آرامگاه فردوسی کجاست،آرامگاه فردوسی مشهد،آرامگاه فردوسی توس،آرامگاه فردوسی ساعت بازدید،آرامگاه فردوسی در توس
فردوسی شاعر اهل فرهنگ و شعر است که در مشهد آرامیده است.
بهتر است بدانید که آرامگاه فردوسی مکانی است در توس، در فاصله بیست و پنج کیلومتری شهر مشهد به سمت قوچان که اینک «مجموعه فرهنگی باغ آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی» نامیده شده است .لازم به ذکر است که بنا بر مقدمه شاهنامه بایسنقری، ارسلان جاذب (م: حدود ۴۲۱ق) که از سال ۳۸۹-۴۱۹ ق والی توس بود، «بر مرقد فردوسی قبه ای ساخت» (ریاحی، ۱۳۸۲: ۳۵۷). فردوسی به ارسلان جاذب علاقه داشته و در دیباچه شاهنامه،او را «دلاور سپهدار توس» خوانده است و وی را به سخا ستوده است:
و دیـگر دلاور سپـهــدار تـوس که درجنگ بر شیر دارد فسوس
ببخشد درم هرچه یابد ز دهر هـمـه آفـریـن جـویـد از دهـر بهـر
به یزدان بود خلق را رهنمای سرشاه خواهد که باشد به جای
(فردوسی، ۱۳۸۶: 18.1)
بهتر است بدانید که آنچه ارسلان جاذب بر مزار فردوسی بنا کرده بود، تا سال ۵۱۰ هجری که نظامی عروضی- نویسنده و شاعر سده ششم- آن را زیارت کرد، برقرار بوده است (نظامی عروضی، ۱۳۸۰:۸۳). ظاهرا بنای آرامگاه به هنگام فتنه غزان ( در اواسط سده ششم) و حمله لشکریان چنگیز و پسرش تولی خان به توس (در سال های ۶۱۷ و ۶۱۸ ق) همچنان پابرجا بود، چرا که بنابر مقدمه شاهنامه بایسنقری، زمان که گرگوز، امیر مغول، حاکم توس (۶۳۸-۶۴۱ ق) شد (تاریخ جهانگشا، ۱۳۸۲: ۲/۲۳۷-۲۳۸)، برای ساختن قلعه ای در شهر توس، بنای آرامگاه را تخریب نمود و آلات و مصالح آن را برای عمارت قلعه خود به کاربرد (ریاحی، همان). لازم به ذکر است که دو سده بعد، در ۱۲۳۶ ق/ ۱۸۲۱م، فریزر انگلیسی، مامور کمپانی هند شرقی، قبر فردوسی را مزاری محقر با گنبدی کوچک مزین به کاشی، در وسط خرابه توس توصیف شده است (شاپور شهبازی، ۱۳۸۸:۲۷ و شجاع کیهانی، ۱۳۹۰: ۲۸۳).
جالب است بدانید که بنا به گزارش لرد کرزن، سیاستمدار انگلیسی،مزار فردوسی با همان وصفی که فریزر کرده بود، تا حدود سال ۱۸۷۵ م پیدا بود، اما پس از آن تاریخ اندک اندک همان گنبد کوچک نیز از بین رفت و مزرعه گندم قبر شاعر را فراگرفت (کرزن، ۱۳۸۰: ۱/۲۴۱-۲۴۲). در دوره ناصرالدین شاه و به دستور وی، آصف الدوله شیرازی (م. ۱۳۰۴ ق)، والی خراسان، ماموریت یافت تا قبر فردوسی را پیدا نماید. او به راهنمایی چند فرانسوی که به توس رفته بودند، مزار شاعر را پیدا کرد و برای احداث عمارتی در خور، به طور موقت، دو اتاق روی قبر بنا کرد، اما زمانینگذشت که از حکومت خراسان برافتاد و از این رو نتوانست برنامه خود را به پایان رساند (شجاع کیهانی، همان: ۲۸۴ و شاپور شهبازی، همان). در واقع با به قدرت رسیدن رضاخان و افزایش روحیه ملی گرایی در ایران، بعضی از پژوهشگران و فرهیختگان بر آن شدند تا دولت را به ساخت آرامگاهی شایسته و در خور شان فردوسی تشویق کنند. در این راستا محمد تقی بهار (مشهور به ملک الشعرا) چندین مقاله درباره ضرورت انجام این کار نوشت و با زیرکی کوشید تا به رضاخان القا کند که اثبات ملی گرایی اش در گرو ساخت آرامگاه فردوسی می باشد. او حتی با لحنی تند، خطاب به دولتمردان و سرکردگان حکومتی نوشت: «در غیر این صورت ( یعنی کوتاهی در ساخت آرامگاه)، ما مردم خراسان خود آن بنا را خواهیم ساخت» (شاپور شهبازی، همان و ساکت، ۱۳۸۹: ۱۰۹-۱۱۰).
بهتر است بدانید که نظارت ساخت به حسین لرزاده واگذار شده است . همچنین حسین حجار باشی زنجانی سنگتراشی سنگ های بنا و قبر را برعهده گرفته است . در واقع طاهرزاده نیز سنگ نوشته های آرامگاه را که به خط نستعلیق و از اشعار فردوسی است، آماده کرد. البته توانست سرانجام بنای آرامگاه در سال ۱۳۱۳خورشیدی، همزمان با جشن بزرگ و جهانی «هزاره فردوسی»۴ به اتمامبرساند و در همان جشن افتتاح گشت.
د رواقع بر بدنه دو ضلع جنوبی و شرقی تالار (زیرزمین) نقش های سنگی برجسته از داستان های شاهنامه خودنمایی می کند. نقش های ضلع جنوبی عبارتند از: « زال در پناه سیمرغ»، «نبرد زال با شیر»، «به کمند گرفتن رستم رخش را»، «نبرد رستم با اژدها»، «به کمند افتادن زن جادوگر به دست رستم»، «نبرد رستم با دیو سفید»، «رفتن رستم به نبرد شاه مازندران»، «نبرد رستم با یکی از پیل تنان مازندران»، «چاره جویی رستم از سیمرغ برای شکست اسفندیار»، «آوردن رستم تیر دوشاخ را از جنگل» و «جنگ رستم با اسفندیار و پیروزی رستم». البته نقش های ضلع شرقی هم عبارتند از: «ضحاک ماردوش و قیام کاوه آهنگر در برابر ضحاک» و «انوشیروان ساسانی». حجاری های این نقوش برجسته، اثر فریدون صدیقی و خوشنویسی شرح آن ها از حسن زرین خط می باشد.
این ینای زیبا را حتما بعد از زیارت امام رضا(ع) در مشهد ببینید.
مطالب مرتبط: