصف ذوالفقار , شعر درباره ذوالفقار

اشعار نوروزی سلمان ساوجی

بر آرزوی روی تو دل جان همی دهد

وا حسرتا ، اگر ندهی آرزوی دل

شعر ذوالجناح , شعر در مورد ذوالجناح , شعر در وصف ذوالجناح , شعر درباره ذوالجناح

گزیده اشعار سلمان ساوجی

کی شبروان کویت آرند ره به سویت

عکسی ز شمع رویت ، تا راهبر نباشد

شعر ظاهر و باطن , شعر در مورد ظاهر و باطن , شعر در وصف ظاهر و باطن , شعر درباره ظاهر و باطن

اشعار معروف سلمان ساوجی

باز بی مهر و وفا ، می‌خواندم اما به گل

مهر نتوان کرد پنهان ، بی‌وفا پیداست کیست

شعر عاشورا , شعر در مورد عاشورا , شعر در وصف عاشورا , شعر درباره عاشورا

یکی از اشعار سلمان ساوجی

سلمان اگر ز اهل دلی ، نام دل مبر

جان دادن است کار تو بی‌گفتگوی دل

شعر ژاله , شعر در مورد ژاله , شعر در وصف ژاله , شعر درباره ژاله

دیوان اشعار سلمان ساوجی

چشمت به غمزه هر دم ، خون هزار عاشق

ریزد چنانکه قطعاً کس را خبر نباشد

شعر ضمیر ناخودآگاه , شعر در مورد ضمیر ناخودآگاه , شعر در وصف ضمیر ناخودآگاه , شعر درباره ضمیر ناخودآگاه

شعر های سلمان ساوجی

یار گیرم بی‌وفا می‌گیردم ، چون صبحدم

بر تو چون خورشید تابان ، بی‌وفا پیداست کیست

شعر ژن , شعر در مورد ژن , شعر در وصف ژن , شعر درباره ژن

شعر چشم سلمان ساوجی

جز نقش تو در نظر نیامد مارا

جز کوی تو رهگذر نیامد ما را

خواب ار چه خوش آید همه را در عهدش

حقا که به چشم در نیامد ما را

شعر ضحاک , شعر در مورد ضحاک , شعر در وصف ضحاک , شعر درباره ضحاک

شعر عاشقانه سلمان ساوجی

با باد، دلم گفت که بادا بادا

با یار بگو و هر چه بادا بادا

کآن کس که مرا ز صحبتت کرد جدا

شب با غم و رنج روز بادا بادا

شعر ذهن , شعر در مورد ذهن , شعر در وصف ذهن , شعر درباره ذهن

سبک شعری سلمان ساوجی

ای آنکه تو طالب خدایی به خود آ

از خود بطلب کز تو جدا نیست خدا

اول به خود آ چون به خود آیی به خدا

کاقرار نمایی به خدایی به خدا

شعر لیله الرغائب , شعر در مورد لیله الرغائب , شعر در وصف لیله الرغائب , شعر درباره لیله الرغائب

شعر زیبا از سلمان ساوجی

آمد سحری ندا ز میخانه ما

کای رند خراباتی دیوانه ما

برخیز که پر کنیم پیمانه ز می

زآن پیش که پر کنند پیمانه ما

شعر کلاه , شعر در مورد کلاه , شعر در وصف کلاه , شعر درباره کلاه

معروف ترین شعر سلمان ساوجی

گفتم تو گربه‌ای نه شتر گفت چاره نیست

در حیز زمانه شتر گربه‌ها بسی است

شعر عید قربان , شعر در مورد عید قربان , شعر در وصف عید قربان , شعر درباره عید قربان

یک شعر از سلمان ساوجی

ما با خیال رویت، منزل در آب و دیده

کردیم تا کسی را، بر ما گذر نباشد

شعر طبیب , شعر در مورد طبیب , شعر در وصف طبیب , شعر درباره طبیب

چند شعر از سلمان ساوجی

در خلوتی که عاشق، بیند جمال جانان

باید که در میانه، غیر از نظر نباشد

شعر فوت پدر , شعر در مورد فوت پدر , شعر در وصف فوت پدر , شعر درباره فوت پدر

یکی از شعر های سلمان ساوجی

خواهیم که بر دیده ی ما بگذرد آن سرو

تا خلق بدانند که او بر طرف ماست

شعر لاله , شعر در مورد لاله , شعر در وصف لاله , شعر درباره لاله

شعر سلمان ساوجی

بنشست غمت در دل من تنگ و ندانم

با ماش چنین تنگ نشینی ز کجا خاست؟

شعر نوزاد , شعر در مورد نوزاد , شعر در وصف نوزاد , شعر درباره نوزاد

شعر سلمان ساوجی درباره بهار

مجموع درونی که پریشان تو باشد

آزاد اسیری که به زندان تو باشد

شعر گل آفتابگردان , شعر در مورد گل آفتابگردان , شعر در وصف گل آفتابگردان , شعر درباره گل آفتابگردان

شعر های سلمان ساوجی

زلف و رخسار تو را شام و سحر چون خواند؟

هر که یک حرف سیاهی ز سپیدی داند

شعر گل نیلوفر , شعر در مورد گل نیلوفر , شعر در وصف گل نیلوفر , شعر درباره گل نیلوفر

شعر چشم سلمان ساوجی

بسیار مشو غره بدین حسن دلاویز

کین حسن دلاویز تو را، حسن من آراست

شعر ضربه خوردن , شعر در مورد ضربه خوردن , شعر در وصف ضربه خوردن , شعر درباره ضربه خوردن

شعر عاشقانه سلمان ساوجی

من همدم بادم گه و بیگاه که با باد

باشد که نسیمی ز گلستان تو باشد

شعر شادی , شعر در مورد شادی , شعر در وصف شادی , شعر درباره شادی

سبک شعری سلمان ساوجی

اشک من آنچه ز زار دل من می‌گوید

راست می‌گوید و از دیده سخن می‌راند

شعر شب بیداری , شعر در مورد شب بیداری , شعر در وصف شب بیداری , شعر درباره شب بیداری

شعر زیبا از سلمان ساوجی

خسته‌ام ای یارو ندارم، طبیب

هیچ طبیبی نبودچون حبیب 

شعر طاووس , شعر در مورد طاووس , شعر در وصف طاووس , شعر درباره طاووس

معروف ترین شعر سلمان ساوجی

آمد سحری ندا ز میخانه ما

کای رند خراباتی دیوانه ما

برخیز که پر کنیم پیمانه ز می

زآن پیش که پر کنند پیمانه ما 

شعر طمع , شعر در مورد طمع , شعر در وصف طمع , شعر درباره طمع

یک شعر از سلمان ساوجی

از عهد و وفا هیچ خبر نیست تو را

جز وعده و دم هیچ دگر نیست تو را

سازند کمر به دست عشاق به ناز

چون است کز این دست کمر نیست تو را 

شعر ظاهر بینی , شعر در مورد ظاهر بینی , شعر در وصف ظاهر بینی , شعر درباره ظاهر بینی

چند شعر از سلمان ساوجی

با طبع لطیف از در لطف در آ

با نفش غلیظ ز ره جور میا

در هیزم و گل تاملی کن که جهان

آن را به تبر شکافت و این را به صبا 

شعر عاشق , شعر در مورد عاشق , شعر در وصف عاشق , شعر درباره عاشق

یکی از شعر های سلمان ساوجی

گفتم که مگر به اتفاق اصحاب

در موسم گل ترک کنم باده ناب

بلبل ز چمن نعره زنان داد جواب

کای بیخبران برگ گل و ترک شراب؟

شعر عکس , شعر در مورد عکس , شعر در وصف عکس , شعر درباره عکس

شعری زیبا از سلمان ساوجی

درد آمد و گرد من ز هر سو بنشست

گه بر سرو چشم و گاه بر رو بنشست

چون دولت کار او به پایان برسید

آمد به ادب به هر دو زانو بنشست 

شعر عزیز از دست رفته , شعر در مورد عزیز از دست رفته , شعر در وصف عزیز از دست رفته , شعر درباره عزیز از دست رفته

اشعار سلمان ساوجی

اشکم ز رخ تو لاله رنگ آمده است

پای دلم از دلت به سنگ آمده است

آمد دل و در کنج دهانت بنشست

مسکین چه کند ز غم به تنگ آمده است 

اشعار خیام , شعری در وصف خیام , شعری از خیام در وصف خدا , شعر خیام در وصف پدر

شعر سلمان ساوجی

دیدیم که این دایره بی سر و بن

انگیخت بسی جور نو از دور کهن

گر بالش چرخ زیر دست تو شود

زنهار به هیچ رو بر او تکیه مکن 

شهریار , شعار شهریار شعر شهریار,شعر شهریار ترکی , شعر شهریار حیدر بابا , شعر شهریار عاشقانه

دیوان اشعار سلمان ساوجی

تا با شدم این جان گرامی در تن،

خواهم به غم عشق تو جان پروردن

چون زلف تو تا سرم بود بر گردن

شور تو ز سر بدر نخواهم کردن 

بابا طاهر , اشعار بابا طاهر , شعر بابا طاهر , دوبیتی های بابا طاهر , اشعار عاشقانه بابا طاهر

شعر سلمان ساوجی درباره بهار

بیماری شمع بین و آن مردن او

تب دارد و می‌رود عرق از تن او

بر شمع دلم سوخت که در بیماری

کس بر سر او نیست به جز دشمن او 

شعر شب قدر , شعر در مورد شب قدر , شعر در وصف شب قدر , شعر درباره شب قدر

بهترین اشعار سلمان ساوجی

یاقوت لبا، لعل بدخشانی کو؟

و آن راحت روح و راح ریحانی کو؟

گویند حرام در مسلمانی شد

تو می‌خور و غم مخور مسلمانی کو؟

شعر شکوفه های بهاری , شعر در مورد شکوفه های بهاری , شعر در وصف شکوفه های بهاری , شعر درباره شکوفه های بهاری

اشعار نوروزی سلمان ساوجی

این ابر نگر خیمه بر افلاک زده

صد نعره شوق از دل غمناک زده

از دست زلیخای هوا یوسف گل

بر پیرهن حریر صد چاک زده 

شعر بوسه , شعر در مورد بوسه , شعر در وصف بوسه , شعر درباره بوسه

گزیده اشعار سلمان ساوجی

ای سایه سنبلت سمن پرورده،

یاقوت تو را در عدن پرورده،

همچون لب خود مدام جان می‌پرور

ز آن راح که روحی است بدن پرورده 

شعر بی معرفتی دوستان , شعر در مورد بی معرفتی دوستان , شعر در وصف بی معرفتی دوستان , شعر درباره بی معرفتی دوستان

اشعار معروف سلمان ساوجی

شوخی است عظیم نرگس بیمارت

خوش می‌گردد چو باز می‌گردانی 

شعر ابر , شعر در مورد ابر , شعر در وصف ابر , شعر درباره ابر

یکی از اشعار سلمان ساوجی

در معده خالی ندهد مل ذوقی

بی ساغر می‌ندارد از گل ذوقی

شعر پسر , شعر در مورد پسر , شعر در وصف پسر , شعر درباره پسر

دیوان اشعار سلمان ساوجی

دیروز به توبه‌ای شکستم ساغر

امروز به ساغری شکستم توبه 

شعر امام محمد تقی و امام جواد , شعر در مورد امام محمد تقی و امام جواد , شعر در وصف امام محمد تقی و امام جواد , شعر درباره امام محمد تقی و امام جواد

شعر های سلمان ساوجی

چشم سیهت که شوخ می‌خوانندش

شوخ می‌رود چو باز می‌گردانی 

شعر امام علی نقی و امام هادی , شعر در مورد امام علی نقی و امام هادی , شعر در وصف امام علی نقی و امام هادی , شعر درباره امام علی نقی و امام هادی

شعر چشم سلمان ساوجی

در رشته دندان تو ای غیرت مه

دردی اگر از دود دلی گشت سیه

از جوهر حسن تو نشد هیچ تبه

آراسته شد رشته درت به شبه 

شعر ماه اسفند , شعر در مورد ماه اسفند , شعر در وصف ماه اسفند , شعر درباره ماه اسفند

شعر عاشقانه سلمان ساوجی

دیدم صنمی خراب و مست افتاده

در دست مغان دلربا افتاده

از می چو صراحی شده افغان خیزان

وانگه چو قدح دست به دست افتاده 

شعر پیامبر و حضرت محمد , شعر در مورد پیامبر و حضرت محمد , شعر در وصف پیامبر و حضرت محمد , شعر درباره پیامبر و حضرت محمد

شعر زیبا از سلمان ساوجی

گر زانکه بدین شاهدی و شیرینی

در خود نگری، بروز من بنشینی

شعر ماه مرداد , شعر در مورد ماه مرداد , شعر در وصف ماه مرداد , شعر درباره ماه مرداد

معروف ترین شعر سلمان ساوجی

ای دوست کجائی و کجائی که نئی؟

آخر تو کرائی و کرائی که نئی؟

شعر ماه بهمن , شعر در مورد ماه بهمن , شعر در وصف ماه بهمن , شعر درباره ماه بهمن

یک شعر از سلمان ساوجی

ای سکه‌ای از خاک درت بر هر وجه

ار سیم رخ تو نیست نازک‌تر وجه

از هر چه نسیم سحری می‌آورد

جز خاک درت نمی‌نشیند در وجه 

شعر ثانیه ها , شعر در مورد ثانیه ها , شعر در وصف ثانیه ها , شعر درباره ثانیه ها

چند شعر از سلمان ساوجی

چون حال دل من ز غمت گشت تباه

آویخت در آن زلف دل آشوب سیاه

ز آنسان که در آتش سقر اهل گناه

آرند به مار و کژدم از عجز پناه 

شعر ثواب , شعر در مورد ثواب , شعر در وصف ثواب , شعر درباره ثواب

یکی از شعر های سلمان ساوجی

بی برگ و نوای عیش حاصل نشود

از برگ گل و نوای بلبل ذوقی 

شعر ثمر , شعر در مورد ثمر , شعر در وصف ثمر , شعر درباره ثمر

شعر سلمان ساوجی

ای بس که شکست و باز بستم توبه

فریاد همی کند ز دستم توبه

شعر تجربه , شعر در مورد تجربه , شعر در وصف تجربه , شعر درباره تجربه

شعر سلمان ساوجی درباره بهار

بیگانگی تو با من افتاد ار نه

تو یار کدام آشنایی که نئی؟

شعر صورت و سیرت زیبا , شعر در مورد صورت و سیرت زیبا , شعر در وصف صورت و سیرت زیبا , شعر درباره صورت و سیرت زیبا

شعر های سلمان ساوجی

چون چشم سیه بناز می‌گردانی

بر من غم دل دراز می‌گردانی

شعر حضرت معصومه , شعر در مورد حضرت معصومه , شعر در وصف حضرت معصومه , شعر درباره حضرت معصومه

شعر چشم سلمان ساوجی

دی دیده به دل گفت که چرا پر خونی؟

ز آن سلسله زلف چرا مجنونی؟

من دیده‌ام از برای او پر خونم

آخر تو ندیده‌ای، چرا پر خونی؟

شعر ثنا , شعر در مورد ثنا , شعر در وصف ثنا , شعر درباره ثنا

شعر عاشقانه سلمان ساوجی

ای غنچه عروس باغ در پرده تست

این باد صبا این همه آورده تست 

شعر مهاجرت , شعر در مورد مهاجرت , شعر در وصف مهاجرت , شعر درباره مهاجرت

سبک شعری سلمان ساوجی

ای دیده پی بلای دل می‌پوئی

در آب بلای دل، بلا می‌جوئی

خواهی که به اشک دیده دل پاک کنی

سودت ندهد که خون به خون می‌شوئی 

شعر ثارالله , شعر در مورد ثارالله , شعر در وصف ثارالله , شعر درباره ثارالله

شعر زیبا از سلمان ساوجی

منگر به جمال خویشتن، ور نگری

در آینه، هر چه بینی از خود بینی 

شعر طلاق , شعر در مورد طلاق , شعر در وصف طلاق , شعر درباره طلاق

معروف ترین شعر سلمان ساوجی

می‌گفت عماد کاشی از نادانی

کامسال گرانی بود از بی نانی

تا بود وجود او گران بود همه

چون مرد کنون هست بدین ارزانی 

شعر پل , شعر در مورد پل , شعر در وصف پل , شعر درباره پل

یک شعر از سلمان ساوجی

زنجیر سر زلف چو می‌جنبانی

بر دامن ماه مشک می‌افشانی

شعر رفیق , شعر در مورد رفیق , شعر در وصف رفیق , شعر درباره رفیق

چند شعر از سلمان ساوجی

ای دیده اگر هزار سیل انگیزی

خاک همه تبریز به خون آمیزی

از عهده ماتمش نیائی بیرون

بی فایده آب خود چرا می‌ریزی؟

شعر عید , شعر در مورد عید , شعر در وصف عید , شعر درباره عید

یکی از شعر های سلمان ساوجی

ای ابر بهار خانه پرورده تست

ای خار درون غنچه خون کرده تست

شعر رنگ ها , شعر در مورد رنگ ها , شعر در وصف رنگ ها , شعر درباره رنگ ها

یکی از شعر های سلمان ساوجی

قسم تو اگر مراد گر حرمان است،

حظ تو اگر درد و اگر درمان است،

از گردش آسمان بباید دانست

کونیز بحال خویش سرگردان است 

شعر رقصیدن , شعر در مورد رقصیدن , شعر در وصف رقصیدن , شعر درباره رقصیدن

یکی از شعر های سلمان ساوجی

در طیره‌ام از باد که آمد سویت

وز شانه که دست می‌زند در مویت

خود سایه که باشد که فتد در پیشت؟

خورشید که باشد که جهد در کویت؟

شعر رفتن , شعر در مورد رفتن , شعر در وصف رفتن , شعر درباره رفتن

اشعار سلمان ساوجی

با مهر رخ تو بیش از ایت تابم نیست

وز دست خیالت هم شب خوابم نیست

از دیده به جای اشک از آن می‌ریزم

من خون جگر که در جگر آبم نیست 

شعر ترس , شعر در مورد ترس , شعر در وصف ترس , شعر درباره ترس

شعر سلمان ساوجی

آتش ز دهان شمع دیشب می‌جست

ناگاه سپیده دم زبانش بشکست

سر رشته به پایان شد و تابش بنماند

روزش به شب آمد و بروزم بنشست 

شعر پرواز , شعر در مورد پرواز , شعر در وصف پرواز , شعر درباره پرواز

دیوان اشعار سلمان ساوجی

ما هم که رخش روشنی خور بگرفت

گرد خط او دامن کوثر بگرفت

دلها همه چاه زنخدان انداخت

و آنگه سر چاه را به عنبر بگرفت 

شعر قاصدک , شعر در مورد قاصدک , شعر در وصف قاصدک , شعر درباره قاصدک

شعر سلمان ساوجی درباره بهار

تا ناله بلبلم به گوش آمده است

دل با سر عیش نای و نوش آمده است

رگ از تن خشک تاک برخاسته است

خون در تن جام می‌ بجوش آمده است 

شعر فوت مادر , شعر در مورد فوت مادر , شعر در وصف فوت مادر , شعر درباره فوت مادر

بهترین اشعار سلمان ساوجی

با لعل لبت شراب را مستی نیست

با قد تو سرو را بجز پستی نیست

ما را دهن تو نیست می پندارند

با آنکه به یک ذره در او هستی نیست 

شعر وفای به عهد , شعر در مورد وفای به عهد , شعر در وصف وفای به عهد , شعر درباره وفای به عهد

اشعار نوروزی سلمان ساوجی

در معرض رویت قمر آمد بشکست

در رشته لعلت شکر آمد به شکست

موی تو ز بالا به قفا باز افتاد

ناگاه سرش بر کمر آمد به شکست 

شعر امام موسی کاظم , شعر در مورد امام موسی کاظم , شعر در وصف امام موسی کاظم , شعر درباره امام موسی کاظم

گزیده اشعار سلمان ساوجی

با آنکه دو چشم شوخ او عربده جوست

در شوخی و دلبری خم ابروی اوست

بالای تو چشم است که می‌یارد گفت

با دوست که بالای دو چشمت ابروست 

اشعار سلمان ساوجی

شعر در مورد ذوالفقار

شعر در مورد ذوالفقار

شعر در مورد ذوالفقار,شعر در مورد ذوالفقار علی,شعر ذوالفقار,شعر در وصف ذوالفقار,شعر درباره ذوالفقار

شعر در مورد ذوالفقار

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد ذوالفقار برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

کریم شهر علی سفره دار زهرا بود

جمال حق علی…آینه دار زهرا بود

به دست خالی از این خانه سائلی نرود

که در کنار علی خانه دار زهرا بود

قسم به ان زرهی که همیشه پشت نداشت

میان دست علی ذوالفقار زهرا بود 

شعر جدایی , شعر در مورد جدایی , شعر درباره جدایی , شعر در وصف جدایی

شعر در مورد ذوالفقار

من همانم که به عشق تو گرفتار شده

من همانم که به عشق تو قلم در دست است

من همانم که علی گفته و تا شام ابد

به همین نام سر از پا نشناسد ، مست است

شعر جاده , شعر در مورد جاده , شعر درباره جاده , شعر در وصف جاده

شعری در مورد ذوالفقار

تا شد به روی دست نبی (ص) مرتضی (ع) بلند

شد رایت جلال خدا برملا بلند

بشنید چون که نغمه «یا ایهاالرسول»

گردید منبری همه از پشته‌ها بلند

شعر چهره زیبا , شعر در مورد چهره زیبا , شعر درباره چهره زیبا , شعر در وصف چهره زیبا

شعرهایی در مورد ذوالفقار

مرآت پاک لم‌یزلی، آیت جلی

شد بر سریر دست حبیب خدا بلند

آیین پاک ختم رسل ناتمام بود

گر بر نمی‌شد آن مه برج ولا بلند

شعر چای , شعر در مورد چای , شعر درباره چای , شعر در وصف چای

شعر جدید در مورد ذوالفقار

هنگامه شد به کوری چشمان دشمنان

شد بانگ مرحبا ز همه ما سوی بلند

خورشید دین، سپهر یقین، ختم مرسلین

شد زین سبب میان همه انبیا بلند

شعر دختر , شعر در مورد دختر , شعر درباره دختر , شعر در وصف دختر

شعر زیبا در مورد ذوالفقار

تا شد به عرش دست نبی ماه عارضش

شد این ندا ز بارگه کبریا بلند

تکمیل شد شریعت پاک محمدی

چونان که گشت دین خدا را لوا بلند

شعر استاد , شعر در مورد استاد , شعر درباره استاد , شعر در وصف استاد

شعر درباره ذوالفقار

ای مظهر صفات خداوند لایزال

وی از تو آسمان ولایت به پا بلند

هرجا که بود پیکر هر ناتوان به خاک

هر جا که بود ناله هر بی‌نوا بلند

شعر باد , شعر در مورد باد , شعر درباره باد , شعر در وصف باد

شعر در وصف ذوالفقار

هر جا که بود طفل یتیمی سرشک‌بار

هرجا که بود شعله شور و نوا بلند

از بهر دستگیری آنان سپندوار

یک‌باره می‌شد ید مشکل‌گشا بلند

شعر یاد دوست , شعر در مورد یاد دوست , شعر درباره یاد دوست , شعر در وصف یاد دوست

شعر ذوالفقار

تا خانه‌زاد خود کُنَدَت کردگار پاک

بهرت نمود خانه خود را بنا بلند

آهنگ «تفلحوا» چو شنیدی ز کوی دوست

و آواز خوش چو شد ز حریم حرا بلند

شعر آرامش , شعر در مورد آرامش , شعر درباره آرامش , شعر در وصف آرامش

شعر حافظ در مورد ذوالفقار

یک‌باره دست بیعت خود را از روی شوق

کردی به سوی شمس رُسل، مصطفی بلند

مدحت‌گر تو ذات جلالت مأب حق

مدح تو کرده با سخن «هل اتی» بلند

شعر آفتاب , شعر در مورد آفتاب , شعر درباره آفتاب , شعر در وصف آفتاب

شعر سعدی در مورد ذوالفقار

پا بر حریم خانه چون بگذاری از شرف

فریاد شوق می‌شود از بوریا بلند

با ذوالفقار تو همه جا آشکار بود

دست بلند شیر خدا، «لافتی» بلند

شعر آینه , شعر در مورد آینه , شعر درباره آینه , شعر در وصف آینه

شعر مولانا در مورد ذوالفقار

ما ریزه‌خوار خوان ولای توایم و بس

از لطف توست این که بُوَد بخت ما بلند

خمّ غدیر بود و به قدرت خدا نمود

جاه و جلال آن دُر یکدانه را بلند

شعر دروغ , شعر در مورد دروغ , شعر درباره دروغ , شعر در وصف دروغ

شعر نظامی در مورد ذوالفقار

در پهن دشت ظلمت کفر و نفاق و کین

همواره بود آیت شمس الضّحی بلند

باب المراد اهل جهانی و می‌کنند

بر آستان قدس تو دست دعا بلند

شعر خبر خوش , شعر در مورد خبر خوش , شعر درباره خبر خوش , شعر در وصف خبر خوش

شعر خیام در مورد ذوالفقار

ای نفس قدرت ازلی، – یا علی – نمای

نخل شکوه نهضت «روح خدا» بلند

ما پیروان مکتب سرخ ولایتیم

گر می‌زنیم گام سوی کربلا بلند

شعر یتیم نوازی , شعر در مورد یتیم نوازی , شعر درباره یتیم نوازی , شعر در وصف یتیم نوازی

شعر عطار در مورد ذوالفقار

عرش خدا زغصه بلرزاند، آن زمان

تیغی که گشت بر سر آن مقتدا بلند

تا مست جام توست «براتی» به روزگار

سر می‌کند به عشق تو روز جزا بلند

شعر حسود , شعر در مورد حسود , شعر درباره حسود , شعر در وصف حسود

شعر بابا طاهر در مورد ذوالفقار

کس را چه زور و زهره که وصف علــی کند

جــــــبار در مــــــناقـب او گفت هل اتی

شعر حرف و عمل , شعر در مورد حرف و عمل , شعر درباره حرف و عمل , شعر در وصف حرف و عمل

شعر شاملو در مورد ذوالفقار

شبی در محفلی ذکر علی بود

شنیدم عاقلی فرزانه فرمود:

اگر دوزخ به زیر پوست داری

نسوزی گر علی را دوست داری

اگر مهر علی در سینه ات نیست

بسوزی گر هزاران پوست داری

شعر حماقت , شعر در مورد حماقت , شعر درباره حماقت , شعر در وصف حماقت

شعر شهریار در مورد ذوالفقار

از صحبت اغیار گذشتیم علی الله

ما از همه جز یار گذشتیم علی الله

شعر خاطره , شعر در مورد خاطره , شعر درباره خاطره , شعر در وصف خاطره

شعر فروغ در مورد ذوالفقار

ای وجه رب العالمین هو یا امیر المومنین

ای قبله ی اهل یقین هو یا امیر المومنین

شعر خانواده , شعر در مورد خانواده , شعر درباره خانواده , شعر در وصف خانواده

شعر پروین در مورد ذوالفقار

به جز از علی نباشد به جهان گره‌گشایی 

طلب مدد از او کن چو رسد غم و بلایی

شعر دنیا , شعر در مورد دنیا , شعر درباره دنیا , شعر در وصف دنیا

شعر صائب در مورد ذوالفقار

مدحت کن و بستای کسی را که پیمبر

بستود و ثنا کرد و بدو داد همه کار

آن کیست بدین حال و که بوده است و که باشد

جز شیر خداوند جهان، حیدر کرار؟

این دین هدی را به مثل دایره‌ای دان 

پیغمبر ما مرکز و حیدر خط پرگار

علم همه عالم به علی داد پیمبر

چون ابر بهاری که دهد سیل به گلزار

شعر دیدار , شعر در مورد دیدار , شعر درباره دیدار , شعر در وصف دیدار

شعر خواجوی کرمانی در مورد ذوالفقار

که من شهر علمم علیم در است

درست این سخن قول پیغمبر است

گواهی دهم کاین سخن‌ها از اوست

تو گویی دو گوشم پرآواز اوست

شعر دست , شعر در مورد دست , شعر درباره دست , شعر در وصف دست

شعر سنایی در مورد ذوالفقار

منم بنده‌ی اهل بیت نبی 

ستاینده‌ی خاک پای وصی

حکیم این جهان را چو دریا نهاد

برانگیخته موج ازو تندباد

شعر بخت و اقبال , شعر در مورد بخت و اقبال , شعر درباره بخت و اقبال , شعر در وصف بخت و اقبال

شعر وحشی بافقی در مورد ذوالفقار

چو هفتاد کشتی برو ساخته

همه بادبان‌ها برافراخته

یکی پهن کشتی بسان عروس

بیاراسته همچو چشم خروس

شعر دوست داشتن , شعر در مورد دوست داشتن , شعر درباره دوست داشتن , شعر در وصف دوست داشتن

شعر در مورد ذوالفقار

محمد بدو اندرون با علی

همان اهل بیت نبی و ولی

خردمند کز دور دریا بدید

کرانه نه پیدا و بن ناپدید

شعر یزد , شعر در مورد یزد , شعر درباره یزد , شعر در وصف یزد

شعر در مورد ذوالفقار

بدانست کو موج خواهد زدن

کس از غرق بیرون نخواهد شدن

به دل گفت اگر با نبی و وصی

شوم غرقه دارم دو یار صفی

شعر خانه , شعر در مورد خانه , شعر درباره خانه , شعر در وصف خانه

شعر در مورد ذوالفقار

همانا که باشد مرا دستگیر

خداوند تاج و لوا و سریر

خداوند جوی می و انگبین

همان چشمه‌ی شیر و ماء معین

اگر چشم داری به دیگر سرای

به نزد نبی و علی گیر جای

شعر روزگار , شعر در مورد روزگار , شعر درباره روزگار , شعر در وصف روزگار

شعر در مورد ذوالفقار

ای حیدر شهسوار وقت مددست

ای زبده‌ی هشت و چار وقت مددست

من عاجزم از جهان و دشمن بسیار

ای صاحب ذوالفقار وقت مددست

شعر صلح و آشتی , شعر در مورد صلح و آشتی , شعر درباره صلح و آشتی , شعر در وصف صلح و آشتی

شعر در مورد ذوالفقار

ای علی که جمله عقل و دیده‌ای

شمّه‌ای واگو از آن‌چه دیده‌ای

تیغ حلمت جان ما را چاک کرد

آب علمت خاک ما را پاک کرد

شعر حضرت ابوالفضل العباس , شعر در مورد حضرت ابوالفضل العباس , شعر درباره حضرت ابوالفضل العباس , شعر در وصف حضرت ابوالفضل العباس

شعر در مورد ذوالفقار

بازگو دانم که این اسرار هوست

زآن‌که بی شمشیر کشتن کار اوست

راز بگشا ای علی مرتضی

ای پس از سوء‌القضا حسن‌القضا

شعر ثروت , شعر در مورد ثروت , شعر درباره ثروت , شعر در وصف ثروت

شعر در مورد ذوالفقار

علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را 

که به ماسوا فکندی همه سایه‌ی هما را

دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین

به علی شناختم من به خدا قسم خدا را

شعر حضرت فاطمه , شعر در مورد حضرت فاطمه , شعر درباره حضرت فاطمه , شعر در وصف حضرت فاطمه

شعر در مورد ذوالفقار

به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند

چو علی گرفته باشد سر چشمه‌ی بقا را

مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ

به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را

شعر حضرت زینب , شعر در مورد حضرت زینب , شعر درباره حضرت زینب , شعر در وصف حضرت زینب

شعر در مورد ذوالفقار

برو ای گدای مسکین در خانه‌ی علی زن 

که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را

به‌جز از علی که گوید به پسر که قاتل من

چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا

شعر ماه آبان , شعر در مورد ماه آبان , شعر درباره ماه آبان , شعر در وصف ماه آبان

شعر در مورد ذوالفقار

سکان زمین و آسمان است علی

سلطان همه جهانیان است علی

گلواژه ی منشق از علی اعلاست

سر چشمه ی فیض بی کران است علی

شعر ماه آذر , شعر در مورد ماه آذر , شعر درباره ماه آذر , شعر در وصف ماه آذر

شعر در مورد ذوالفقار

آوازه ی او ز هفت اقلیم رسد

مشهور به هفت آسمان است علی

سر سلسله خلیل عبادالرحمن

آن بنده ی سر به آستان است علی

شعر تواضع , شعر در مورد تواضع , شعر درباره تواضع , شعر در وصف تواضع

شعر در مورد ذوالفقار

برتر ز علی رب جلی خلق نکرد

آقای همه بهشتیان است علی

از بعد نبی بر همه ی مخلوقات

از جانب دوست ارمغان است علی

شعر مو , شعر در مورد مو , شعر درباره مو , شعر در وصف مو

شعر در مورد ذوالفقار

اول وصی پیمبر اعظم اوست

بر دین رسول روح و جان است علی

شاگرد محمد امین است ولی

استاد همه پیمبران است علی

شعر تابستان , شعر در مورد تابستان , شعر درباره تابستان , شعر در وصف تابستان

شعر در مورد ذوالفقار

دستور تمام انبیا در دستش

حق را شب معراج لسان است علی

هستند امامان مبین رهرو او

یعنی که امیر کاروان است علی

شعر یلدا , شعر در مورد یلدا , شعر درباره یلدا , شعر در وصف یلدا

شعر در مورد ذوالفقار

همتای امیر عشق تنها زهرا ست

با دخت رسول همزبان است علی

بر هر نبی و ولی ولی الله است

مولای جمیع انس و جان است علی

شعر اعتماد , شعر در مورد اعتماد , شعر درباره اعتماد , شعر در وصف اعتماد

شعر در مورد ذوالفقار

در نور محبتش پر از جاذبه است

محبوب قلوب شیعیان است علی

بر غیب و شهود حاکم و سلطان است

آگاه ز راز کهکشان است علی

شعر روزه , شعر در مورد روزه , شعر درباره روزه , شعر در وصف روزه

شعر در مورد ذوالفقار

جنت یکی از صنایع دستانش

صنعتگر آفریدگان است علی

ایمان و نماز و اصل اسلام علی است

توحید و معاد عارفان است علی

شعر سفر , شعر در مورد سفر , شعر درباره سفر , شعر در وصف سفر

شعر در مورد ذوالفقار

مفتاح علوم ایزدی در نزدش

دیباچه ی علم لا مکان است علی

این است گواه لا مکان بودن او

یک شب به چهل مکان عیان  است علی

شعر ماه شهریور , شعر در مورد ماه شهریور , شعر درباره ماه شهریور , شعر در وصف ماه شهریور

شعر در مورد ذوالفقار

مولا و امام متقین کیست علی است

حقا که امیر مومنان است علی

سلمان که سبو از می منّا نوشید

او ظرف و در آن قطره چکان است علی

شعر طبیعت , شعر در مورد طبیعت , شعر درباره طبیعت , شعر در وصف طبیعت

شعر در مورد ذوالفقار

میثم سر دار از علی می گوید

با لله می وصل عاشقان است علی

قنبر که غلامی علی منصب اوست

او سالک و پیر راهدان است علی

شعر ماه تیر , شعر در مورد ماه تیر , شعر درباره ماه تیر , شعر در وصف ماه تیر

شعر در مورد ذوالفقار

در مرکز وحی کاتب وحی علی است

بر حامل وحی تر جمان است علی

گنجینه ی مخفی معارف مولاست

آئینه ذات مستعان است علی

شعر امام محمد باقر , شعر در مورد امام محمد باقر , شعر درباره امام محمد باقر , شعر در وصف امام محمد باقر

شعر در مورد ذوالفقار

تفسیر مبین فطره الله علی است

عشقش به دل پیر و جوان است علی

آیات مبین مدیحه اوصافش

هر سوره و آیه آرمان است علی

شعر پدر و دختر, شعر در مورد پدر و دختر, شعر درباره پدر و دختر, شعر در وصف پدر و دختر

شعر در مورد ذوالفقار

در اولُ الاولین عیان کیست علی است

در آخر الآخرین نهان است علی

احسان قدیم و حکم فرمای ازل

مسجود همه فرشتگان است علی

شعر زن, شعر در مورد زن, شعر درباره زن, شعر در وصف زن

شعر در مورد ذوالفقار

موسای قلندر از علی نیل گشود

بر کشتی نوح پشتوان است علی

عیسا نه به خویش مرده را زنده کند

تجدید حیات مردگان است علی

شعر توبه , شعر در مورد توبه , شعر در وصف توبه , شعر درباره توبه

شعر در مورد ذوالفقار

علیست مرغ حق و کعبه آشیانه اوست

حریم عشق پر از دلنشین ترانه اوست

پس از گذشت زمانها هنوز گوش بشر

بنغمه­های دل انگیز و عاشقانه اوست

شعر زیبایی , شعر در مورد زیبایی , شعر در وصف زیبایی , شعر درباره زیبایی

شعر در مورد ذوالفقار

زلال چشمه زمزم کجا و اشگ علی

صفای این حرم از گریه شبانه اوست

علیست محرم اسرار رب بی همتا

کلید دار عطابخش هر خزانه اوست

شعر زلف , شعر در مورد زلف , شعر در وصف زلف , شعر درباره زلف

شعر در مورد ذوالفقار

بهشت ماحضر سفره عطای علیست

جحیم سوزش یک ضرب تازیانه اوست

وسیله کرم ذات حق یدالله است

خدای هر چه ببخشد علی بهانه اوست

شعر نامردی , شعر در مورد نامردی , شعر در وصف نامردی , شعر درباره نامردی

شعر در مورد ذوالفقار

علی به پله آخر رسید در ایمان

نبی سر است و علی پای تا به شانه ی اوست

علی است خانه یکی با خدای بی همتا

درون بیت خدا زادگاه وخانه اوست

شعر وفاداری , شعر در مورد وفاداری , شعر در وصف وفاداری , شعر درباره وفاداری

شعر در مورد ذوالفقار

علی است فرد نمودار خلقت کامل

که عقل در عجب از خالق یگانه اوست

مقام صید علی برتر از تفکر ماست

چو بی نظیر بعالم غم زمانه اوست

شعر هنر و هنرمند , شعر در مورد هنر و هنرمند , شعر در وصف هنر و هنرمند , شعر درباره هنر و هنرمند

شعر در مورد ذوالفقار

یا خدا دست به دستان پیمبر دارد

یا علی جلوه ای از حضرت داور دارد

ظاهرا کعبه حجاز است ولی در واقع

یک عدد کعبه خدا در دل حیدر دارد

شعر وداع , شعر در مورد وداع , شعر در وصف وداع , شعر درباره وداع

شعر در مورد ذوالفقار

یا علی ذاتت ثبوت قل هو الله احد

نام تو نقش نگین امرِ اَلله الصّمد

لم یلِد از مادر گیتی و لم یولَد چو تو

در جهان بعد از نبی، مِثلت لهُ کُفواً احد

شعر هجرت , شعر در مورد هجرت , شعر در وصف هجرت , شعر درباره هجرت

شعر در مورد ذوالفقار

حقّا که حقیقتاً علی حق باشد

حق است علی ز حق که بر حق باشد

دیدیم خطی به دفتر لم یزلی

حق با علی و علی مع الحق باشد

شعر همدلی , شعر در مورد همدلی , شعر در وصف همدلی , شعر درباره همدلی

شعر در مورد ذوالفقار

هر دل که شکست ره به جایی دارد

هر اهل دلی قبله نمایی دارد

با آنکه بُود قبله ما کعبه ولی

ایوان نجف عَجب صفایی دارد

شعر یمن , شعر در مورد یمن , شعر در وصف یمن , شعر درباره یمن

شعر در مورد ذوالفقار

این گفت: بزرگ و نامدار است علی

آن گفت که مرد روزگار است علی

امّا به حقیقت او نه آنست و نه این

آیینه ذات کردگار است علی

شعر یادگاری , شعر در مورد یادگاری , شعر در وصف یادگاری , شعر درباره یادگاری

شعر در مورد ذوالفقار

هیچ کس نشناخت دردا! درد پنهانِ علی(ع)

چون کبوتر ماند در چاه شب، افغانِ علی

ای غم! از درد علی بویی نیاوردی به دست

عودسان هرچند عمری سوختی جانِ علی

شعر بهار , شعر در مورد بهار , شعر در وصف بهار , شعر درباره بهار

شعر در مورد ذوالفقار

ناله مجروح دارد ساز غم، امشب مگر

خورده زخم از ناترازان، فرق میزان علی؟

داده بود انگشتری را بر گدای دیگری

داد جان را بر شهادت لطف حیران علی

شعر راه , شعر در مورد راه , شعر در وصف راه , شعر درباره راه

شعر در مورد ذوالفقار

از شکافِ زخم، جان را داد با شرمندگی

بر فقیری چون شهادت لطف عریان علی

سر برآورده‌ست چون خورشید از جَیب فلک

ناله افتاده در چاه زنخدانِ علی

شعر رهایی , شعر در مورد رهایی , شعر در وصف رهایی , شعر درباره رهایی

شعر در مورد ذوالفقار

کشتزار آخرت را آبیاری کرده است

در بیابان غریبی چشم گریانِ علی

چون علی نشناخت خود را در جهان، یک حق‌شناس

ماند در ابهام، سیمای درخشان علی

شعر ذلت , شعر در مورد ذلت , شعر در وصف ذلت , شعر درباره ذلت

شعر در مورد ذوالفقار

از علی کی زودتر ای صبح، سر برداشتی؟

یک شب از بالین شب تا صبح پایان علی

گرچه ای بغض، آبرویت را علی هرگز نریخت

همچو سنگ آویختی دست از گریبان علی

شعر ساز , شعر در مورد ساز , شعر در وصف ساز , شعر درباره ساز

شعر در مورد ذوالفقار

چاشنی دارد اگر مرگ و حیات از شور عشق

آبرویش مایه دارد از نمکدان علی

از دهانی بر دهانی می‌رود چون بوی گل

قصّۀ از گوش‌های خلق، پنهانِ علی

شعر ذکر , شعر در مورد ذکر , شعر در وصف ذکر , شعر درباره ذکر

شعر در مورد ذوالفقار

از می تکرارِ نامش عاشقی سیراب نیست

کز خدا جوشیده نام حال‌گردان علی

در میان آید اگر پای عدالت می‌نهد

داغ بر دستِ برادر، خشم سوزان علی

شعر زمان , شعر در مورد زمان , شعر در وصف زمان , شعر درباره زمان

شعر در مورد ذوالفقار

دارن میان تو دامن غنچه‌ها نون بذارن

خشکی سفره‌هاشونو تاغار خون بذارن

وقت اذون علی رو از مناره‌ها بگیرن

جای اذون رو گنبدا ترانه‌خون بذارن

شعر سکوت , شعر در مورد سکوت , شعر در وصف سکوت , شعر درباره سکوت

شعر در مورد ذوالفقار

از الف اول امام از بعد پیغمبر علی است

آمر امر الهی شاه دین‌پرور علی است

ب برادر با نبی بیرق فراز دین حق

بحر احسان باب لطف بی‌حد و بی‌مر علی است

شعر نماز , شعر در مورد نماز , شعر در وصف نماز , شعر درباره نماز

شعر در مورد ذوالفقار

ت تبارک تاج و طاها تخت و نصراله سپاه

تیغ‌آور خسرو مستغنی از لشگر علی است

ث ثری مقدم ثریا متکا ثابت قدم

ثانی احمد به ذات کبریا مظهر علی است

شعر رنگین کمان , شعر در مورد رنگین کمان , شعر در وصف رنگین کمان , شعر درباره رنگین کمان

شعر در مورد ذوالفقار

ج جاه و قدرش ار خواهی به نزد ذوالجلال

جل شانه جز نبی از جمله بالاتر علی است

ح حدوثش با قدم مقرون حدیثش حرف حق

حاکم حکم اللهی حیه در حیدر علی است

شعر ساحل , شعر در مورد ساحل , شعر در وصف ساحل , شعر درباره ساحل

شعر در مورد ذوالفقار

خ خداوند ظفر خیبر گشا مرحب شکار

خسرو ملک ولایت خلق را رهبر علی است

د داماد نبی دست خدا دارای دین

داعی ایجاد موجودات از داور علی است

شعر اربعین , شعر در مورد اربعین , شعر در وصف اربعین , شعر درباره اربعین

شعر در مورد ذوالفقار

ذ ذاتش ذوالجلال و ذالمنن وز ذوالفقار

ذلت افزا بر عدوی ملحد ابتر علی است

ر رفیع‌القدر و والا رتبه روح افزا سخن

رهنمای خلق عالم ساقی کوثر علی است

شعر در مورد ذوالفقار

شعر در مورد دریا

شعر در مورد دریا

شعر در مورد دریا,شعر در مورد دریاچه,شعر در مورد دریا و ساحل,شعر در مورد دریاچه ارومیه,شعر در مورد دریای خزر,شعر در مورد دریا و عشق,شعر در مورد دریا و قایق,شعر در مورد دریا از حافظ,شعر در مورد دریا و کشتی,شعر در مورد دریا عاشقانه,شعر در مورد دریاچه هامون,شعر در مورد دریاچه پریشان,شعر در مورد دریاچه اورمیه,شعر در مورد دریاچه ی ارومیه,شعر در مورد دریاچه گهر,شعر در مورد دریاچه زریبار,شعری در مورد دریاچه ارومیه,شعر ترکی در مورد دریاچه ارومیه,شعر در مورد ساحل دریا,شعری در مورد ساحل دریا,شعر درباره ی دریا و ساحل,شعری در باره دریاچه ارومیه,شعر درباره دریاچه ارومیه,شعر زیبا در مورد دریاچه ارومیه,شعر کوتاه در مورد دریاچه ارومیه,شعر در مورد خشک شدن دریاچه ارومیه,شعری درمورد دریاچه ی ارومیه,شعر درباره دریای خزر,شعری در مورد دریای خزر,شعر در باره ی دریای خزر,شعر درباره دریا و قایق,شعر درباره ی دریا و قایق,شعر های عاشقانه در مورد دریا,شعری عاشقانه در مورد دریا,شعر در وصف دریا,شعر در وصف دریاچه ارومیه,شعر در وصف دریاچه,شعر زیبا در وصف دریا,شعر وصف دریا,شعری زیبا در وصف دریا,شعری در وصف دریاچه اورمیه,شعر عاشقانه در وصف دریا,شعر در وصف غروب دریا,شعر در وصف نیروی دریایی,یک شعر در وصف دریا,شعری در وصف دریاچه ارومیه,شعر دریا,شعر دریاچه,شعر دریا و ساحل,شعر دریاچه ارومیه,شعر دریا از رستاک,شعر دریا سهراب,شعر دریاچه قو,شعر دریچه اخوان,شعر دریاچه نور,شعر دریاچه پریشان,شعر دریاچه هامون,شعر دریاچه خشک,شعر دریاچه ی ارومیه,شعر دریاچه اشک,شعر دریا و ساحل,شعر نو دریا و ساحل,شعر درباره دریا و ساحل,شعر دریا ساحل,شعر دریا ساحل,شعر درمورد دریا و ساحل,شعر درباره ی دریا و ساحل,شعر ساحل و دریا گوگوش,شعر درباره دریاچه ارومیه,شعر برای دریاچه ارومیه,شعر ترکی دریاچه ارومیه,شعری برای دریاچه ارومیه,شعری درباره دریاچه ارومیه,شعر در مورد دریاچه ارومیه,شعر ترکی برای دریاچه ارومیه,شعر در وصف دریاچه ارومیه,شعر درباره ی دریاچه ارومیه,متن شعر دریا از رستاک,شعر دریا رستاک,متن شعر دریا از رستاک حلاج,شعر دریا و مرد سهراب,شعر پشت دریا سهراب سپهری,شعر دریا از سهراب,شعر پشت دریا از سهراب سپهری,شعر پشت دریا ها سهراب سپهری,شعر درمورد دریا از سهراب سپهری,شعر پشت دریا از سهراب

شعر در مورد دریا

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد دریا برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

مرا بازیچه خود ساخت چون موسی که دریا را

 فراموشش نخواهم کرد چون دریا که موسی را 

شعر یمن , شعر در مورد یمن , شعر در وصف یمن , شعر درباره یمن

شعر در مورد دریا

به دریا می زنم ! شاید به سوی ساحلی دیگر

مگر آسان نماید مشکلم را مشکلی دیگر

شعر یادگاری , شعر در مورد یادگاری , شعر در وصف یادگاری , شعر درباره یادگاری

شعر در مورد دریاچه

طوفان بکن!  مرا بشکن!  دل نمی کنم

دریا تمام هستی دریا نوردهاست

شعر بهار , شعر در مورد بهار , شعر در وصف بهار , شعر درباره بهار

شعر در مورد دریا و ساحل

تو مثل چشم دریا عاشقى و پاک و بارانى

و من یک تکه از دریا ؛ ولی نمناک و طوفانى 

شعر راه , شعر در مورد راه , شعر در وصف راه , شعر درباره راه

شعر در مورد دریاچه ارومیه

کجایی ساحل آرامش دریای طوفانی

پریشان بودم ای دریا تو را طوفان صدا کردم

شعر رهایی , شعر در مورد رهایی , شعر در وصف رهایی , شعر درباره رهایی

شعر در مورد دریای خزر

خوش به حال من ودریا و غروب و خورشید   

 و چه بی ذوق جهانی که مرا با تو ندید

شعر ذلت , شعر در مورد ذلت , شعر در وصف ذلت , شعر درباره ذلت

شعر در مورد دریا و عشق

به دریا می زنم امشب دل توفانی خود را

که طوفانی کنم از غم تمام شانه خود را

شعر ساز , شعر در مورد ساز , شعر در وصف ساز , شعر درباره ساز

شعر در مورد دریا و قایق

غرق عشق تو شدم، بلکه تو شاید

روزی دل به دریا بزنی، عازم دریا بشوی

شعر ذکر , شعر در مورد ذکر , شعر در وصف ذکر , شعر درباره ذکر

شعر در مورد دریا از حافظ

گفتی نمی خواهی که دریا را بلد باشی

اما تو باید خانه ی ما را بلد باشی

شعر زمان , شعر در مورد زمان , شعر در وصف زمان , شعر درباره زمان

شعر در مورد دریا و کشتی

به تمنای تو دریا شده ام! گرچه یکی ست

سهم یک کاسه ی آب و دل دریا از ماه

شعر سکوت , شعر در مورد سکوت , شعر در وصف سکوت , شعر درباره سکوت

شعر در مورد دریا عاشقانه

تو گفته بودی میکشد دریا به هرسویت 

من گفته بودم باتوام! پارو به پارویت 

شعر نماز , شعر در مورد نماز , شعر در وصف نماز , شعر درباره نماز

شعر در مورد دریاچه هامون

عشق میگفت : “به دریا بزنم قلبم را “

عشق پیروز شد و عقلِ مرا ، دل دزدید

شعر رنگین کمان , شعر در مورد رنگین کمان , شعر در وصف رنگین کمان , شعر درباره رنگین کمان

شعر در مورد دریاچه پریشان

دل به دریا می‌زنم من… دل به دریا می‌زنی؟

تا توکّل بر هر آنچه پیش می‌آید کنیم

شعر ساحل , شعر در مورد ساحل , شعر در وصف ساحل , شعر درباره ساحل

شعر در مورد دریاچه اورمیه

رود راهی شد به دریا، کوه با اندوه گفت

می روی اما بدان دریا ز من پایین تر است

شعر اربعین , شعر در مورد اربعین , شعر در وصف اربعین , شعر درباره اربعین

شعر در مورد دریاچه ی ارومیه

من که در تنگ برای تو تماشا دارم

با چه رویی بنویسم غم دریا دارم ؟

شعر ضریح امام رضا , شعر در مورد ضریح امام رضا , شعر در وصف ضریح امام رضا , شعر درباره ضریح امام رضا

شعر در مورد دریاچه گهر

مرغ دریا خبر از یک شب دریایی داشت

گشت فریاد کشان بال به دریا زد و رفت

شعر امام رضا , شعر در مورد امام رضا , شعر در وصف امام رضا , شعر درباره امام رضا

شعر در مورد دریاچه زریبار

تو ماهی باش تا دریا برقصد،موج بردارد

تو آهو باش تا صیاد بفروشد کمانش را

شعر تظاهر , شعر در مورد تظاهر , شعر در وصف تظاهر , شعر درباره تظاهر

شعری در مورد دریاچه ارومیه

ماهی تنهای تنگم، کاش دست سرنوشت

برکه‌ای کوچک به من می‌داد، دریا پیشکش 

شعر صداقت , شعر در مورد صداقت , شعر در وصف صداقت , شعر درباره صداقت

شعر ترکی در مورد دریاچه ارومیه

من و تو ساحل و دریای همیم – اما نه!

ساحل این قدر که در فاصله با دریا نیست

شعر ضعف , شعر در مورد ضعف , شعر در وصف ضعف , شعر درباره ضعف

شعر در مورد ساحل دریا

دریای شور انگیز چشمانت چه زیباست

آنجا که باید دل به دریا زد همین جاست

شعر طلوع خورشید , شعر در مورد طلوع خورشید , شعر در وصف طلوع خورشید , شعر درباره طلوع خورشید

شعری در مورد ساحل دریا

اینجا کنار ساحل دریا دم غروب

دل می دهند آدم وعالم به تخته سنگ

شعر سگ , شعر در مورد سگ , شعر در وصف سگ , شعر درباره سگ

شعر درباره ی دریا و ساحل

هفت دریا را برایت غرق خون آورده ام

آسمان را پیش پایت سرنگون آورده ام

شعر سایه , شعر در مورد سایه , شعر در وصف سایه , شعر درباره سایه

شعری در باره دریاچه ارومیه

هر لحظه زیبا می شوی، همرنگ دریا می شوی

افکار بی اندیشه را در دیده جویا می شوی

شعر شیر جنگل , شعر در مورد شیر جنگل , شعر در وصف شیر جنگل , شعر درباره شیر جنگل

شعر درباره دریاچه ارومیه

این شهر در کشاکش کوه و کویر و دشت

دریا نداشت دل بسپارم برای تو

شعر نادان , شعر در مورد نادان , شعر در وصف نادان , شعر درباره نادان

شعر زیبا در مورد دریاچه ارومیه

زانو به زانوی تو، ای دریای دور از دست!

و هیچ کس جز جنگل حَرّا نمی داند

شعر لیلا , شعر در مورد لیلا , شعر در وصف لیلا , شعر درباره لیلا

شعر کوتاه در مورد دریاچه ارومیه

صد ابر اگر تا ابد الدّهر ببارند

این برکه ی قحطی زده دریا شدنی نیست

شعر ثمین , شعر در مورد ثمین , شعر در وصف ثمین , شعر درباره ثمین

شعر در مورد خشک شدن دریاچه ارومیه

رهایی، قصّه بود، ای ماهیِ تُنگِ بلورِ شب!

مبادا در فریبِ تُنگِ دریا گُم شود جانت

شعر سختی , شعر در مورد سختی , شعر در وصف سختی , شعر درباره سختی

شعری درمورد دریاچه ی ارومیه

دریا صدا که می زندم وقت کار نیست

دیگر مرا به مشغله ای اختیار نیست

شعر وصال , شعر در مورد وصال , شعر در وصف وصال , شعر درباره وصال

شعر درباره دریای خزر

از تو دور شدم

مثل ابر از دریا

اما هر جا رفتم باریدم.

شعر فراموش شدن , شعر در مورد فراموش شدن , شعر در وصف فراموش شدن , شعر درباره فراموش شدن

شعری در مورد دریای خزر

کسی با سکوتش،

مرا تا بیابان بی انتهای جنون برد

کسی با نگاهش،

مرا تا درندشت دریای خون برد

مرا باز گردان

مرا ای به پایان رسانیده

– آغاز گردان!

شعر نقاب , شعر در مورد نقاب , شعر در وصف نقاب , شعر درباره نقاب

شعر در باره ی دریای خزر

در آغوش تو

رودخانه ها جریانی عمیق داشتند

دریاها می خروشیدند

زمین می چرخید

شعر امام موسی کاظم , شعر در مورد امام موسی کاظم , شعر در وصف امام موسی کاظم , شعر درباره امام موسی کاظم

شعر درباره دریا و قایق

کاش می‌توانست

به رود بیندازد خودش را

ماهی کوچکی که

د‌لش دریا بود و

خانه‌اش برکه !

شعر وفای به عهد , شعر در مورد وفای به عهد , شعر در وصف وفای به عهد , شعر درباره وفای به عهد

شعر درباره ی دریا و قایق

دلتنگی

رودخانه ای ست

که به هیچ دریایی

 نمی ریزد.

شعر فوت مادر , شعر در مورد فوت مادر , شعر در وصف فوت مادر , شعر درباره فوت مادر

شعر های عاشقانه در مورد دریا

برای ماهی

با سه ثانیه حافظه

تُنگ و دریا یکی ست!

دست من و شما درد نکند

که دل ِ تنگ آدم ها را

با یک عمر حافظه

توی تُنگ می اندازیم

و برای ماهی ها دل می سوزانیم

شعر قاصدک , شعر در مورد قاصدک , شعر در وصف قاصدک , شعر درباره قاصدک

شعری عاشقانه در مورد دریا

دریا برای مرغابی تفریحی بیش نیست،

اما برای ماهی زندگی‌ست

برای کسی که دوستت دارد

زندگی باش نه تفریح!!

شعر پرواز , شعر در مورد پرواز , شعر در وصف پرواز , شعر درباره پرواز

شعر در وصف دریا

یک قطره ی آبم که در اندیشه ی دریا

افتادم و باید بپذیرم که بمیرم

شعر ترس , شعر در مورد ترس , شعر در وصف ترس , شعر درباره ترس

شعر در وصف دریاچه ارومیه

دلتنگی

رودی نیست که به دریا بریزد!

دلتنگی

ماهی کوچکی ست

که برکه اش را

از چهار طرف

سنگچین کرده باشند!

شعر رفتن , شعر در مورد رفتن , شعر در وصف رفتن , شعر درباره رفتن

شعر در وصف دریاچه

چه دریاچه ای بود

نگاهت

و من نمی دانستم تا کجاها

همراه خنده ات

در آن پارو خواهم زد.

شعر رقصیدن , شعر در مورد رقصیدن , شعر در وصف رقصیدن , شعر درباره رقصیدن

شعر زیبا در وصف دریا

فانوس این خانه عاشقانه می سوزد

گردباد هم که باشی

خاموش نخواهم شد

دریا با جزر می رود

که با مد بازگردد

یا جزر باش، یا مد

این کشتی شکسته

باید به ساحل برسد.

شعر رنگ ها , شعر در مورد رنگ ها , شعر در وصف رنگ ها , شعر درباره رنگ ها

شعر وصف دریا

در شعرهای من

ممکن است

ماه، راه شود

و کوه، دریا

اما درد

کماکان

همان است که بود.

شعر عید , شعر در مورد عید , شعر در وصف عید , شعر درباره عید

شعری زیبا در وصف دریا

امسال که آمدی

برایم گردنبندی بیاور

با پنجاه و پنج دانه ی مروارید

بگذار فکر کنم

به خاطر من

پنجاه و پنج بار

دل به دریا زده ای!!

شعر رفیق , شعر در مورد رفیق , شعر در وصف رفیق , شعر درباره رفیق

شعری در وصف دریاچه اورمیه

دیده ما چو به امید تو دریاست چرا

به تفرج گذری بر لب دریا نکنی

شعر پل , شعر در مورد پل , شعر در وصف پل , شعر درباره پل

شعر عاشقانه در وصف دریا

شبیهِ ساحل،

آغوش باز کن،

تا خیالِ دریا بودن کنم!

شعر طلاق , شعر در مورد طلاق , شعر در وصف طلاق , شعر درباره طلاق

شعر در وصف غروب دریا

گوهر اشکم نگر از رشک عشق

وز صفا و موج آن دریا مپرس

شعر ثارالله , شعر در مورد ثارالله , شعر در وصف ثارالله , شعر درباره ثارالله

شعر در وصف نیروی دریایی

چنان مشتاقم

ای دلبر به دیدارت

که از دوری

برآید از دلم آهی

بسوزد هفت دریا را.

شعر مهاجرت , شعر در مورد مهاجرت , شعر در وصف مهاجرت , شعر درباره مهاجرت

یک شعر در وصف دریا

امشب… مهمان منی

چهارگوشه دریا را می تکانم و

بسترت می کنم

می خواهم غرق شدن ماه را

در دریا تماشا کنم!

شعر ثنا , شعر در مورد ثنا , شعر در وصف ثنا , شعر درباره ثنا

شعری در وصف دریاچه ارومیه

نزدیک تر به تو

خودم را با دریاچه ی کوچکی

اشتباه می گیرم

بیا کنار من

و جای تمام آهوهایی باش

که از لب هایم آب می نوشند

شعر حضرت معصومه , شعر در مورد حضرت معصومه , شعر در وصف حضرت معصومه , شعر درباره حضرت معصومه

شعر دریا

می روی و من پشت سرت آب نمی ریزم

وقتی هوای رفتن داری

دریا را هم به پایت بریزم

برنمی گردی

شعر صورت و سیرت زیبا , شعر در مورد صورت و سیرت زیبا , شعر در وصف صورت و سیرت زیبا , شعر درباره صورت و سیرت زیبا

شعر دریاچه

خنده های تو تنها چیزی ست

که خدا

با دست هایش خلق کرد!

زمین و کهکشان و کوه ها

دایناسورها و دریاها

و تمام مردم

خود به خود پیدا شدند

شعر تجربه , شعر در مورد تجربه , شعر در وصف تجربه , شعر درباره تجربه

شعر دریا و ساحل

هدیه‌ام از تولد، گریه بود

خندیدن را تو به من آموختی

سنگ بوده‌ام، تو کوهم کردی

برف می‌شدم، تو آبم کردی

آب می‌شدم، تو خانه دریا را نشانم دادی

می‌دانستم گریه چیست

خندیدن را

تو به من هدیه کردی.

شعر ثمر , شعر در مورد ثمر , شعر در وصف ثمر , شعر درباره ثمر

شعر دریاچه ارومیه

ماهی ِ تُنگ کوچکی هم اگر بودم

فراموشم نمی‌شد دریا…

هیچ موجودی

نداشته‌هایش را فراموش نمی‌کند

شعر ثواب , شعر در مورد ثواب , شعر در وصف ثواب , شعر درباره ثواب

شعر دریا از رستاک

هر روز

غرق می‌شوم

در این شهر بی دریا

و شب

خودم را بالا می‌کشم

روی تخت خواب

با صدف‌هایی در دستم

و تکه‌های تور

چسبیده به تنم

شعر ثانیه ها , شعر در مورد ثانیه ها , شعر در وصف ثانیه ها , شعر درباره ثانیه ها

شعر دریا سهراب

آن دم

که دریا و آسمان

گم شود

پرواز، خواهم آموخت

پیش از آن که چشمانِ تو

دوباره باز شود.

شعر ماه بهمن , شعر در مورد ماه بهمن , شعر در وصف ماه بهمن , شعر درباره ماه بهمن

شعر دریاچه قو

کاری کن

ساحل

رویای رسیدن به تو نباشد.

در دریا

چاره جز

عاشق بودن

نیست

شعر ماه مرداد , شعر در مورد ماه مرداد , شعر در وصف ماه مرداد , شعر درباره ماه مرداد

شعر دریچه اخوان

از برکه

به دریا بزن!

تنهایی‌اَت

بزرگ شده است مرد

شعر پیامبر و حضرت محمد , شعر در مورد پیامبر و حضرت محمد , شعر در وصف پیامبر و حضرت محمد , شعر درباره پیامبر و حضرت محمد

شعر دریاچه نور

تصویر قشنگی ست

برخورد موج با صخره

در یک غروب زیبا

اما …

تا اسیر دریا نشوی

نمی فهمی چه جهنمی ست این زیبایی

شعر ماه اسفند , شعر در مورد ماه اسفند , شعر در وصف ماه اسفند , شعر درباره ماه اسفند

شعر دریاچه پریشان

در قایق سرگشته‌ی این ماه هلالی

من هستم و یاد تو و دریای خیالی

این گوشه همان گوشه و این میز همان میز

جای لب تو مانده بر این ساغر خالی.

شعر امام علی نقی و امام هادی , شعر در مورد امام علی نقی و امام هادی , شعر در وصف امام علی نقی و امام هادی , شعر درباره امام علی نقی و امام هادی

شعر دریاچه هامون

اشتباه می‌کنند بعضی‌ها 

که اشتباه نمی‌کنند! 

باید راه افتاد، 

مثل رودها که بعضی به دریا می‌رسند 

بعضی هم به دریا نمی‌رسند. 

رفتن، هیچ ربطی به رسیدن ندارد! 

شعر امام محمد تقی و امام جواد , شعر در مورد امام محمد تقی و امام جواد , شعر در وصف امام محمد تقی و امام جواد , شعر درباره امام محمد تقی و امام جواد

شعر دریاچه خشک

دریا عمیق است

تنهایى، عمیق تر

شعر پسر , شعر در مورد پسر , شعر در وصف پسر , شعر درباره پسر

شعر دریاچه ی ارومیه

همه می‌گویند:

چه مهربان است این مَرد!

و کسی نمی‌داند

لبخند تو است روی لبهام

وقتی آ‌ن‌سوی دریاها

یادم میکنی

شعر ابر , شعر در مورد ابر , شعر در وصف ابر , شعر درباره ابر

شعر دریاچه اشک

 قطره کز دریا برون آید همی

چون سوی دریا شود دریا شود

شعر بی معرفتی دوستان , شعر در مورد بی معرفتی دوستان , شعر در وصف بی معرفتی دوستان , شعر درباره بی معرفتی دوستان

شعر دریا و ساحل

 دریا ز پی بخت بداز دیده چه ریزم

چون بخت بد خویش به دریا نتوان شست

شعر بوسه , شعر در مورد بوسه , شعر در وصف بوسه , شعر درباره بوسه

شعر نو دریا و ساحل

 هر جا که اشکم تاخته آهم علم افراخته

هامون ز دریا ساخته، دریا به هامون ریخته

شعر شکوفه های بهاری , شعر در مورد شکوفه های بهاری , شعر در وصف شکوفه های بهاری , شعر درباره شکوفه های بهاری

شعر درباره دریا و ساحل

 گریه حافظ چه سنجد پیش استغنای عشق

کاندر این دریا نماید هفت دریا شبنمی

شعر شب قدر , شعر در مورد شب قدر , شعر در وصف شب قدر , شعر درباره شب قدر

شعر دریا ساحل

 خانه از سیلاب اشکم همچو دریا بود و من

خوابگه از موج دریا، چون حبابی داشتم

شعر مادر , شعر در مورد مادر , شعر درباره مادر , شعر در وصف مادر

شعر درمورد دریا و ساحل

 ای ماه شب دریا ای چشمه زیبائی

یک چشمه و صد دریا فری و فریبائی

شعر زندگی , شعر در مورد زندگی , شعر درباره زندگی , شعر در وصف زندگی

شعر درباره ی دریا و ساحل

 مبین ز موج تهیدست خوار دریا را

که روی کار بود پشت کار دریا را

شعر عشق , شعر در مورد عشق , شعر درباره عشق , شعر در وصف عشق

شعر ساحل و دریا گوگوش

 نیست پروا تلخکامان را ز تلخی های عشق

آب دریا در مذاق ماهی دریا خوش است

شعر تولد , شعر در مورد تولد , شعر درباره تولد , شعر در وصف تولد

شعر درباره دریاچه ارومیه

 سفیدی پرده دار چشم خونپالا نمی گردد

کف دریا زطوفان مانع دریا نمی گردد

شعر ماه محرم , شعر در مورد ماه محرم , شعر درباره ماه محرم , شعر در وصف ماه محرم

شعر برای دریاچه ارومیه

 اشکم چو عنان ریز نهد روی به دریا

دریا به نهانخانه گوهربگریزد

شعر آسمان , شعر در مورد آسمان , شعر درباره آسمان , شعر در وصف آسمان

شعر ترکی دریاچه ارومیه

 درین دریا کدامین سیل جوش خودنمایی زد؟

که مهر خامشی برلب نزد دریا ز گردابش

شعر مرگ , شعر در مورد مرگ , شعر درباره مرگ , شعر در وصف مرگ

شعری برای دریاچه ارومیه

 درین دریا سرشک ابر نیسان سنگ می گردد

سراغ گوهر مقصود ازین دریا چه می خواهی؟

شعر ماه اردیبهشت , شعر در مورد ماه اردیبهشت , شعر درباره ماه اردیبهشت , شعر در وصف ماه اردیبهشت

شعری درباره دریاچه ارومیه

 دریا ز انتظار تو بر خاک می تپد

ای قطره از جدایی دریا چگونه ای؟

بخواب عشقم , بخواب عشقم شعر , بخواب عشقم شعرنو , آسوده بخواب عشقم

شعر در مورد دریاچه ارومیه

 کنار خویش دریا کردم از اشک

تماشا چون نیایی سوی دریا

شعر دلتنگی , شعر در مورد دلتنگی , شعر درباره دلتنگی , شعر در وصف دلتنگی

شعر ترکی برای دریاچه ارومیه

 ملالی نیست ماهی را ز دریا

که بی دریا خود او خرم نگردد

شعر آتش , شعر در مورد آتش , شعر درباره آتش , شعر در وصف آتش

شعر در وصف دریاچه ارومیه

 دلا می جوش همچون موج دریا

که گر دریا بیارامد بگندد

شعر پاییز , شعر در مورد پاییز , شعر درباره پاییز , شعر در وصف پاییز

شعر درباره ی دریاچه ارومیه

 عشق شاخیست ز دریا که درآید در دل

جای دریا و گهر سینه تنگی نبود

شعر امام علی , شعر در مورد امام علی , شعر درباره امام علی , شعر در وصف امام علی

متن شعر دریا از رستاک

 ستایش تو چو دریا زبان ما کشتی

روان مسافر دریا و عاقبت محمود

شعر دوستت دارم , شعر در مورد دوستت دارم , شعر درباره دوستت دارم , شعر در وصف دوستت دارم

شعر دریا رستاک

 زنم گاهیش بر دریا برآرم گرد از دریا

زنم گاهیش بر سنگی بجوشد چشمه حیوان

شعر گذر عمر , شعر در مورد گذر عمر , شعر درباره گذر عمر , شعر در وصف گذر عمر

متن شعر دریا از رستاک حلاج

 عصا زد بر سر دریا که برجه

برآورد از دل دریا غبار او

شعر در مورد دریا

شعر در مورد ثواب

شعر در مورد ثواب

الشعر ثواب بن زید,الشاعر ثواب بن زید الحارثی,الشاعر ثواب بن زید,قصیده الشاعر ثواب بن زید الحارثی,شعر ثواب,ثواب شعر برای امام حسین,شعر در مورد ثواب,ثواب شعر برای اهل بیت,ثواب شعر گفتن برای ائمه

شعر در مورد ثواب

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد ثواب برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

باید میان این خاک ، در کوه و دشت و جنگل

عمری ثواب کرد و برگشت جای اول  … !

شعر خوشبختی , شعر در مورد خوشبختی , شعر درباره خوشبختی , شعر در وصف خوشبختی

شعر در مورد ثواب

وقتی ((گناه عشق)) برایم مقدر است

دیگر چـــه حاجتیست بجویـــم ثواب را

شعر قهوه , شعر در مورد قهوه , شعر درباره قهوه , شعر در وصف قهوه

شعری در مورد ثواب

یه دل دارم سفر داره

 خنده براش ضرر داره

گوش ندادن به تپشش

خیلی جاها خطر داره

یه دل دارم ، اگر داره

رو همه چی اثر داره

 خودم تعجب می کنم

از همه چی خبر داره

یه دل دارم حباب داره

تشنه که می شم ، آب داره

گاهی یه چیزایی می گه

می گه بکن ، ثواب داره

یه دل دارم پری داره

ونوس و مشتری

داره

زیر پاهای اسم اون

فراشای مرمری داره

شعر قضاوت , شعر در مورد قضاوت , شعر درباره قضاوت , شعر در وصف قضاوت

شعرهایی در مورد ثواب

من در بهشت حتم گناهم مرا چه کار

با وعده ی ثواب و بهشتان محتمل ؟

شعر معلم , شعر در مورد معلم , شعر درباره معلم , شعر در وصف معلم

شعر درباره ثواب

این چشمھا که روزنه آفتاب را

بگشوده در برابر شام سیاه تو

خون ثواب را

کرده روانه در رگ روح تباه تو

شعر دی ماه , شعر در مورد دی ماه , شعر درباره دی ماه , شعر در وصف دی ماه

شعر ثواب

من از نیامدنت در انتهای شب خسته ام

از دمادم صبح

از این همه آفتابی که

انتهای خواب را اعلام می دارد

از انتظار خوابی دیگر

شبی دیگر

از این همه دعا برای آمدن ات

برای یک لحظه آمدن ات خسته ام

از آرامش نداشته

از باران نباریده

از ابرهای تیره خسته ام

از این همه گفتار ناثواب

از این همه پندار نادرست

شعر زمستان , شعر در مورد زمستان , شعر درباره زمستان , شعر در وصف زمستان

شعر حافظ در مورد ثواب

چه لطف بود رقیبا که رفتی از کویش ؟

بدین ثواب که کردی بهشت جای تو باد

شعر سیزده بدر , شعر در مورد سیزده بدر , شعر درباره سیزده بدر , شعر در وصف سیزده بدر

شعر سعدی در مورد ثواب

 تو بده تا ترا ثواب بود

گر دلت را ثواب می باید

شعر ذات خراب , شعر در مورد ذات خراب , شعر درباره ذات خراب , شعر در وصف ذات خراب

شعر مولانا در مورد ثواب

 بر قدر محنت است اگر پله ثواب

ما را ثواب کعبه ز سنگ ملامت است

 شعر رمضان , شعر در مورد رمضان , شعر درباره رمضان , شعر در وصف رمضان

شعر خیام در مورد ثواب

 بقدر خدمت باشد ثواب شکر و مرا

فزون ز خدمت من دادی ای امیر ثواب

 شعر جنگ , شعر در مورد جنگ , شعر درباره جنگ , شعر در وصف جنگ

شعر عطار در مورد ثواب

 گر به تیغم نزند محض گناه است، گناه

ور به خونم بکشد عین ثواب است، ثواب

 شعر قرآن , شعر در مورد قرآن , شعر درباره قرآن , شعر در وصف قرآن

شعر شهریار در مورد ثواب

بیهوده دل مشوش ما

در فکر گناه یا ثواب است

شعر صبر , شعر در مورد صبر , شعر درباره صبر , شعر در وصف صبر

شعر شاملو در مورد ثواب

 طومار گناه عاشقان را

سر دفتر هر ثواب دیدم

شعر ضامن آهو , شعر در مورد ضامن آهو , شعر درباره ضامن آهو , شعر در وصف ضامن آهو

شعر فروغ در مورد ثواب

 آنکه بی خدمتی ثواب دهیش

دید بایدش بی گناه عقاب

شعر نفاق , شعر در مورد نفاق , شعر درباره نفاق , شعر در وصف نفاق

شعر مریم حیدرزاده در مورد ثواب

 گرم شد این جهانی عمرضایع

نشد ضایع ثواب آن جهانی

شعر کنار هم بودن , شعر در مورد کنار هم بودن , شعر درباره کنار هم بودن , شعر در وصف کنار هم بودن

شعر باباطاهر در مورد ثواب

 دارم ز خدا خواهش جنات نعیم

زاهد به ثواب و من به امید عظیم

شعر ضایع شدن , شعر در مورد ضایع شدن , شعر درباره ضایع شدن , شعر در وصف ضایع شدن

شعر رودکی در مورد ثواب

 بر جان ما ز غمزه مزن تیر دمبدم

بر بی گناه ظلم پیاپی ثواب نیست

شعر راستگویی , شعر در مورد راستگویی , شعر درباره راستگویی , شعر در وصف راستگویی

شعر فردوسی در مورد ثواب

 برات من چه بود، گر بر آن لب شیرین

به مشک سوده ز بهر ثواب بنویسند

شعر ایران , شعر در مورد ایران , شعر درباره ایران , شعر در وصف ایران

شعر نظامی در مورد ثواب

 بقصر خلد رسانم طناب خیمه عصیان

چو ریش زاهد اگر یکدو گز ثواب گزینم

شعر نوروز , شعر در مورد نوروز , شعر درباره نوروز , شعر در وصف نوروز

شعر خواجوی کرمانی در مورد ثواب

 ثواب روزه و حج قبول آن کس برد

که خاک میکده عشق را زیارت کرد

شعر ظلم و ستم , شعر در مورد ظلم و ستم , شعر درباره ظلم و ستم , شعر در وصف ظلم و ستم

شعر مولوی در مورد ثواب

 ور بگوید مرده خور کفتار، کز بهر ثواب

خادم اهل قبورم بشنو و باور مکن

شعر بی وفایی , شعر در مورد بی وفایی , شعر درباره بی وفایی , شعر در وصف بی وفایی

شعر حضرت حافظ در مورد ثواب

 نظر به جانب ما گر چه منتست و ثواب

غلام خویش همی پروری و چاکر خویش

شعر نوزاد پسر , شعر در مورد نوزاد پسر , شعر درباره نوزاد پسر , شعر در وصف نوزاد پسر

شعر جدید در مورد ثواب

 دو چیز حاصل عمرست نام نیک و ثواب

وزین دو درگذری کل من علیها فان

شعر امید , شعر در مورد امید , شعر درباره امید , شعر در وصف امید

شعر زیبا در مورد ثواب

 خواهد ثواب بت شکنان یافت روز حشر

سنگین دلی که توبه ما را شکسته است!

شعر انتظار , شعر در مورد انتظار , شعر درباره انتظار , شعر در وصف انتظار

شعر قشنگ در مورد ثواب

 مقبول نیست طاعت هر کس شکسته نیست

استاده را ثواب نماز نشسته نیست

شعر انتقام , شعر در مورد انتقام , شعر درباره انتقام , شعر در وصف انتقام

شعر با معنی در مورد ثواب

 خواهد ثواب بت شکنان یافت روز حشر

هر کس که در شکست من امداد می کند

شعر اشک ریختن , شعر در مورد اشک ریختن , شعر درباره اشک ریختن , شعر در وصف اشک ریختن

شعری جدبد در مورد ثواب

 شکسته بالی عصیان کلید فردوس است

ز نامه عمل خود ثواب می شویم

شعر پنجره , شعر در مورد پنجره , شعر درباره پنجره , شعر در وصف پنجره

شعری زیبا در مورد ثواب

 روزی که دست او به شفاعت علم شود

خجلت کشد ز دامن پاک گنه ثواب

شعر بی اعتنایی , شعر در مورد بی اعتنایی , شعر درباره بی اعتنایی , شعر در وصف بی اعتنایی

شعری قشنگ در مورد ثواب

 سده اقبال او قبله اهل ثواب

کعبه افضال او مامن اهل العقاب

شعر پیری , شعر در مورد پیری , شعر درباره پیری , شعر در وصف پیری

شعری از حافظ در مورد ثواب

 بر مهر شاه باش وز کینش کناره گیر

گر خوانده ای کتاب ثواب و گناه را

شعر باغ , شعر در مورد باغ , شعر درباره باغ , شعر در وصف باغ

شعری از سعدی در مورد ثواب

 ما را به جرم عشق تو کشتند

منکران سرمایه ثواب شد آخر گناه ما

شعر رویا , شعر در مورد رویا , شعر درباره رویا , شعر در وصف رویا

شعری از مولانا در مورد ثواب

 آن خواجه که می دانم جرم همه می بخشد

پیش کرمش رفتن ناکرده ثواب اولی

شعر پدر و مادر , شعر در مورد پدر و مادر , شعر درباره پدر و مادر , شعر در وصف پدر و مادر

شعری از شاملو در مورد ثواب

 سهل گیرش تا به سهلی وارهی

هم دهی آسان و هم یابی ثواب

شعر غذا , شعر در مورد غذا , شعر درباره غذا , شعر در وصف غذا

شعری از شهریار در مورد ثواب

 گداز عاشق در تاب عشق کی ماند

به خدمتی که شما از پی ثواب کنید

شعر بی وفایی , شعر در مورد بی وفایی , شعر درباره بی وفایی , شعر در وصف بی وفایی

شعری از پروین در مورد ثواب

 از بهر ثواب و رحمت حق

ای عارف حق گزار برگو

شعر امام حسن , شعر در مورد امام حسن , شعر در وصف امام حسن , شعر درباره امام حسن

شعری از فروغ در مورد ثواب

 عاشق بی گناه را بهر ثواب می کشی

بر سر گور کشتگان بانگ نماز می کنی

شعر کوچه , شعر در مورد کوچه , شعر درباره کوچه , شعر در وصف کوچه

شعری از سعدی در مورد ثواب

 چو غافلی ز ثواب و مقام مسکینان

مراقب ذهبی دشمن مساکینی

شعر فکر کردن , شعر در مورد فکر کردن , شعر درباره فکر کردن , شعر در وصف فکر کردن

شعری از نظامی در مورد ثواب

 ای خواجه چرا بی پر و بالم کردی

بر بوی ثواب در وبالم کردی

شعر فاصله , شعر در مورد فاصله , شعر درباره فاصله , شعر در وصف فاصله

شعری از نیما در مورد ثواب

 غره مشو گر چه به آواز نرم

عرضه کند بر تو عقاب و ثواب

شعر کعبه دل , شعر در مورد کعبه دل , شعر درباره کعبه دل , شعر در وصف کعبه دل

شعری از سهراب سپهری در مورد ثواب

 از بهر ثبت و ضبط ثواب و گناه تو

تا آفریده آن دو ملک آفریدگار

شعر تلاش و کوشش , شعر در مورد تلاش و کوشش , شعر درباره تلاش و کوشش , شعر در وصف تلاش و کوشش

شعری از هوشنگ ابتهاج در مورد ثواب

 بی جرم اگر چه ریختن خون بود و با

ل تو خون من بریز ز بهر ثواب را

شعر فراق , شعر در مورد فراق , شعر درباره فراق , شعر در وصف فراق

شعر در مورد ثواب

 آفرین بر دل نرم تو که از بهر ثواب

کشته غمزه خود را به نماز آمده ای

شعر فرشته , شعر در مورد فرشته , شعر درباره فرشته , شعر در وصف فرشته

شعر در مورد ثواب

 بدان سگی که وفا کرد و برد نام ابد

به پشه ای که غزا کرد و یافت گنج ثواب

شعر قدر نشناسی , شعر در مورد قدر نشناسی , شعر درباره قدر نشناسی , شعر در وصف قدر نشناسی

شعر در مورد ثواب

 هر که کبوتری کشد هم به ثواب در رسد

خیز و ببر گلوی دل، کو کندت کبوتری

شعر امام حسین , شعر در مورد امام حسین , شعر درباره امام حسین , شعر در وصف امام حسین

شعر در مورد ثواب

 ما امید از طاعت و چشم از ثواب افکنده ایم

سایه سیمرغ همت بر خراب افکنده ایم

شعر امام سجاد , شعر در مورد امام سجاد , شعر درباره امام سجاد , شعر در وصف امام سجاد

شعر در مورد ثواب

 اندر آن گیتی ایزد دل تو شاد کناد

به بهشت و به ثواب و به فراوان کردار

شعر قدر یکدیگر را دانستن , شعر در مورد قدر یکدیگر را دانستن , شعر درباره قدر یکدیگر را دانستن , شعر در وصف قدر یکدیگر را دانستن

شعر در مورد ثواب

 تو زمال خویش نندیشی و هم بدهی به طبع

گر ثواب از تو بخواهد سایلی روز قیام

شعر ماه خرداد , شعر در مورد ماه خرداد , شعر درباره ماه خرداد , شعر در وصف ماه خرداد

شعر در مورد ثواب

 ثواب من همه شد عین رو سیاهی من

که خواجه در غضب آمد ز بی گناهی من

شعر گیسو , شعر در مورد گیسو , شعر درباره گیسو , شعر در وصف گیسو

شعر در مورد ثواب

 تا که باشم تا که باشم بر در امید و بیم

در ضمیرم گه ثواب و گه عقاب انداختی

شعر لیلی و مجنون , شعر در مورد لیلی و مجنون , شعر درباره لیلی و مجنون , شعر در وصف لیلی و مجنون

شعر در مورد ثواب

 ز عشق کم گو با جسمیان که ایشان را

وظیفه خوف و رجا آمد و ثواب و عقاب

شعر نگاه , شعر در مورد نگاه , شعر درباره نگاه , شعر در وصف نگاه

شعر در مورد ثواب

 مگر که خدمت تو طاعت خدای شده ست

که هست بسته در و خلق را ثواب و عقاب

شعر ثریا , شعر در مورد ثریا , شعر درباره ثریا , شعر در وصف ثریا

شعر در مورد ثواب

 همیشه تا بر دانش به حق گشاده بود

در ثواب و عقاب از ره حرام و حلال

شعر گذشته , شعر در مورد گذشته , شعر درباره گذشته , شعر در وصف گذشته

شعر در مورد ثواب

 خوی تو خشم و عفو جهاندار گشت از آنک

دوزخ شد و بهشت ثواب و عقاب تو

شعر گذشت , شعر در مورد گذشت , شعر درباره گذشت , شعر در وصف گذشت

شعر در مورد ثواب

 چون مست و خراب آمد سجده گهش آب آمد

فارغ ز ثواب آمد فرد از ره و بیراهی

شعر قلب , شعر در مورد قلب , شعر درباره قلب , شعر در وصف قلب

شعر در مورد ثواب

 اگر چه روح جهانست و روح سوی ندارد

ثواب کن سوی او رو اگر چه غرق ثوابی

شعر یاد خدا , شعر در مورد یاد خدا , شعر درباره یاد خدا , شعر در وصف یاد خدا

شعر در مورد ثواب

 قول را نیست ثوابی چو عمل نیست برو

ایزد از بهر عمل کرد تو را وعده ثواب

شعر یار , شعر در مورد یار , شعر درباره یار , شعر در وصف یار

شعر در مورد ثواب

 کاروانهای ثواب و روزه و حج و زکات

کرده پیش از خود روان در دار ملک جاودان

شعر وطن , شعر در مورد وطن , شعر درباره وطن , شعر در وصف وطن

شعر در مورد ثواب

 بگیر از من که بر من بار دوش است

ثواب این نماز بی حضوری

شعر باران , شعر در مورد باران , شعر درباره باران , شعر در وصف باران

شعر در مورد ثواب

 چون ز روی خویش برگیرد حجاب

او حساب است او ثواب است او عذاب

شعر ورزش , شعر در مورد ورزش , شعر درباره ورزش , شعر در وصف ورزش

شعر در مورد ثواب

 بر جان ما ز غمزه مزن تیر دمبدم

بر بی گناه ظلم پیاپی ثواب نیست

شعر بچه , شعر در مورد بچه , شعر درباره بچه , شعر در وصف بچه

شعر در مورد ثواب

 برات من چه بود، گر بر آن لب شیرین

به مشک سوده ز بهر ثواب بنویسند

شعر ماه فروردین , شعر در مورد ماه فروردین , شعر درباره ماه فروردین , شعر در وصف ماه فروردین

شعر در مورد ثواب

 جهان به دست تو دادند، تا ثواب کنی

خطا ز سر بنهی، روی در صواب کنی

شعر کافه , شعر در مورد کافه , شعر درباره کافه , شعر در وصف کافه

شعر در مورد ثواب

 محرم من تویی مرا هم تو

بسر آن رسان ز بهر ثواب

شعر چپ دست ها , شعر در مورد چپ دست ها , شعر درباره چپ دست ها , شعر در وصف چپ دست ها

شعر در مورد ثواب

 در موقف جزای مطیعان و عاصیان

از لطف و قهر خویش ثواب و عقاب خواه

شعر حج , شعر در مورد حج , شعر درباره حج , شعر در وصف حج

شعر در مورد ثواب

 ای بر عقاب کرده تقدم ثواب را

وی بر خطا گزیده طریق صواب را

شعر چاپلوسی , شعر در مورد چاپلوسی , شعر درباره چاپلوسی , شعر در وصف چاپلوسی

شعر در مورد ثواب

 از چنین انصافها چون غازیان بادت ثواب

وز چنان کردارها چون حاجیان بادت جزا

شعر جوانی , شعر در مورد جوانی , شعر درباره جوانی , شعر در وصف جوانی

شعر در مورد ثواب

 ثنا و ثواب جزیل و جمیل

برو بیش ازیرا که او مقتداست

شعر بهشت , شعر در مورد بهشت , شعر درباره بهشت , شعر در وصف بهشت

شعر در مورد ثواب

 گاهم آن گفتی سنایی نیستی ار هستیی

دلت مشغول ثنایستی نه مشغول ثواب

شعر چرخ گردون , شعر در مورد چرخ گردون , شعر درباره چرخ گردون , شعر در وصف چرخ گردون

شعر در مورد ثواب

 خواهد ثواب بت شکنان یافت روز حشر

سنگین دلی که توبه ما را شکسته است!

شعر جدایی , شعر در مورد جدایی , شعر درباره جدایی , شعر در وصف جدایی

شعر در مورد ثواب

 مقبول نیست طاعت هر کس شکسته نیست

استاده را ثواب نماز نشسته نیست

شعر جاده , شعر در مورد جاده , شعر درباره جاده , شعر در وصف جاده

شعر در مورد ثواب

 خواهد ثواب بت شکنان یافت روز حشر

هر کس که در شکست من امداد می کند

شعر چهره زیبا , شعر در مورد چهره زیبا , شعر درباره چهره زیبا , شعر در وصف چهره زیبا

شعر در مورد ثواب

 شکسته بالی عصیان کلید فردوس است

ز نامه عمل خود ثواب می شویم

شعر چای , شعر در مورد چای , شعر درباره چای , شعر در وصف چای

شعر در مورد ثواب

 روزی که دست او به شفاعت علم شود

خجلت کشد ز دامن پاک گنه ثواب

شعر در مورد ثواب

شعر در مورد طلوع خورشید

شعر در مورد طلوع خورشید

شعر در مورد طلوع خورشید,شعری در مورد طلوع خورشید,شعر در مورد غروب خورشید,شعر در مورد طلوع آفتاب,شعر نو در مورد طلوع خورشید,شعر در مورد غروب خورشید,شعر زیبا در مورد غروب خورشید,شعر نو در مورد غروب خورشید,شعر درباره غروب خورشید,شعر زیبا در مورد طلوع خورشید,شعری درباره غروب خورشید,شعری زیبا در مورد طلوع خورشید,شعری در مورد غروب و طلوع خورشید,شعری در مورد غروب آفتاب,شعر در باره غروب آفتاب,شعر درباره طلوع آفتاب,شعر درمورد طلوع افتاب,شعری درباره طلوع آفتاب,شعر درمورد طلوع خورشید,شعر نو درمورد غروب آفتاب,شعر نو درباره غروب خورشید,شعر زیبا در مورد غروب آفتاب,شعر زیبا درباره غروب خورشید,شعر زیبا درباره طلوع خورشید,شعر نو درباره غروب افتاب,شعر درباره طلوع خورشید,شعر درباره ی طلوع خورشید,شعری درباره طلوع خورشید,شعر در وصف طلوع خورشید,شعری در وصف طلوع خورشید,شعر در وصف غروب خورشید,شعر در وصف طلوع آفتاب,شعر در وصف غروب افتاب,شعری در وصف غروب آفتاب,شعر طلوع خورشید,شعر طلوع خورشید,شعر درباره طلوع خورشید,شعر نو طلوع خورشید,شعر برای طلوع خورشید,شعری برای طلوع خورشید,شعر در مورد طلوع خورشید,شعر درباره ی طلوع خورشید,شعر نو در مورد طلوع خورشید,شعر کوتاه طلوع خورشید,شعر در مورد طلوع خورشید,شعر درباره طلوع خورشید,شعری درباره غروب خورشید,شعر درباره غروب خورشید,شعری در مورد طلوع خورشید,شعر در مورد طلوع آفتاب,شعر نو درباره غروب خورشید,شعری درباره طلوع خورشید,شعر نو غروب خورشید,شعر درمورد طلوع خورشید,شعر دربارهی طلوع خورشید,شعر راجب طلوع خورشید,شعری از طلوع خورشید,شعری درمورد طلوع خورشید,شعر در مورد غروب خورشید,شعر در مورد غروب خورشید,شعر زیبا در مورد غروب خورشید,شعر نو در مورد غروب خورشید,شعر زیبا در مورد طلوع خورشید,شعری درباره ی طلوع خورشید,شعر درباره ی غروب خورشید,شعری درباره ی غروب خورشید,شعر درباره ی غروب آفتاب,یک بیت شعر درباره ی طلوع خورشید,شعر نو درمورد غروب آفتاب,شعر کوتاه غروب خورشید,شعر کوتاه درباره طلوع خورشید,شعری کوتاه درباره طلوع خورشید

شعر در مورد طلوع خورشید

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد طلوع خورشید برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

تو مشرقی تر از آفاق سرخ لَم یَزَلی

طلوع عاطـفه بر شانه های هر غزلی

شعر چهره زیبا , شعر در مورد چهره زیبا , شعر درباره چهره زیبا , شعر در وصف چهره زیبا

شعر در مورد طلوع خورشید

شروع دلنشین من طلوع کن که بشکند

بلور اشک ها و خاطرات بی بهای من

شعر چای , شعر در مورد چای , شعر درباره چای , شعر در وصف چای

شعری در مورد طلوع خورشید

دیده ی من مُبَلغِ طلوعِ با شکوهِ تو

مژده رسید تشرُفِ حلولِ ماهِ رویِ تو

شعر دختر , شعر در مورد دختر , شعر درباره دختر , شعر در وصف دختر

شعر در مورد غروب خورشید

روبه روی من فقط تو بوده ای

از همان اشاره‌، از همان شروع

از همان بهانه ای که برگ

باغ شد

از همان جرقه ای که

چلچراغ شد

چارسوی من پر است از همان غروب

از همان غروب جاده

از همان طلوع

از همان حضور تا هنوز

شعر استاد , شعر در مورد استاد , شعر درباره استاد , شعر در وصف استاد

شعر در مورد طلوع آفتاب

جز سایه ای نماند ز من با طلوع عشق

آن نیز با غروب تو نا چیز می شود

شعر استاد , شعر در مورد استاد , شعر درباره استاد , شعر در وصف استاد

شعر نو در مورد طلوع خورشید

ز جان من که در چاه غروب تلخ هجرانت

طلوع سینه ی چاک گریبانت چه میخواهد 

شعر یاد دوست , شعر در مورد یاد دوست , شعر درباره یاد دوست , شعر در وصف یاد دوست

شعر در مورد غروب خورشید

آنقدر دوستت دارم 

که خودم هم نمیدانم چقدر دوستت دارم!

هر بار که می پرسی، چقدر؟!

با خودم فکر می کنم؛

دریا چطور 

حساب موجهایش را نگه دارد؟!

پاییز از کجا بداند 

هر بار چند برگ از دست میدهد؟!

ابرها چه می دانند 

چند قطره باریده اند؟!

خورشید مگر یادش مانده 

چند بار طلوع کرده است؟!

و من،

چطور بگویم که،

چقدر دوستت دارم 

شعر آرامش , شعر در مورد آرامش , شعر درباره آرامش , شعر در وصف آرامش

شعر زیبا در مورد غروب خورشید

با قصه های روشن باران طلوع صبح

در من سرود عشق تو آغاز می شود

شعر آفتاب , شعر در مورد آفتاب , شعر درباره آفتاب , شعر در وصف آفتاب

شعر نو در مورد غروب خورشید

در من طلوع آبی آن چشم روشن

یادآور صبح خیال انگیز دریاست

شعر آینه , شعر در مورد آینه , شعر درباره آینه , شعر در وصف آینه

شعر درباره غروب خورشید

خوش به حال من ودریا و غروب و خورشید   

 و چه بی ذوق جهانی که مرا با تو ندید

شعر دروغ , شعر در مورد دروغ , شعر درباره دروغ , شعر در وصف دروغ

شعر زیبا در مورد طلوع خورشید

نمی دانم

می آمدی یا می رفتی

فقط چیزی در قلبم فرو ریخت

نمی دانم

می آمدی یا می رفتی

عبورت، حضوری ماندگار بود

خورشید از پشت

پلکهایت درخشید

و در ادامه ی راهم

طلوع کردی!

شعر خبر خوش , شعر در مورد خبر خوش , شعر درباره خبر خوش , شعر در وصف خبر خوش

شعری درباره غروب خورشید

آفتاب را

دوخته‌ای به لب‌هایت!

آدم دوست دارد هر روز خورشیدش

از لب‌های تو طلوع کند..

شعر یتیم نوازی , شعر در مورد یتیم نوازی , شعر درباره یتیم نوازی , شعر در وصف یتیم نوازی

شعری زیبا در مورد طلوع خورشید

برای صبح شدن

نه به خورشید نیاز است

نه خنده های باد؛

چشم هایت را که باز کنی،

موهایت که پریشان بشود،

زندگی

عاشقانه طلوع خواهد کرد…!

شعر حسود , شعر در مورد حسود , شعر درباره حسود , شعر در وصف حسود

شعری در مورد غروب و طلوع خورشید

آفتاب را

پشت دروازه ی شب

منتظر نشانده ام

و طلوع را

به دیداری عاشقانه دعوت کرده ام

شعر حرف و عمل , شعر در مورد حرف و عمل , شعر درباره حرف و عمل , شعر در وصف حرف و عمل

شعری در مورد غروب آفتاب

در آنسوی دنیا زاده شده بودی

دور بودی

مثل تمام آرزوها

و ریل ها

در مه زنگ زده بودند

هیچ قطاری حاضر نبود

مرا به تو برساند

من به تو نرسیدم

من به حرفی تازه در عشق نرسیدم

و در ادامه خواب های من

هرگز خورشیدی طلوع نکرد …

شعر حماقت , شعر در مورد حماقت , شعر درباره حماقت , شعر در وصف حماقت

شعر در باره غروب آفتاب

با طلوع نام تو

روی حرفِ “سینِ” سر خوشانه اش

شاد مانه، یک ترانه، سبز می شود.

آن ترانه را جویبارِ روشنی، روانه می کند

-زیرِ پای بوته های چای

نام تو “شمال” را زنانه می کند.

شعر خاطره , شعر در مورد خاطره , شعر درباره خاطره , شعر در وصف خاطره

شعر درباره طلوع آفتاب

گل قشنگم

شیرین نیستی

ولی من

صخره های شب را

آنقدر می تراشم

تا خورشیدم طلوع کند

و تو

در آغوشم بخندی.

شعر خانواده , شعر در مورد خانواده , شعر درباره خانواده , شعر در وصف خانواده

شعر درمورد طلوع افتاب

یادم نیست

طلوع اوّلین گل سرخ بود

یا غروب آخرین نرگس زرد ؟!

که پروانه ها

تو را در من سرودند

شعر دنیا , شعر در مورد دنیا , شعر درباره دنیا , شعر در وصف دنیا

شعری درباره طلوع آفتاب

رسیده‌ام به تو

اما هنوز دلتنگ‌اَم!

انگار به اشتباه،

جای طلوع

در غروبِ چشم‌هایت

فرود آمده باشم!

شعر دیدار , شعر در مورد دیدار , شعر درباره دیدار , شعر در وصف دیدار

شعر درمورد طلوع خورشید

خورشید جاودانه می درخشد در مدار خویش

مائیم که یا جای پای خود می نهیم و غروب می کنیم

هر پسین

شعر دست , شعر در مورد دست , شعر درباره دست , شعر در وصف دست

شعر نو درمورد غروب آفتاب

تو مثل لاله ی پیش از طلوع دامنه ها 

که سر به صخره گذارد

غریبی و پاکی

ترا ز وحشت توفان به سینه می فشردم

عجب سعادت غمناکی

شعر بخت و اقبال , شعر در مورد بخت و اقبال , شعر درباره بخت و اقبال , شعر در وصف بخت و اقبال

شعر نو درباره غروب خورشید

مثل کودکی که با بی اعتنایی به سیبی نگاه می کند

به آسمان خیره مانده ام

آسمانی که بین طلوع و غروبش

حتی سنجاقکی پوست نمی اندازد

آسمانی که روزش نیمی خورشید و نیمی زخم است

و شبش نیمی اضطراب و نیمی ماه

شعر دوست داشتن , شعر در مورد دوست داشتن , شعر درباره دوست داشتن , شعر در وصف دوست داشتن

شعر زیبا در مورد غروب آفتاب

میگفتی: دنیا کوچک است

تا آنجا که

شمال و جنوب لای ِ انگشتانت محو می شوند !! …

و خورشید میتواند

از چشمی طلوع کند و درچشم ِ دیگرت غروب !! …

شعر یزد , شعر در مورد یزد , شعر درباره یزد , شعر در وصف یزد

شعر زیبا درباره غروب خورشید

تو آمدی

و گرمی حضوری خورشید وار را

بر طلوع آرزوهایم هک کردی

شعر خانه , شعر در مورد خانه , شعر درباره خانه , شعر در وصف خانه

شعر زیبا درباره طلوع خورشید

نامت‌ را در شبی‌ تار بر زبان‌ می‌آورم‌

ستارگان‌

برای‌ سرکشیدن‌ ماه‌ طلوع‌ می‌کنند

و سایه‌های‌ مبهم‌

می‌خسبند

شعر روزگار , شعر در مورد روزگار , شعر درباره روزگار , شعر در وصف روزگار

شعر نو درباره غروب افتاب

صبح که

شعرم بیدار می‌شود

می‌بینم بسترم سرشاراز

گُلِ عشقِ توست و

عشق تو آفتاب است

آنگاه که

درونم طلوع می‌کنی و

می‌بینمت

شعر صلح و آشتی , شعر در مورد صلح و آشتی , شعر درباره صلح و آشتی , شعر در وصف صلح و آشتی

شعر درباره طلوع خورشید

روز

لبخند توست

که طلوع مى کند

شعر حضرت ابوالفضل العباس , شعر در مورد حضرت ابوالفضل العباس , شعر درباره حضرت ابوالفضل العباس , شعر در وصف حضرت ابوالفضل العباس

شعر درباره ی طلوع خورشید

اگر می دانستم که صبح من

از نگاه تو شروع می شود

می گفتم زودتر بیا

کمی زودتر طلوع کن

اگر فقط چند لحظه زودتر نگاهم می کردی

جهانم شب نمی شد

شعر ثروت , شعر در مورد ثروت , شعر درباره ثروت , شعر در وصف ثروت

شعری درباره طلوع خورشید

هنگامی که دستان مهربانش

را به دست می گیرم

تنهایی غم انگیزش را در می یابم

اندوهش غروبی دلگیر است

در غربت و تنهایی

همچنان که شادیش

طلوع همه آفتاب هاست

شعر حضرت فاطمه , شعر در مورد حضرت فاطمه , شعر درباره حضرت فاطمه , شعر در وصف حضرت فاطمه

شعر در وصف طلوع خورشید

خورشید برای من

ساعت هفت غروب طلوع می کند

آن هم از پشت میز یک کافه

یعنی وقتی تو را می بینم

شعر حضرت زینب , شعر در مورد حضرت زینب , شعر درباره حضرت زینب , شعر در وصف حضرت زینب

شعری در وصف طلوع خورشید

هنگامی که مردم

تکه یخی بر روی خاکم بگذارید

هر روزه بعد از طلوع آفتاب

تا با آب شدنش روی خاکم

گمان کنم

کسی که من به یادش بودم

به یادم گریه می کند

شعر ماه آبان , شعر در مورد ماه آبان , شعر درباره ماه آبان , شعر در وصف ماه آبان

شعر در وصف غروب خورشید

 خورشید می ز مشرق ساغر طلوع کرد

گر برگ عیش می طلبی ترک خواب کن

شعر ماه آذر , شعر در مورد ماه آذر , شعر درباره ماه آذر , شعر در وصف ماه آذر

شعر در وصف طلوع آفتاب

 مهی ز برج مرادم طلوع کرد امشب

که فخر بر سر خورشید آسمان دارد

شعر تواضع , شعر در مورد تواضع , شعر درباره تواضع , شعر در وصف تواضع

شعر در وصف غروب افتاب

 گفتم که نور چشمه خورشید از کجاست

گفت از طلوع طلعت عاشق گداز من

شعر مو , شعر در مورد مو , شعر درباره مو , شعر در وصف مو

شعری در وصف غروب آفتاب

 خورشید در مقدمه شب کند طلوع

بعد از غروب اگر ز جمال افکنی نقاب

شعر تابستان , شعر در مورد تابستان , شعر درباره تابستان , شعر در وصف تابستان

شعر طلوع خورشید

 تا کمین ذره ذرات وجودش گردد

نجم خورشید طلوع و مه برجیس صعود

شعر یلدا , شعر در مورد یلدا , شعر درباره یلدا , شعر در وصف یلدا

شعر طلوع خورشید

 خندید خورشید فلک چون سرخ گل در بوستان

از خنده آن سرخ گل آفاق را خندان نگر

شعر اعتماد , شعر در مورد اعتماد , شعر درباره اعتماد , شعر در وصف اعتماد

شعر درباره طلوع خورشید

 دمید صبح مبارک طلوع، ساقی، خیز

به دلخوشی می صافی به جام روشن ریز

شعر روزه , شعر در مورد روزه , شعر درباره روزه , شعر در وصف روزه

شعر نو طلوع خورشید

 چو مهر می کند از مشرق پیاله طلوع

شود منور از انوار او جهان مجموع

شعر سفر , شعر در مورد سفر , شعر درباره سفر , شعر در وصف سفر

شعر برای طلوع خورشید

 جهان پیر چو روشن شد از فروغ قدح

چه باک، اگر نکند آفتاب چرخ طلوع؟

شعر ماه شهریور , شعر در مورد ماه شهریور , شعر درباره ماه شهریور , شعر در وصف ماه شهریور

شعری برای طلوع خورشید

 جز عارض سیمین تو بر طره شبرنگ

هرگز نشنیدیم طلوع قمر از مو

شعر طبیعت , شعر در مورد طبیعت , شعر درباره طبیعت , شعر در وصف طبیعت

شعر در مورد طلوع خورشید

 هزار نجم همایون طلوع گشته بلند

ولی یکیست که خورشید وش نمایان است

شعر ماه تیر , شعر در مورد ماه تیر , شعر درباره ماه تیر , شعر در وصف ماه تیر

شعر درباره ی طلوع خورشید

 ز عشق تابش خورشید تو به وقت طلوع

بلند کرد سر آن کوه نی ز جباری

شعر امام محمد باقر , شعر در مورد امام محمد باقر , شعر درباره امام محمد باقر , شعر در وصف امام محمد باقر

شعر نو در مورد طلوع خورشید

 بی گاه شد بی گاه شد خورشید اندر چاه شد

خیزید ای خوش طالعان وقت طلوع ماه شد

شعر پدر و دختر, شعر در مورد پدر و دختر, شعر درباره پدر و دختر, شعر در وصف پدر و دختر

شعر کوتاه طلوع خورشید

 داد عیش از ربیع بستانم

به طلوع مه محرم خم

شعر زن, شعر در مورد زن, شعر درباره زن, شعر در وصف زن

شعر در مورد طلوع خورشید

 ز مشرق سر کو آفتاب طلعت تو

اگر طلوع کند طالعم همایون است

شعر توبه , شعر در مورد توبه , شعر در وصف توبه , شعر درباره توبه

شعر درباره طلوع خورشید

 در طلوع مهر بی عرض تبسم نیست صبح

هر که گردد خاک راهت میکند پیدا نمک

شعر زیبایی , شعر در مورد زیبایی , شعر در وصف زیبایی , شعر درباره زیبایی

شعری درباره غروب خورشید

 در هوای حتم مقصد سرنگون تاز است مو

تا طلوع صبح پیری نیست بی شبگیر شرم

شعر زلف , شعر در مورد زلف , شعر در وصف زلف , شعر درباره زلف

شعر درباره غروب خورشید

 ماه چنین کس ندید خوش سخن و کش خرام

ماه مبارک طلوع سرو قیامت قیام

شعر نامردی , شعر در مورد نامردی , شعر در وصف نامردی , شعر درباره نامردی

شعری در مورد طلوع خورشید

 گاه بر دورنمای افق از گوشه ابر

با طلوع ملکی جلوه دهد سیمایی

شعر وفاداری , شعر در مورد وفاداری , شعر در وصف وفاداری , شعر درباره وفاداری

شعر در مورد طلوع آفتاب

 گر می روشن کند از مشرق مینا طلوع

صبح شنبه می توان کردن شب آدینه را

شعر هنر و هنرمند , شعر در مورد هنر و هنرمند , شعر در وصف هنر و هنرمند , شعر درباره هنر و هنرمند

شعر نو درباره غروب خورشید

 صائب آن فیضی که مخموران نیابند از شراب

در طلوع نشأه تریاک می بینیم ما

شعر وداع , شعر در مورد وداع , شعر در وصف وداع , شعر درباره وداع

شعری درباره طلوع خورشید

 ز خم طلوع سهیل شراب نزدیک است

ز کوه سر زدن آفتاب نزدیک است

شعر هجرت , شعر در مورد هجرت , شعر در وصف هجرت , شعر درباره هجرت

شعر نو غروب خورشید

 در سینه های تنگ بود آه بیشتر

یوسف کند طلوع ازین چاه بیشتر

شعر همدلی , شعر در مورد همدلی , شعر در وصف همدلی , شعر درباره همدلی

شعر درمورد طلوع خورشید

 صبح قیامت از دهن خم کند طلوع

چون برلب آورد کف مستی شراب عشق

شعر یمن , شعر در مورد یمن , شعر در وصف یمن , شعر درباره یمن

شعر دربارهی طلوع خورشید

 طلوع صبح جمالش فروغ آفاق است

بساط مجلس عیدش نشاط دوران است

شعر یادگاری , شعر در مورد یادگاری , شعر در وصف یادگاری , شعر درباره یادگاری

شعر راجب طلوع خورشید

 فلک به چشم فروغی طلوع داده مهی را

که آفتاب قسم می خورد به صبح جبینش

شعر بهار , شعر در مورد بهار , شعر در وصف بهار , شعر درباره بهار

شعری از طلوع خورشید

 مگر از سیاه روزی تو مرا نجات بخشی

که طلوع صبح روشن ز سواد شام داری

شعر راه , شعر در مورد راه , شعر در وصف راه , شعر درباره راه

شعری درمورد طلوع خورشید

 ز تقریری که واعظ می کند بر عرشه منبر

طلوع صبح محشر شام هجران است پنداری

شعر رهایی , شعر در مورد رهایی , شعر در وصف رهایی , شعر درباره رهایی

شعر در مورد غروب خورشید

 به کمی چو ذره هایم من اگر گشاده پایم

چه کنم وفا ندارد به طلوع آفتابم

شعر ذلت , شعر در مورد ذلت , شعر در وصف ذلت , شعر درباره ذلت

شعر در مورد غروب خورشید

 طلوع کرد از این لحم شمس تبریزی

که آفتابم و سر زین وحل برون آرم

شعر ساز , شعر در مورد ساز , شعر در وصف ساز , شعر درباره ساز

شعر زیبا در مورد غروب خورشید

 به هر صبوح درآیم به کوری کوران

برای کور طلوع و غروب نگذارم

شعر ذکر , شعر در مورد ذکر , شعر در وصف ذکر , شعر درباره ذکر

شعر نو در مورد غروب خورشید

 از تبریز شمس دین یک سحری طلوع کرد

ساخت شعاع نور او از دل بنده مظهری

شعر زمان , شعر در مورد زمان , شعر در وصف زمان , شعر درباره زمان

شعر زیبا در مورد طلوع خورشید

 تبریز مشرقی شد به طلوع شمس دینی

که از او رسد شرارت به کواکب معانی

شعر سکوت , شعر در مورد سکوت , شعر در وصف سکوت , شعر درباره سکوت

شعری درباره ی طلوع خورشید

 زهی شبی که چنان نجم در طلوع آید

به روز روشن بدهد صفات ستاری

شعر نماز , شعر در مورد نماز , شعر در وصف نماز , شعر درباره نماز

شعر درباره ی غروب خورشید

 یک بار اگر ز مشرق رایت کند طلوع

من بعد مهر یاد نیاید ز خاورش

شعر رنگین کمان , شعر در مورد رنگین کمان , شعر در وصف رنگین کمان , شعر درباره رنگین کمان

شعری درباره ی غروب خورشید

 آنکو شناخت گردش خورشید و ماه را

جوید برای خفتن خود خوابگاه را

شعر ساحل , شعر در مورد ساحل , شعر در وصف ساحل , شعر درباره ساحل

شعر درباره ی غروب آفتاب

 نیست کبر و سرکشی در طینت روشندلان

پرتو خورشید پیش خاص و عام افتد به خاک

شعر اربعین , شعر در مورد اربعین , شعر در وصف اربعین , شعر درباره اربعین

یک بیت شعر درباره ی طلوع خورشید

 مرا ز پست و بلند سپهر باکی نیست

به یک قرار بود مهر در طلوع و افول

شعر پدر , شعر در مورد پدر , شعر درباره پدر , شعر در وصف پدر

شعر نو درمورد غروب آفتاب

 هر که بپرسدت که چون مهر طلوع می کند

جام صبوح خورده از خانه برآ که همچنین

شعر مادر , شعر در مورد مادر , شعر درباره مادر , شعر در وصف مادر

شعر کوتاه غروب خورشید

 نبود طلوع از برج ما، آن ماه مهر افروز را تغییر

طالع چون کنم این اختر بد روز را

شعر دوست , شعر در مورد دوست , شعر درباره دوست , شعر در وصف دوست

شعر کوتاه درباره طلوع خورشید

 بر من فتاد سایه خورشید سلطنت

و اکنون فراغت است ز خورشید خاورم

شعر در مورد طلوع خورشید

شعر در مورد همدلی

شعر در مورد همدلی

شعر در مورد همدلی و اتحاد,شعر درباره همدلی و اتحاد,شعری درباره همدلی و اتحاد,شعر درباره ی همدلی و اتحاد,شعری در مورد همدلی و اتحاد,شعر در مورد اتحاد همدلی,شعر در مورد همدلی,شعر در مورد همدلی و همیاری,شعر در مورد همدلی و همزبانی,شعر در مورد همدلی و دوستی,شعر در مورد همدلی و همدردی,شعر در مورد همدلی با دیگران,شعر در مورد همدلی و همکاری,شعر در مورد همدلی و همراهی,شعری در مورد همدلی,شعر درباره همدلی و همیاری,شعر درباره ی همدلی و همیاری,شعری در باره همدلی و همزبانی,شعر در مورد سال همدلی و همزبانی,شعر درباره همدلی و دوستی,شعری درباره همدلی و دوستی,شعر کودکانه در مورد دوستی و همدلی,یک شعر در مورد دوستی و یا همدلی,شعر درباره همدلی و همراهی,شعری در مورد همدلی ودوستی,شعر در مورد همدلی,شعر در وصف همدلی,شعری در وصف همدلی,شعری زیبا در وصف همدلی,شعر همدلی,شعر همدلی و دوستی,شعر همدلی از همزبانی خوشتر است,شعر همدلی و همزبانی,شعر همدلی و اتحاد,شعر همدلی از همزبانی,شعر همدلی و همدردی,شعر همدلی از همزبونی بهتره,شعر همدلی و وحدت,شعر همدلی و همکاری,شعر درباره همدلی و دوستی,شعر در مورد همدلی و دوستی,شعری درباره همدلی و دوستی,متن شعر همدلی از همزبانی خوشتر است,شعر در مورد همدلی و همزبانی,شعر همدلی از همزبانی بهتر است,شعر درباره همدلی و همزبانی,شعر همدلی همزبانی,شعری درباره همدلی و همزبانی,شعر همدلی از همزبانی بهتر,شعر همدلی از همزبانی خوشتراست,شعر همدلی و اتحاد,شعر درباره همدلی و اتحاد,شعری درباره همدلی و اتحاد,شعر درباره ی همدلی و اتحاد,شعر با محتوای همدلی و اتحاد,شعر در مورد همدلی و اتحاد,شعری با محتوای همدلی و اتحاد,شعری درباره ی همدلی و اتحاد,شعری همدلی و اتحاد,متن شعر همدلی از همزبانی بهتر است,معنی شعر همدلی از همزبانی بهتر است,شعر در مورد همدلی و همدردی,شعری درباره ی همدلی و همدردی,متن شعر همدلی از همزبونی بهتره,شعر درباره وحدت و همدلی,شعر درمورد وحدت و همدلی,شعر در مورد همدلی و همکاری

شعر در مورد همدلی

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد همدلی برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

ای بسا هندووترک همزبان

ای بسا دوترک چون بیگانگان

پس زبان محرمی خود دیگراست

همدلی ازهمزبانی بهتراست

شعر کوچه , شعر در مورد کوچه , شعر درباره کوچه , شعر در وصف کوچه

شعر در مورد همدلی و اتحاد

 هین غذای دل بده از همدلی

رو بجو اقبال را از مقبلی

شعر فکر کردن , شعر در مورد فکر کردن , شعر درباره فکر کردن , شعر در وصف فکر کردن

شعر درباره همدلی و اتحاد

 شود از همدلی و همکاری

ذوق هر یک به دیگران ساری

شعر فاصله , شعر در مورد فاصله , شعر درباره فاصله , شعر در وصف فاصله

شعری درباره همدلی و اتحاد

 علم اتحاد بر بسته

لشکر خشم و آز بشکسته

شعر کعبه دل , شعر در مورد کعبه دل , شعر درباره کعبه دل , شعر در وصف کعبه دل

شعر درباره ی همدلی و اتحاد

 اتحاد اندر اثر بین و بدان

نوبهار و مهرگان آمیخته

شعر تلاش و کوشش , شعر در مورد تلاش و کوشش , شعر درباره تلاش و کوشش , شعر در وصف تلاش و کوشش

شعری در مورد همدلی و اتحاد

 پندار، من ضعیفم و ناچیز و ناتوان

بی اتحاد من، تو توانا چه می کنی

شعر فراق , شعر در مورد فراق , شعر درباره فراق , شعر در وصف فراق

شعر در مورد اتحاد همدلی

 چو عهدنامه نوشتیم، اهرمن خندید

که اتحاد نبود، اینکه با عدو کردیم

شعر فرشته , شعر در مورد فرشته , شعر درباره فرشته , شعر در وصف فرشته

شعر در مورد همدلی

 برای همرهی و اتحاد با چو منی

خوش است اشک یتیمی و خون رنجبری

شعر قدر نشناسی , شعر در مورد قدر نشناسی , شعر درباره قدر نشناسی , شعر در وصف قدر نشناسی

شعر در مورد همدلی و همیاری

 ز اتحاد هیولا و اختلاف صور

خرد ز هر گل نو، نقش صد بتان گیرد

شعر امام حسین , شعر در مورد امام حسین , شعر درباره امام حسین , شعر در وصف امام حسین

شعر در مورد همدلی و همزبانی

 او فکر اتحاد غلامان به مغز پخت

از بزم خواجه سخت به جا بود طرد او

شعر امام سجاد , شعر در مورد امام سجاد , شعر درباره امام سجاد , شعر در وصف امام سجاد

شعر در مورد همدلی و دوستی

 نشأه و می را نماید با کمال اتحاد

از نگاهی چشم شور روزگار از هم جدا

شعر قدر یکدیگر را دانستن , شعر در مورد قدر یکدیگر را دانستن , شعر درباره قدر یکدیگر را دانستن , شعر در وصف قدر یکدیگر را دانستن

شعر در مورد همدلی و همدردی

 نارسایی های طالع مانع است از اتحاد

ور نه با موی میان یار همتابیم ما

شعر ماه خرداد , شعر در مورد ماه خرداد , شعر درباره ماه خرداد , شعر در وصف ماه خرداد

شعر در مورد همدلی با دیگران

 معنی یک بیت بودیم از طریق اتحاد

چون دو مصرع گر چه در ظاهر جدا بودیم ما

شعر گیسو , شعر در مورد گیسو , شعر درباره گیسو , شعر در وصف گیسو

شعر در مورد همدلی و همکاری

 اختلاف رنگ، گل را برنیارد ز اتحاد

با دو رنگی پیش یکرنگان گل رعنا یکی است

شعر لیلی و مجنون , شعر در مورد لیلی و مجنون , شعر درباره لیلی و مجنون , شعر در وصف لیلی و مجنون

شعر در مورد همدلی و همراهی

 سخت جانی سد راه اتحاد سالک است

در صدف آب گهر چون واصل دریا شود؟

شعر نگاه , شعر در مورد نگاه , شعر درباره نگاه , شعر در وصف نگاه

شعری در مورد همدلی

 سنگ راه اتحاد سالک است افسردگی

چون گهر شد قطره دور از وصل دریا می شود

شعر ثریا , شعر در مورد ثریا , شعر درباره ثریا , شعر در وصف ثریا

شعر درباره همدلی و همیاری

 ز اتحاد کجا عشق کامیاب شود

کدام ذره شنیدی که آفتاب شود

شعر گذشته , شعر در مورد گذشته , شعر درباره گذشته , شعر در وصف گذشته

شعر درباره ی همدلی و همیاری

 بویی شنیده است ز گلزار اتحاد

هر بلبلی که ناز گل از خار وخس کشد

شعر گذشت , شعر در مورد گذشت , شعر درباره گذشت , شعر در وصف گذشت

شعری در باره همدلی و همزبانی

 خضر ره اتحاد ترک لباس خودی است

نغمه چوبی پرده شد راست درآید به گوش

شعر قلب , شعر در مورد قلب , شعر درباره قلب , شعر در وصف قلب

شعر در مورد سال همدلی و همزبانی

 بلبلان دیوانه اند و بوی گل از اتحاد

می دود در کوچه و بازار چون دیوانگان

شعر یاد خدا , شعر در مورد یاد خدا , شعر درباره یاد خدا , شعر در وصف یاد خدا

شعر درباره همدلی و دوستی

 از اتحاد عاشق و معشوق می دهد

یادی نظاره گل رعنا درین چمن

شعر یار , شعر در مورد یار , شعر درباره یار , شعر در وصف یار

شعری درباره همدلی و دوستی

 ز تاب زلف تو پیداست حال آن رگ جان

که اتحاد بر آن موی عنبرین دارد

شعر وطن , شعر در مورد وطن , شعر درباره وطن , شعر در وصف وطن

شعر کودکانه در مورد دوستی و همدلی

 صلاح جویی تدبیر تو پدید آرد

میان آتش و آب اتحاد شکر و شیر

شعر باران , شعر در مورد باران , شعر درباره باران , شعر در وصف باران

یک شعر در مورد دوستی و یا همدلی

 ما و مجنون در ازل نوشیده ایم از یک شراب

در میان ما ازان رو اتحاد مشرب است

شعر ورزش , شعر در مورد ورزش , شعر درباره ورزش , شعر در وصف ورزش

شعر درباره همدلی و همراهی

 پیش از آن روزی که جان را با بدن شد اتحاد

عشق تو با جان من بودند یاران قدیم

شعر بچه , شعر در مورد بچه , شعر درباره بچه , شعر در وصف بچه

شعری در مورد همدلی ودوستی

 نوشت نامه به اغیار و این بترکه نگاشت

به رمز نام خود از اتحاد بر کاغذ

شعر ماه فروردین , شعر در مورد ماه فروردین , شعر درباره ماه فروردین , شعر در وصف ماه فروردین

شعر در مورد همدلی

 ای دل نوعهد کنون ز اتحاد

جان من و جان تو و جان عشق

شعر کافه , شعر در مورد کافه , شعر درباره کافه , شعر در وصف کافه

شعر در وصف همدلی

 شهی که خواهد اگر اتحاد نوع به جنس

دهند دست معیشت به هم رمض و اصم

شعر چپ دست ها , شعر در مورد چپ دست ها , شعر درباره چپ دست ها , شعر در وصف چپ دست ها

شعری در وصف همدلی

 اکنون ببند دو لب و آن چشم برگشا

دیگر سخن مگوی اگر هست اتحاد

شعر حج , شعر در مورد حج , شعر درباره حج , شعر در وصف حج

شعری زیبا در وصف همدلی

 قرب تا حاصل نشد دودم ز خرمن برنخاست

اتحاد شمع برق خرمن پروانه بود

شعر چاپلوسی , شعر در مورد چاپلوسی , شعر درباره چاپلوسی , شعر در وصف چاپلوسی

شعر همدلی

 پروانه محو کرد در آتش وجود خویش

یعنی که اتحاد بود انتهای عشق

شعر جوانی , شعر در مورد جوانی , شعر درباره جوانی , شعر در وصف جوانی

شعر همدلی و دوستی

 شغلی که مطمح نظر کیمیاگر است

تحصیل اتحاد صفات مس و زر است

شعر بهشت , شعر در مورد بهشت , شعر درباره بهشت , شعر در وصف بهشت

شعر همدلی از همزبانی خوشتر است

 می پذیرد چون گلاب از کوره رنگ اتحاد

گر چه باشد برگ برگ گلستان از هم جدا

شعر چرخ گردون , شعر در مورد چرخ گردون , شعر درباره چرخ گردون , شعر در وصف چرخ گردون

شعر همدلی و همزبانی

 خار و گل یکرنگ باشد در جهان اتحاد

نیست فرق از یکدگر پیر و جوان عشق را

شعر جدایی , شعر در مورد جدایی , شعر درباره جدایی , شعر در وصف جدایی

شعر همدلی و اتحاد

 دوری منزل حجاب اتحاد ما نبود

داشتیم از هم خبر در هر کجا بودیم ما

شعر جاده , شعر در مورد جاده , شعر درباره جاده , شعر در وصف جاده

شعر همدلی از همزبانی

 با نیک و بد چو شیر و شکر جوش می زند

دریافت هر که چاشنی اتحاد را

شعر چهره زیبا , شعر در مورد چهره زیبا , شعر درباره چهره زیبا , شعر در وصف چهره زیبا

شعر همدلی و همدردی

 سنگ راه اتحاد سالک است افسردگی

چون گهر شد قطره دور از وصل دریا می شود

شعر چای , شعر در مورد چای , شعر درباره چای , شعر در وصف چای

شعر همدلی از همزبونی بهتره

نیست از ما راه چندان تا جهان اتحاد شست

چون گرد ره از خود سیل دریا می شود

شعر دختر , شعر در مورد دختر , شعر درباره دختر , شعر در وصف دختر

شعر همدلی و وحدت

 جان من و جان تو بود یکی ز اتحاد این دو

که هر دو یکیست جز که همان یک مباد

شعر استاد , شعر در مورد استاد , شعر درباره استاد , شعر در وصف استاد

شعر همدلی و همکاری

 دلیل اتحاد این بس که خون میرانداز مجنون

به دست لیلی آن نیشی که از فساد می آید

شعر باد , شعر در مورد باد , شعر درباره باد , شعر در وصف باد

شعر درباره همدلی و دوستی

 ز بس کز اتحاد معنوی آمیختم با تو

نمی دانم در آغوش خیالت کاین توئی یا من

شعر یاد دوست , شعر در مورد یاد دوست , شعر درباره یاد دوست , شعر در وصف یاد دوست

شعر در مورد همدلی و دوستی

 جان من روزی کند گه گاه همراهش، ازآنک

سوی تو همراهی باد بهاری می کند

شعر آرامش , شعر در مورد آرامش , شعر درباره آرامش , شعر در وصف آرامش

شعری درباره همدلی و دوستی

 دعایی خوانش، ای زاهد که چندین خاطر خسته

به همراهی آن جان جهانم می رود بیرون

شعر آفتاب , شعر در مورد آفتاب , شعر درباره آفتاب , شعر در وصف آفتاب

متن شعر همدلی از همزبانی خوشتر است

 چو بوی زلف تو همراهی صبا کرده

ربوده جان ز من و کالبد رها کرده

شعر آینه , شعر در مورد آینه , شعر درباره آینه , شعر در وصف آینه

شعر در مورد همدلی و همزبانی

 رو، ای اسکندر، از همراهی خضر

ترا چون آب حیوان نیست روزی

شعر دروغ , شعر در مورد دروغ , شعر درباره دروغ , شعر در وصف دروغ

شعر همدلی از همزبانی بهتر است

 نکوکار آنکه همراهی روا داشت

نوائی داد تا برگ و نوا داشت

شعر خبر خوش , شعر در مورد خبر خوش , شعر درباره خبر خوش , شعر در وصف خبر خوش

شعر درباره همدلی و همزبانی

 چه توقع ز رفیقان دگر باید داشت؟

سایه جایی که کشد پای ز همراهی ما

شعر یتیم نوازی , شعر در مورد یتیم نوازی , شعر درباره یتیم نوازی , شعر در وصف یتیم نوازی

شعر همدلی همزبانی

 چشم همراهی مدار از کس، که در روز سیاه

خضر نتواند به آبی دست اسکندر گرفت

شعر حسود , شعر در مورد حسود , شعر درباره حسود , شعر در وصف حسود

شعری درباره همدلی و همزبانی

 هم آوازی چو باشد نعره واری نیست تا منزل

من دیوانه را همراهی زنجیر می سازد

شعر حرف و عمل , شعر در مورد حرف و عمل , شعر درباره حرف و عمل , شعر در وصف حرف و عمل

شعر همدلی از همزبانی بهتر

 سفر کعبه حلال است به جمعی صائب

که به همراهی هر آبله پا ساخته اند

شعر حماقت , شعر در مورد حماقت , شعر درباره حماقت , شعر در وصف حماقت

شعر همدلی از همزبانی خوشتراست

 به برق و باد نیاید ز شوق همراهی

کجا سوار به پای پیاده می سازد؟

شعر خاطره , شعر در مورد خاطره , شعر درباره خاطره , شعر در وصف خاطره

شعر همدلی و اتحاد

 همراهی صبا نکند پوی پیرهن

دنبال عمر رفته عبث آه می رود

شعر خانواده , شعر در مورد خانواده , شعر درباره خانواده , شعر در وصف خانواده

شعر درباره همدلی و اتحاد

 عقل با عشق محال است کند همراهی

که کمان همسفر تیر نگردد هرگز

شعر دنیا , شعر در مورد دنیا , شعر درباره دنیا , شعر در وصف دنیا

شعری درباره همدلی و اتحاد

 من میخواره و همراهی زاهد، هیهات

صحبت سنگ و سبو، ساز نگردد هرگز

شعر دیدار , شعر در مورد دیدار , شعر درباره دیدار , شعر در وصف دیدار

شعر درباره ی همدلی و اتحاد

 واصل بحر شود خاک ز همراهی سیل

مرکب تن می چون آب روان مارا بس

شعر دست , شعر در مورد دست , شعر درباره دست , شعر در وصف دست

شعر با محتوای همدلی و اتحاد

 همراهی دل تاسرآن کوی ضرورست

در صحن حرم قبله نمارا چه کند کس ؟

شعر بخت و اقبال , شعر در مورد بخت و اقبال , شعر درباره بخت و اقبال , شعر در وصف بخت و اقبال

شعر در مورد همدلی و اتحاد

 خاک از همراهی سیلاب شد دریا نشین

در دل این خاکدان بی چشم خونپالا مباش

شعر دوست داشتن , شعر در مورد دوست داشتن , شعر درباره دوست داشتن , شعر در وصف دوست داشتن

شعری با محتوای همدلی و اتحاد

 خضر در بادیه شوق ز همراهی من

آنقدر دور نمانده است که آواز کنم

شعر یزد , شعر در مورد یزد , شعر درباره یزد , شعر در وصف یزد

شعری درباره ی همدلی و اتحاد

 سگ از همراهی اصحاب کهف از شیر مردان شد

مکن دست ارادت کوته از دامان درویشان

شعر خانه , شعر در مورد خانه , شعر درباره خانه , شعر در وصف خانه

شعری همدلی و اتحاد

 مرا زین خودپرستان نیست صائب چشم همراهی

مگر دستی گذارد بیخودی در زیر بار من

شعر روزگار , شعر در مورد روزگار , شعر درباره روزگار , شعر در وصف روزگار

متن شعر همدلی از همزبانی بهتر است

 شهپر برق ز همراهی من سوخته است

کیست امروز کند دعوی پرواز به من؟

شعر صلح و آشتی , شعر در مورد صلح و آشتی , شعر درباره صلح و آشتی , شعر در وصف صلح و آشتی

معنی شعر همدلی از همزبانی بهتر است

 دو روزی است همراهی جسم با جان

رفیقی طلب کن که بر جا نمانی

شعر حضرت ابوالفضل العباس , شعر در مورد حضرت ابوالفضل العباس , شعر درباره حضرت ابوالفضل العباس , شعر در وصف حضرت ابوالفضل العباس

شعر در مورد همدلی و همدردی

 کس در عقبش قوت رفتار ندارد

همراهی آن سرو خرامنده محال است

شعر ثروت , شعر در مورد ثروت , شعر درباره ثروت , شعر در وصف ثروت

شعری درباره ی همدلی و همدردی

 بگردان باده شاهی که همدردی و همراهی

نشان درد اگر خواهی بیا بنگر نشانی را

شعر حضرت فاطمه , شعر در مورد حضرت فاطمه , شعر درباره حضرت فاطمه , شعر در وصف حضرت فاطمه

متن شعر همدلی از همزبونی بهتره

 مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن

مکن با او تو همراهی که او بس سست و حیز آمد

شعر حضرت زینب , شعر در مورد حضرت زینب , شعر درباره حضرت زینب , شعر در وصف حضرت زینب

شعر درباره وحدت و همدلی

 ولی همراهی و با تو بسازم

که چشم من به روی توست روشن

شعر ماه آبان , شعر در مورد ماه آبان , شعر درباره ماه آبان , شعر در وصف ماه آبان

شعر درمورد وحدت و همدلی

 گفتم که تویی ماهی با مار چه همراهی

ای حال غلط کرده با مار دگر رفتی

شعر ماه آذر , شعر در مورد ماه آذر , شعر درباره ماه آذر , شعر در وصف ماه آذر

شعر در مورد همدلی و همکاری

 دیدم که فراز آمد دریا و بشد قطره

من قطره و او قطره گشتیم چو همراهی

شعر تواضع , شعر در مورد تواضع , شعر درباره تواضع , شعر در وصف تواضع

شعر با محتوای همدلی و اتحاد

جانا تو بگو رمزی از آتش همراهی

من دم نزنم زیرا دم می نزند ماهی

شعر مو , شعر در مورد مو , شعر درباره مو , شعر در وصف مو

شعر در مورد همدلی و اتحاد

 جان روز چو مار است به شب چون ماهی

بنگر که تو با کدام جان همراهی

شعر در مورد همدلی

شعر در مورد دست

شعر در مورد دست

شعر در مورد دست,شعر در مورد دست بی نمک,شعر در مورد دسته گل,شعر در مورد دستها,شعر در مورد دست گرفتن,شعر در مورد دستشویی,شعر در مورد دست یار,شعر در مورد دستمزد,شعر در مورد دستبند,شعر در مورد دستگیری از دیگران,شعر درباره دست بی نمک,شعری در مورد دست بی نمک,شعر درباره دسته گل,شعر درباره دستها,شعر درباره گرفتن دست,شعر درباره دستشویی,شعر درباره دست یار,شعری درمورد دست یار,شعر در باره ی دست یار,شعر عاشقانه درمورد دست یار,شعر زیبا درمورد دست یار,شعر در مورد دست یار,شعر درباره دستبند,شعر در وصف دست,شعر در وصف دست بی نمک,شعری در وصف از دست دادن مادر,شعر در وصف از دست دادن عزیز,شعر در وصف از دست دادن پدر,شعر در وصف از دست دادن دوست,شعر در وصف از دست دادن مادر,شعر در وصف از دست رفتگان,شعر در وصف از دست دادن عزیزان,شعر در وصف از دست دادن برادر,شعر در وصف از دست دادن مادربزرگ,شعر در وصف غم از دست دادن مادر,شعر در وصف از دست دادن فرزند,شعری در وصف از دست دادن عزیز,شعری در وصف از دست دادن پدر,شعر در وصف غم از دست دادن پدر,شعری در وصف از دست دادن دوست,شعری در وصف از دست دادن برادر,شعر دست های تو,شعر در مورد دست های تو,متن شعر دستهای تو داریوش,شعر درباره دست های تو,شعر نو دست های تو,متن شعر دست های تو قیامت می کند,شعر دست,شعر دست بی نمک,شعر دستان تو,شعر دست در دست,شعر دستم بگرفت,شعر دست بی نمک,شعر برای دست بی نمک,شعر درباره دست بی نمک,شعر در مورد دست بی نمک,اشعار دست بی نمک,شعر دست های بی نمک,شعر در وصف دست بی نمک,شعری در مورد دست بی نمک,شعر نو دستان تو,شعر دستان گرم تو,شعر عاشقانه دستان تو,شعر گرمی دستان تو,شعر درباره دستان تو,شعری برای دستان تو,شعر در مورد دستان تو,شعر دست در دست هم دهیم به مهر,شعر دست در دست هم,شعر دست در دست تو,شعر دست در دست خدا,شعر عاشقانه دست در دست,متن شعر دست در دست خدا,شعر دست دستی صداش میاد,شعر دست دستی باباش میاد,شعر دست دستی,شعر دستم بگرفتو پا بپا برد,شعر مادر دستم بگرفت

شعر در مورد دست

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد دست برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

ای زندگی بردار دست از امتحانم

چیزی نه میدانم نه می‌خواهم بدانم

شعر مادر , شعر در مورد مادر , شعر درباره مادر , شعر در وصف مادر

شعر در مورد دست

یک دست ماه و دیگری خورشید

خاک زمین پامال من باشد

شعر دریا , شعر در مورد دریا , شعر درباره دریا , متن در مورد دریا , اس ام اس در مورد دریا

شعر در مورد دست بی نمک

دختر ِ چادر سفید ِ سینی ِ چایی به دست  !

ای که هرگز در خیالم هم نمی آیی به دست!

شعر زندگی , شعر در مورد زندگی , شعر درباره زندگی , شعر در وصف زندگی

شعر در مورد دسته گل

دست در دست خطر بود و نمی دانستم

دیده از حادثه تر بود و نمی دانستم

شعر عشق , شعر در مورد عشق , شعر درباره عشق , شعر در وصف عشق

شعر در مورد دستها

به این شکسته بی دست و پای سرگردان

یقین گم شده اش را به عشق برگردان

شعر گل , شعر در مورد گل , شعر درباره گل , شعر در وصف گل

شعر در مورد دست گرفتن

شاعری خسته ام از دست تو بیمار منم

راوی چشم تو در این همه اشعار منم

شعر شب بخیر , شعر در مورد شب بخیر , شعر درباره شب بخیر , شعر در وصف شب بخیر

شعر در مورد دستشویی

همه شب دست به دامان خدا تا سحرم

که خدا از تو خبر دارد و من بی خبرم

شعر عید غدیر , شعر در مورد عید غدیر , شعر درباره عید غدیر , شعر در وصف عید غدیر

شعر در مورد دست یار

اگرچه دست و دلی سخت ناتوان دارم

تو را نمی دهم از دست ، تا توان دارم

شعر تنهایی , شعر در مورد تنهایی , شعر درباره تنهایی , شعر در وصف تنهایی

شعر در مورد دستمزد

در انتظار فرصتی از دست می روم    

بعد از تو من به راحتی از دست می روم

شعر تولد , شعر در مورد تولد , شعر درباره تولد , شعر در وصف تولد

شعر در مورد دستبند

با رفتن خود سُست کردی دست و پایم را

این دستمزدم بود؟…کم دادی بهایم را

شعر ماه محرم , شعر در مورد ماه محرم , شعر درباره ماه محرم , شعر در وصف ماه محرم

شعر در مورد دستگیری از دیگران

در خودم غرق شدم ، دست به جائی نرسید

هر چه فریاد زدم ، هیچ کس آنرا نشنید

شعر لب , شعر در مورد لب , شعر درباره لب , شعر در وصف لب

شعر درباره دست بی نمک

مثل پرنده ای که پر از دست داده است

یا شاخه ای که برگ و بر از دست داده است

شعر آسمان , شعر در مورد آسمان , شعر درباره آسمان , شعر در وصف آسمان

شعری در مورد دست بی نمک

ماه بانو زیر چادر دست پنهان کرده بود

عشق را در لای پلک مست پنهان کرده بود

شعر خداحافظی , شعر در مورد خداحافظی , شعر درباره خداحافظی , شعر در وصف خداحافظی

شعر درباره دسته گل

رفتم که از دیوانه بازی دست بردارم

تا اَخم کردم مطمئن شد دوستش دارم

شعر مرگ , شعر در مورد مرگ , شعر درباره مرگ , شعر در وصف مرگ

شعر درباره دستها

می آید از دست زمان بر آشیانم سنگ

می بارد امشب از زمین و آسمانم سنگ

شعر ماه اردیبهشت , شعر در مورد ماه اردیبهشت , شعر درباره ماه اردیبهشت , شعر در وصف ماه اردیبهشت

شعر درباره گرفتن دست

بی دست و پا نباش بگو دوست داری ام

ای قلب روستایی من! “ته بلامه سر”

بخواب عشقم , بخواب عشقم شعر , بخواب عشقم شعرنو , آسوده بخواب عشقم

شعر درباره دستشویی

خواهشـــی بـر لـب من هست ولـی تکـراری

مـی شود دســت از اعـــدام دلـــم بــرداری 

شعر دلتنگی , شعر در مورد دلتنگی , شعر درباره دلتنگی , شعر در وصف دلتنگی

شعر درباره دست یار

گفتم که در نبود تو از دست می روم

گفتی برو برو به جهنم !به تخته سنگ؟!

شعر آتش , شعر در مورد آتش , شعر درباره آتش , شعر در وصف آتش

شعری درمورد دست یار

ماهی تنهای تنگم، کاش دست سرنوشت

برکه‌ای کوچک به من می‌داد، دریا پیشکش 

شعر پاییز , شعر در مورد پاییز , شعر درباره پاییز , شعر در وصف پاییز

شعر در باره ی دست یار

تو را از دست دادم، آی آدم‌های بعد از تو!

چه کوچک می‌نماید پیش تو غم‌های بعد از تو

شعر امام علی , شعر در مورد امام علی , شعر درباره امام علی , شعر در وصف امام علی

شعر عاشقانه درمورد دست یار

گیرم که مضطرب شده ای، غم گرفته‌ای

دست مرا چه خوب ، که محکم گرفته‌ای

شعر دوستت دارم , شعر در مورد دوستت دارم , شعر درباره دوستت دارم , شعر در وصف دوستت دارم

شعر زیبا درمورد دست یار

با همین دست، به دستان تو عادت کردم

این گناه است ولی جان تو عادت کردم

شعر گذر عمر , شعر در مورد گذر عمر , شعر درباره گذر عمر , شعر در وصف گذر عمر

شعر در مورد دست یار

دلم را می سپارم دست باران هرچه بادا باد

به دریاهای تقریبا خروشان هر چه بادا باد

شعر کلیسا , شعر در مورد کلیسا , شعر درباره کلیسا , شعر در وصف کلیسا

شعر درباره دستبند

آنکه مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت

در این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت

شعر کودکی , شعر در مورد کودکی , شعر درباره کودکی , شعر در وصف کودکی

شعر در وصف دست

ای آنـــکه مـــرا بــرده ای از یاد ، کجایی ؟

بیــگانه شدی ، دست مریـــزاد ، کجایی ؟

شعر کمک , شعر در مورد کمک , شعر درباره کمک , شعر در وصف کمک

شعر در وصف دست بی نمک

عشق یعنی یک دروغ محض، نوعی درد سخت

دست از این کذب درد آور، از این باور بکش

شعر مردانگی , شعر در مورد مردانگی , شعر درباره مردانگی , شعر در وصف مردانگی

شعری در وصف از دست دادن مادر

دست از این زندگی، از این بلای سهم گین

از جنایت های این دنیای زجر آور بکش

شعر غربت , شعر در مورد غربت , شعر درباره غربت , شعر در وصف غربت

شعر در وصف از دست دادن عزیز

سنگ باشیم ولی در تن کوهی مغرور

دست از دشمنی آینه ها برداریم

شعر هدف , شعر در مورد هدف , شعر درباره هدف , شعر در وصف هدف

شعر در وصف از دست دادن پدر

این دست وفا بود، نه دست طلب از دوست   !

اما تو، به این دست پر از پینه چه گفتی؟

شعر گرگ , شعر در مورد گرگ , شعر درباره گرگ , شعر در وصف گرگ

شعر در وصف از دست دادن دوست

دست نامریی ِ باد و دسته های تار مو

وای این نامرد با آنها چه بد ور می رود

شعر جهالت , شعر در مورد جهالت , شعر درباره جهالت , شعر در وصف جهالت

شعر در وصف از دست دادن مادر

دست های من

پرده از وجودت کنار می زنند،

تو را در برهنگی بیشتری می پوشانند 

تن هایی را در بدنت کشف می کنند

دست های من

تنی دیگر برای بدنت ابداع می کنند

شعر پرسپولیس , شعر در مورد پرسپولیس , شعر درباره پرسپولیس , شعر در وصف پرسپولیس

شعر در وصف از دست رفتگان

به عدالتِ جهان مشکوکم

دستانت دور

اما

نفست جانِ من است…

شعر پرنده , شعر در مورد پرنده , شعر درباره پرنده , شعر در وصف پرنده

 شعر در وصف از دست دادن عزیزان

دست در گردن یاد تو چنانم که مپرس

آنچنان یاد تو افتاده به جانم که مپرس

شعر خنده , شعر در مورد خنده , شعر درباره خنده , شعر در وصف خنده

شعر در وصف از دست دادن برادر

ناگهان رسیدی

و خوشبختی شیشه ی عطری بود

که از دستم افتاد

و در تمام زندگیم پخش شد

شعر خواب , شعر در مورد خواب , شعر درباره خواب , شعر در وصف خواب

شعر در وصف از دست دادن مادربزرگ

عطر صدای تو دلتنگم می کند

انگار پرتقالی را بارها چیده ام

دوباره بچینم

و منتظر باشم

عده ای برای شکستن شاخه هایم بیایند

صدای تو

پونه ای خشک است

در دستانم

که هر چه بیشتر خُردش می کنم

بیشتر عطرش زندگی را برمی دارد.

شعر هجران , شعر در مورد هجران , شعر درباره هجران , شعر در وصف هجران

شعر در وصف غم از دست دادن مادر

دستم را

به زیبایی تو نزدیک می کنم

و خواب از سرم می پرد

حتما که نباید

فنجان را سر کشید

گاهی قهوه از چشم ها

در جان می چکد.

شعر سربازی , شعر در مورد سربازی , شعر درباره سربازی , شعر در وصف سربازی

شعر در وصف از دست دادن فرزند

صنما، به دلنوازی نفسی بگیر دستم

که ز دیدن تو بی‌هوش و ز گفتن تو مستم

شعر چوپان , شعر در مورد چوپان , شعر درباره چوپان , شعر در وصف چوپان

شعری در وصف از دست دادن عزیز

مثل درختی که

به سوی آفتاب قد می کشد

همه وجودم دستی شده است

 و همه دستم خواهشی:

خواهشِ تو…

شعر همسر , شعر در مورد همسر , شعر درباره همسر , شعر در وصف همسر

شعری در وصف از دست دادن پدر

عاشق شدن چه حال غریبی ست،خوب من!

لرزیدنِ نگاه و دل و دست و شانه هاست

شعر فوتبال , شعر در مورد فوتبال , شعر درباره فوتبال , شعر در وصف فوتبال

شعر در وصف غم از دست دادن پدر

دست به بند می‌دهم

گر تو اسیر می‌بری.

شعر آزادی , شعر در مورد آزادی , شعر درباره آزادی , شعر در وصف آزادی

شعری در وصف از دست دادن دوست

مرا ببخش

اگر دوستت دارم و

کاری از دستم بر نمی آید

شعر حسادت , شعر در مورد حسادت , شعر درباره حسادت , شعر در وصف حسادت

شعری در وصف از دست دادن برادر

از گندمزارها که می گذرم

دست ام به خوشه هاست

دلم با تو

از خیابان که می گذرم

یاد تو با من است

چشم ام به چراغ راهنما

راه که می روم با منی

کندتر از من قدم برمی داری

زودتر از من 

به خانه می رسی.

شعر حال خوش , شعر در مورد حال خوش , شعر درباره حال خوش , شعر در وصف حال خوش

شعر دست های تو

گران باش 

بُگذار تا بَهایت را پرداخت کنند 

آدمها

چیزهای مُفت را 

مُفت از دست می دهند

شعر غروب , شعر در مورد غروب , شعر درباره غروب , شعر در وصف غروب

شعر در مورد دست های تو

دست نیابد کسی به خاطر جمعم

زلف پریشان یار اگر بگذارد

هیچ نگردم به گرد عشق فروغی

جلوه حسن نگار اگر بگذارد.

شعر خدا , شعر در مورد خدا , شعر درباره خدا , شعر در وصف خدا

متن شعر دستهای تو داریوش

دست هات دلم را برد

گفته بودم؟

حالا دست های تو

تمام ثروت من است

شعر فرزند , شعر در مورد فرزند , شعر درباره فرزند , شعر در وصف فرزند

.

شعر درباره دست های تو

تو اگر می دانستی

که چه زخمی دارد

که چه دردی دارد

خنجر از دست عزیزان خوردن

از منِ خسته نمی پرسیدی

آه ای مَرد چرا تنهایی..؟

شعر غرور , شعر در مورد غرور , شعر درباره غرور , شعر در وصف غرور

شعر نو دست های تو

دست‌هایم را بگیر…

شاید هنوز

نرفته باشی

شاید هنوز

نمرده باشم!…

شعر غم , شعر در مورد غم , شعر درباره غم , شعر در وصف غم

متن شعر دست های تو قیامت می کند

آدم هایی که از رابطه های طولانی

بیرون می آیند خطرناکند،

چرا که آنها می فهمند می شود

یک چیزهایی را از دست داد و نمرد

شعر حرف مفت , شعر در مورد حرف مفت , شعر درباره حرف مفت , شعر در وصف حرف مفت

شعر دست

آن مسافر که سحر گریه در آغوشم کرد

آتشم زد به دو تا بوسه و خاموشم کرد

خواستم دست به مویش ببرم خواب شود

عطر گیسوش چنان بود که بی هوشم کرد.

شعر محبت , شعر در مورد محبت , شعر درباره محبت , شعر در وصف محبت

شعر دست بی نمک

دیدار تو گر صبح ابد هم دهدم دست

من سرخوشم از لذت این چشم به راهی

ای عشق، تو را دارم و دارای جهانم

همواره تویی، هرچه تو گویی و تو خواهی.

شعر چشم , شعر در مورد چشم , شعر درباره چشم , شعر در وصف چشم

شعر دستان تو

باور ندارم رفته ای

وقتی که هرشب

با کوتاه ترین شعر

تو را به آغوش می کشم

باور ندارم نیستی

وقتی که هرشب

از دور دست ها

آنقدر می بوسمت

آنقدر می بوسمت

که به خواب می روم.

شعر افغانستان , شعر در مورد افغانستان , شعر درباره افغانستان , شعر در وصف افغانستان

شعر دست در دست

چونان به من نزدیکی

که اگر جایی نباشم، تو نیز نیستی

چونان نزدیکی

که دست‌های تو بر شانه‌ام

گویی دست‌های من‌اند

و هنگام که تو چشم می‌بندی

منم که به خواب می‌روم!

شعر مهربانی , شعر در مورد مهربانی , شعر درباره مهربانی , شعر در وصف مهربانی

شعر دستم بگرفت

تنهایی

مهربانم کرده است

شبیه سربازی که

از روی برجک دیده بانی

برای تک تیرانداز آن سوی مرز

دست تکان می دهد

شعر ماه , شعر در مورد ماه , شعر درباره ماه , شعر در وصف ماه

شعر دست بی نمک

سال‌ها بعدِ رفتنت

هربار که از پنجره به کوچه نگاه می کنم

برایم دست تکان می دهی

با چمدانی که

همه چیز را بُرد

حتی همین کوچه را،

همین پنجره را،

چشم هایم را،

ادامه ی این شعر را…

شعر مسافرت , شعر در مورد مسافرت , شعر درباره مسافرت , شعر در وصف مسافرت

شعر برای دست بی نمک

عشق

مثل رد دست تو روی هواست

نمی توانم به کسی ثابتش کنم

یا نشانش دهم

حالم که خوب است

یعنی دستانت از شب گیسوانم عبور کرده است

گیسوانم نفس می کشند.

شعر حجاب , شعر در مورد حجاب , شعر درباره حجاب , شعر در وصف حجاب

شعر درباره دست بی نمک

چه فایده!

زنی باشی 

با موهایی “بلند”،

وقتی آن دستی

که باید به موهات برسد،

همیشه “کوتاه” است!

شعر امام حسن عسکری , شعر در مورد امام حسن عسکری , شعر درباره امام حسن عسکری , شعر در وصف امام حسن عسکری

شعر در مورد دست بی نمک

اگرم نمی‌پسندی مدهم به دست دشمن

که من از تو برنگردم به جفای ناپسندان

شعر حضرت مهدی , شعر در مورد حضرت مهدی , شعر درباره حضرت مهدی , شعر در وصف حضرت مهدی

اشعار دست بی نمک

همه ی راه ها

که با پا پیموده نمی شوند.

دستت را به من بده…

شعر آب , شعر در مورد آب , شعر درباره آب , شعر در وصف آب

شعر دست های بی نمک

مانند طفلی بازیگوش

قلبم را

چون بادکنکی در دست گرفته ای و

لای این شاخه های بلند

به بازی نشسته ای.

شعر تشکر , شعر در مورد تشکر , شعر درباره تشکر , شعر در وصف تشکر

شعر در وصف دست بی نمک

لیوانی آب باشد

و خُرده‌ای نان

و دست‌های تو …

 هیچ پرنده‌ای

به اندازه‌ی من

این قفس را

دوست ندارد…!

شعر نیمه شعبان , شعر در مورد نیمه شعبان , شعر درباره نیمه شعبان , شعر در وصف نیمه شعبان

شعری در مورد دست بی نمک

از تمام نداشته‌ها

می‌توانی به من فکر کنی

چگونه دستم را می‌گیری؟

چگونه آغوشت را برویم می‌گشایی؟

چگونه سرت را به سینه‌ام می‌فشاری؟

مرا دوست‌تر بدار…

انگار که همین حالا از دستت خواهم رفت…

شعر عروس و داماد , شعر در مورد عروس و داماد , شعر درباره عروس و داماد , شعر در وصف عروس و داماد

شعر نو دستان تو

عشق یعنی …

ترس از دست دادن تو.

شعر خوشبختی , شعر در مورد خوشبختی , شعر درباره خوشبختی , شعر در وصف خوشبختی

شعر دستان گرم تو

 گنج طلب کن ای پدر من

دست بجنبان دست بجنبان

شعر قهوه , شعر در مورد قهوه , شعر درباره قهوه , شعر در وصف قهوه

شعر عاشقانه دستان تو

 ساقیا از دست تو بس دست ها از دست شد

مست تو از دست تو پیوسته برخوردار باد

شعر قضاوت , شعر در مورد قضاوت , شعر درباره قضاوت , شعر در وصف قضاوت

شعر گرمی دستان تو

 آن نی بی دست و پا بستد ز خلق

دست و پای و دست و پای و دست پای

شعر معلم , شعر در مورد معلم , شعر درباره معلم , شعر در وصف معلم

شعر درباره دستان تو

 از دامن تو دست ندارم که دست نیست

بر دستگیر دیگرم ای دوست دست گیر

شعر دی ماه , شعر در مورد دی ماه , شعر درباره دی ماه , شعر در وصف دی ماه

شعری برای دستان تو

 سعدی غمش از دست مده گر ندهد دست

کی دست دهد در همه آفاق چنویی

شعر زمستان , شعر در مورد زمستان , شعر درباره زمستان , شعر در وصف زمستان

شعر در مورد دستان تو

 پیوسته دست بر سرم از عشق بود کار

هرگز به دست دست نگاری نداشتم

شعر سیزده بدر , شعر در مورد سیزده بدر , شعر درباره سیزده بدر , شعر در وصف سیزده بدر

شعر دست در دست هم دهیم به مهر

 اگر به زلف دراز تو دست ما نرسد

گناه بخت پریشان و دست کوته ماست

شعر ذات خراب , شعر در مورد ذات خراب , شعر درباره ذات خراب , شعر در وصف ذات خراب

شعر دست در دست هم

 زبان کلک تو حافظ چه شکر آن گوید

که گفته سخنت می برند دست به دست

 شعر رمضان , شعر در مورد رمضان , شعر درباره رمضان , شعر در وصف رمضان

شعر دست در دست تو

 گرت ز دست برآید مراد خاطر ما

به دست باش که خیری به جای خویشتن است

 شعر جنگ , شعر در مورد جنگ , شعر درباره جنگ , شعر در وصف جنگ

شعر دست در دست خدا

 آن که یک جرعه می از دست تواند دادن

دست با شاهد مقصود در آغوشش باد

 شعر قرآن , شعر در مورد قرآن , شعر درباره قرآن , شعر در وصف قرآن

شعر عاشقانه دست در دست

 بر سر آنم که گر ز دست برآید

دست به کاری زنم که غصه سر آید

شعر صبر , شعر در مورد صبر , شعر درباره صبر , شعر در وصف صبر

متن شعر دست در دست خدا

 بوسیدن لب یار اول ز دست مگذار

کآخر ملول گردی از دست و لب گزیدن

شعر ضامن آهو , شعر در مورد ضامن آهو , شعر درباره ضامن آهو , شعر در وصف ضامن آهو

شعر دست دستی صداش میاد

 در آن چمن که بتان دست عاشقان گیرند

گرت ز دست برآید نگار من باشی

شعر نفاق , شعر در مورد نفاق , شعر درباره نفاق , شعر در وصف نفاق

شعر دست دستی باباش میاد

 کوتاه شد ز دامن ما، دست حادثات

تا دست خود بگردن مینا گذاشتیم

شعر کنار هم بودن , شعر در مورد کنار هم بودن , شعر درباره کنار هم بودن , شعر در وصف کنار هم بودن

شعر دست دستی

 ز دست غیر، مرا شکوه ای نماند، رهی

ولی شکایتم از دست خویشتن باقی است

شعر دستم بگرفتو پا بپا برد

 در کفم از باغ الفت، خار ماند

رفت دل از دست و دست از کار ماند

شعر ضایع شدن , شعر در مورد ضایع شدن , شعر درباره ضایع شدن , شعر در وصف ضایع شدن

شعر مادر دستم بگرفت

 تا به گریبان نرسد دست مرگ

دست ز دامن نکنیمت رها

شعر راستگویی , شعر در مورد راستگویی , شعر درباره راستگویی , شعر در وصف راستگویی

شعر در مورد دست

 دامن دولت چو به دست اوفتاد

گر بهلی بازنیاید به دست

شعر در مورد دست